17
معنا و منزلت عقل در کلام امامیه

مراجعه می‌کنم».۱ در حقیقت امامیان در دوره حضور تعارضی میان ‌حجیّت عقل و ضرورت پیروی از آموزه‌های وحیانی نمی‌دیدند. به بیان دیگر، آنان به ‌حجیّت توأمان عقل و وحی اعتقاد داشتند.

با این حال، در بین امامیه در تبیین این دیدگاه تفسیرهای متفاوتی وجود داشت. نخستین نقطه عطف در امامیه ظهور متکلمان در اوایل سده دوم بود. آنان در عرصه اعتقادات به منازعات برون‌مذهبی توجه داشتند و در پی اثبات حقانیت تشیع در برابر مذاهب دیگر بودند و همین رویکرد، آنان را به کاربست بیشتر عقل در حوزه دین وامی‌داشت. با این حال، نباید محدّثان را نیز به صرف گرایش حدیثی عقل‌گرا ندانست؛ زیرا با وجود انتقادهای فراوان آنان از متکلمان در به کارگیری قیاس (نوعی استدلال عقلی) در کلام، بسیاری از روایات ‌حجیّت عقل توسط ‌اینان نقل شده است.۲

بی‌شک، بررسی دیدگاه آنان نیز ما را با ابعاد تاریکی از کلام امامیه در دوره حضور آشنا خواهد کرد. بنابراین، توجه به تمایزهای متکلمان و محدّثان امامیه در دوره حضور بخش مهمی از این پژوهش را به خود اختصاص خواهد داد.

از اواخر سده سوم و با شروع غیبت صغری - بنا به ادعای برخی مخالفان دیرین امامیه (مانند خیاط در الانتصار و اشعری در مقالات الاسلامیین) و بسیاری از پژوهشگران و شیعه‌پژوهان معاصر - کلام امامیه تعاملات گسترده‌تری با معتزله که نماد عقل‌گرایی در جهان اسلام به شمار می‌آمد، پیدا کرد.۳

1.. «رُوِيَ‏ أَنَّ أَبَا هُذَيْلٍ الْعَلَّافَ قَالَ لِهِشَامِ بْنِ الْحَكَمِ: أُنَاظِرُكَ عَلَى أَنَّكَ إِنْ غَلَبْتَنِي رَجَعْتُ إِلَى مَذْهَبِكَ، وَإِنْ غَلَبْتُكَ رَجَعْتَ إِلَى مَذْهَبِي. فَقَالَ هِشَامٌ: مَا أَنْصَفْتَنِي! بَلْ أُنَاظِرُكَ عَلَى أَنِّي إِنْ غَلَبْتُكَ رَجعْتَ إِلَى مَذْهَبِي، وَإِنْ غَلَبْتَنِي رَجَعْتُ إِلَى إِمَامِي» (نک: شیخ صدوق، الاعتقادات، ص۴۳).

2.. در این‌باره، نک: کلینی، کافی، ج۱، کتاب العقل.

3.. خیاط، الانتصار، ص۳۶، ۱۹۱ و ۲۱۴؛ اشعری، مقالات الاسلامیین، ص‌۳۵و۱۵۶؛ مادلونگ، «کلام امامیه و معتزله»، ص۱۵۱-۱۵۵؛ مدرسی طباطبایی، مکتب در فرآیند تکامل، ص۲۱۳.


معنا و منزلت عقل در کلام امامیه
16

به رغم وجود روایاتی در منابع حدیثی درباره جایگاه عقل، بزرگان اهل حدیث این روایات را تضعیف کردند. برخورد انکارآمیز احمد بن حنبل با کتاب العقل داوود بن محبر (نخستین کتاب حدیثی در جهان اسلام در موضوع عقل) از مهم‌ترین شواهد بر این رویکرد در اهل حدیث است.۱

ابن جوزی - از بزرگان اهل حدیث - به‌گونه‌ای آشکارتر اختلاف متکلمان (‌به‌ویژه معتزله) و اهل حدیث را در این موضوع تبیین کرده است. به گفته او معتزلیان پای عقل را از گلیم‌اش درازتر کردند و با عقل به تبیین افعال و صفات الهی پرداختند. از نظر او حکمت خداوند فراتر از عقل بشری است و اشتباه معتزله آن است که افعال خداوند را با افعال انسان‌ها قیاس کرده‌اند.۲

البته، این جریان در امامیه کمی متفاوت بود. هرچند اختلافاتی میان متکلمان و محدّثان امامیه نیز وجود داشت، ولی محدّثان امامیه روایات عقل را در منابع حدیثی خود نقل کرده و بدان باور داشتند. بررسی نمونه کتاب العقل برقی و کتاب العقل کلینی به‌خوبی این توجه را نشان می‌دهد.

متکلمان امامیه نیز برخلاف معتزله در بیان نظرات و اندیشه‌های کلامی‌شان به منابع وحیانی بی‌توجه نبودند. این رویکرد سبب شده تا هشام بن حکم در ابتدای مناظره با ابوالهذیل علاف وقتی او از هشام می‌خواهد که هر کدام مغلوب شد، به مذهب دیگری گردن نهد، چنین پاسخ دهد: «این انصاف نیست! بلکه اگر تو مغلوب شدی، باید به مذهب من در آیی و اگر من مغلوب شدم، به امام‌ خودم

1.. «قال أبو سعيد الخرّاز، قال أبو عبداللّه ابن الجرّاح: قصدني أحمد بن حنبل فسألني أن أخرج إليه شيئا من العلم، فأخرجت إليه كتاب العقل» لداود بن المحبّر، فانتخب منه أحاديث وردّ الكتاب، فسألته عن ذلك فقال: لم أر فيه أحاديث صحاحا» (نک: ابوحیان توحیدی، البصائر والذخائر، ج۸، ص‌۱۴۲- ۱۴۳).

2.. «يوجب علينا التسليم أن حكمته فوق العقل‏، فهي تقضي على العقول، والعقول لا تقضي عليها ومن قاس فعله على أفعالنا غلط الغلط الفاحش وانما هلكت المعتزلة من هذا الفن» (نک: ابن جوزی، صید الخاطر، ص۲۸۴).

  • نام منبع :
    معنا و منزلت عقل در کلام امامیه
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد جعفر رضايي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1396
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 23607
صفحه از 297
پرینت  ارسال به