بنابراین، این پژوهش به دیدگاه امامیه درباره عقل در پنج سده نخست با توجه به دو نقطه عطف گفته شده، یعنی شکلگیری متکلمان در اواخر سده نخست و نخستین تعاملات و تأثیر و تأثرات امامیه و معتزله در اواخر سده سوم، خواهد پرداخت. همچنین چون مباحث مطرح شده درباره عقل را میتوان در دو حوزه وجودشناسی و معرفتشناسی دستهبندی کرد، دیدگاههای مطرح در این دو حوزه بررسی خواهد شد.
در این پژوهش رویکردی تاریخ کلامی خواهیم داشت و به بررسی تحولات اندیشه امامیه در مسئله عقل در پنج سده نخست خواهیم پرداخت. برخلاف آثار کلامی که به اجتهاد و استنباط در یک موضوع میپردازند و مسئله و فرضیه آنها کلامی است، در این اثر به تحلیل و بررسی تحول اندیشه امامیه در مسئله عقل در پنج سده نخست خواهیم پرداخت و مسئله و فرضیه ما نیز تاریخ کلامی خواهد بود.
البته، پژوهشهای ناظر به تاریخ کلام لایههای مختلفی دارند. نخستین و ابتداییترین آثار مرتبط با تاریخ اندیشه آثاریاند که به توصیف اندیشه جریانهای مختلف فکری و سیر تطوّر آنها پرداختهاند. این آثار را در اصطلاح «عقیدهنگاری» میخوانند. نمونههای اولیه این آثار را میتوان در کتب مقالاتنگاری گذشته مشاهده کرد. در این آثار کمتر به ادله اقوال مختلف پرداخته شده است. چنین آثاری به این دلیل که کمتر به ادله و شواهد اندیشهها توجه کردهاند و تنها فهرستی از اندیشههای گذشتگان ارائه کردهاند، نمیتوانند تصویری کامل از اندیشههای گذشته برای مخاطبان ارائه کنند و به همین دلیل، ضروری است که در پژوهشهای ناظر به تاریخ کلام به ادله و شواهد هر دیدگاه نیز اشاره و پرداخته شود.
با توجه به اینکه در مطرح شدن یک اندیشه به جز ادله و شواهد، انگیزهها و شرایط سیاسی، فرهنگی و اجتماعی و گفتمان علمی هر دوره نیز مهم و تأثیرگذاراند، ضروری است چنین مطالعاتی با توجه به شرایط و زمینههای بیرونی مانند سیاست،