269
معنا و منزلت عقل در کلام امامیه

وی سپس با تکرار سخن معتزله در بحث معرفت ادعا می‌کند که انسان عاقل با مشاهده اختلاف ادیان و سخنان آنها درباره خداوند و ثواب و عقاب الهی ترسی در او شکل می‌گیرد و برای دفع ضرر محتمل عقل او حکم به وجوب نظر و استدلال و شناخت خداوند می‌کند. به نظر او اگر اموری از بیرون، این ترس را در او ایجاد نکند، ممکن است از درون خودش این امارات برایش ایجاد شود و اگر این نیز واقع نشود، ممکن است از طریق ایجاد «خاطر» این ترس در او ایجاد شود. به نظر او «خاطر» کلامی است که خداوند در گوش عاقل ایجاد می‌کند که متضمن اَماراتی است که به‌واسطه آنها ترس از ترک نظر و استدلال در قلب عاقل ایجاد می‌شود.۱

بنابراین، از نگاه سید مرتضی در عقلیات نیازی به امام و رسولان الهی نیست. این بحث از سویی دیگر در بحث ضرورت ارسال رسل قابل پی‌گیری است. سید مرتضی ارسال رسولان را واجب می‌داند، ولی به نظر او نیازمندی انسان‌ها به پیامبران تنها در امور شرعی است که عقل تنها به اجمال از آنها آگاهی دارد و برای تفصیلات امور نیازمند شرع است.۲

سید مرتضی در تبیین ضرورت ارسال رسولان در عین حال که نیازمندی انسان‌ها را به پیامبران محدود به حیطه سمعیات می‌کند، ولی انجام این تکالیف سمعیه (مانند نماز و روزه) را شرط انجام تکالیف عقلیه (مانند ترک ظلم، رد امانت و...) می‌داند. برای مثال، عقلاً می‌دانیم که ظلم قبیح است، اما ظالمانه زندگی نکردن در صورتی ممکن است که تکالیفی از سوی خداوند برای انسان قرار داده شود. انسان با انجام این تکالیف سمعی است که می‌تواند از ظلم کردن دوری کند.۳

1.. علم الهدی، رسائل، ج۱، ص۱۲۸.

2.. علم الهدی، جمل العلم والعمل، ص‌۴۰.

3.. «اعلم انه غیر ممتنع ان یعلم الله تعالی أن فی افعال المکلّف ما اذا فعله اختار عنده فعل الواجبات العقلیة او الامتناع من القبائح العقلیة، و فیها ما اذا فعله اختار فعل القبیح او الاخلال بالواجب و اذا علم الله تعالی ذلک فلابد من اعلام المکلف به لیفعل ما یدعوه الی فعل الواجب و یعدل ما یدعوه الی فعل القبیح» (نک: علم الهدی، الذخیرة، ص۳۲۳).


معنا و منزلت عقل در کلام امامیه
268

به گفته او از آن روی که معارف عقلی و سمعی دین تنها از طریق امام به دست می‌آیند، می‌توان ادعا کرد که معرفت و اطاعت از امام همچون معرفت و اطاعت از خداوندست.۱

برخلاف کراجکی، دیگر شاگرد شیخ مفید، سید مرتضی جایگاه بیشتری برای عقل قائل شد و تا اندازه‌ای با معتزله همراهی کرد. از دیدگاه او، عقل در معرفت خداوند مستقل بوده و نیازی به وحی و تنبه از سوی رسولان الهی و امامان ندارد. او برای اثبات سخن خود استناد به ادله‌ سمعی را برای کسب معرفت مستلزم دور می‌داند.۲

به باور او سخن افرادی مانند شیخ مفید و کراجکی درست نیست؛ زیرا شناخت مقام امامت در گرو معرفت به خداوند و مباحث توحید است.۳ او به سخنان استادش شیخ مفید نیز بی‌توجه نیست و سعی می‌کند مدعای شیخ مفید و دیگر امامیه مبنی بر نقش تنبیهی وحی نسبت به عقل را بدون نام بردن از او نقد کند. استدلال او در ردّ این دیدگاه آن است که تنبیه امام در حالی که امامت او عقلاً اثبات نشده است، مانند دیگران است و فرقی با دیگران ندارد.۴

1.. «لما كانت أيضا المعارف الدينية العقلية والسمعية تحصل من جهة الإمام وكان الإمام آمرا بذلك وداعيا إليه صح القول إن معرفة الإمام وطاعته هي معرفة الله سبحانه‏» (كراجكی، ‌کنز الفوائد، ج۱، ص‌۳۲۸).

2.. «الطريق إلى معرفة اللَّه تعالى هو العقل‏، ولا يجوز أن يكون السمع، لان السمع لا يكون دليلاً على الشي‏ء إلا بعد معرفة اللَّه وحكمته، وأنه لا يفعل القبيح ولا يصدق الكذابين، فكيف يدل السمع على المعرفة» (علم الهدی، رسائل، ج۱، ص‌۱۲۷).

3.. «و رددنا على من يذهب من أصحابنا الى أن معرفة اللَّه تستفاد من قول الإمام، لأن معرفة كون الإمام إماما مبنية على المعرفة باللّه تعالى» (علم الهدی، رسائل، ج۱، ص‌۱۲۷).

4.. «وبینا انهم عولوا فی ذلک علی أن الامام ینبه علی النظر فی الادلة فهو غیرصحیح» (علم الهدی، رسائل، ج۱، ص‌۱۲۷-۱۲۸).

  • نام منبع :
    معنا و منزلت عقل در کلام امامیه
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد جعفر رضايي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 23554
صفحه از 297
پرینت  ارسال به