فرهنگ و اوضاع اجتماعی نیز تکمیل شود. بنابراین، یک اثر تاریخ کلامی زمانی به اوج و تکامل خواهد رسید که در کنار گزارش اندیشههای گذشتگان به ادله و شواهد و همچنین شرایط زمانه آنها نیز توجه کند.
بنا به آنچه گفته شد، در یک پژوهش تاریخ کلامی نهتنها باید منابع کلامی که منابع تاریخی، رجالی، حدیثی، فِرَق و مقالاتنگاری نیزبهکار گرفته شود. به بیان دیگر، در چنین پژوهشهایی باید از مجموعهای از شواهد و قرائن استفاده کرد؛ این شواهد ممکن است از یک نوشته کلامی یا اینکه از گزارشی در متنی تاریخی یا رجالی یا حتی از اسم کتابی در یک کتاب فهرست به دست آید. گزارشهای موجود در منابع مقالات و فِرَق نیز سرِنخهای خوبی برای یک پژوهش تاریخ اندیشه خواهند بود. متون حدیثی نیز بهعنوان متونی تاریخی که نشاندهنده اندیشه صاحبان آن کتابها و حتی ناقلان آن روایات هستند، منابع ارزشمندی برای مطالعات تاریخ اندیشه خواهند بود.
هرچند در تمام این منابع احتمال خطا و اشتباه یا جعل و دروغپردازی با انگیزههای مذهبی و سیاسی وجود دارد، ولی نمیتوان هیچ یک از آنها را نادیده انگاشت. بهترین راه برای رسیدن به یک جمعبندی در چنین مواردی جمع قرائن و شواهد است؛ برای مثال هرچند گزارش یک منبع مقالاتنگاری به تنهایی چندان اعتبار ندارد، ولی در صورتی که این گزارش با گزارشی تاریخی یا حدیثی همراه شود، پژوهشگر را به اطمینان بیشتری خواهد رساند. قرائن و شواهد بیرونی مانند وجود انگیزه برای جعل یا عدم وجود چنین انگیزههایی در گزارشهای موجود، یا وجود قرائن تاریخی مرتبط برای اثبات یا رد یک گزارش به تحلیل نهایی کمک خواهد کرد.
در پژوهش پیشرو هرچند در تحلیل و بررسیهای مرتبط با سده چهارم به بعد مشکلات کمتری خواهیم داشت و آثار متکلمان و اندیشمندان امامیه در بیشتر