23
میراث قرآنی ابان بن تغلب(141ق)

است. امام صادق علیه السلام به ابان بن عثمان ـ‌که خود از اصحاب دانشمند امام است ـ فرمود: «ابان بن تغلب، سی‌هزار حدیث از من شنیده است. [تو نیز] از او روایت کن»۱ و به سلیم بن ابی حیّه ـ‌ که درخواست هدیهٔ علمی از ایشان داشت ـ دستور داد: «نزد ابان بن تغلب برو که او احادیث بسیاری از من شنیده است. می‌توانی هر آنچه را که او برای تو روایت کرد، از جانب من روایت کنی».۲ ابان، از جمله راویانی است که بارها رنج سفر دور و دراز کوفه تا مدینه را بر خود هموار کرد و در مقام شاگردی اهل بیت علیهم السّلام حداکثر تلاش خود را به کار بست تا جایی که پس از ‌سال‌ها سکونت در مدینه، به مقام استادیِ حدیث می‌رسد و مروّج سخن و سیرهٔ معصومان علیهم السّلام می‌شود و امام صادق علیه السلام به او می‌فرماید: «اجلس فی مسجدِ المدینة و افتِ الناس فإنّی اُحبّ أن یُری فی ‌شیعتی مِثلُکَ؛ در مسجد مدینه بنشین و برای مردم فتوا بده؛ چرا که من دوست دارم در میان شیعیانم مانند تو دیده شود ».۳

نجاشی در همین نقل در بیان شخصیت مقبول علمی ابان نزد شیعه و اهل سنّت می‌نویسد: «وی چنان شأن و منزلتی در میان شیعه و اهل سنّت داشت که وقتی وارد مدینه می‌شد، حلقه‌های درسی به دور او گرد می‌آمدند و ستونی که پیامبر صلی الله علیه و آله به آن تکیه می‌زد، برای او خالی می‌شد»۴ و این امر، نشان‌دهندهٔ تعامل گستردهٔ ابان با راویان و محدّثان اهل سنّت است تا جایی که اغلب رجالیان اهل سنّت، با وجود یادکرد تشیّع وی ـ‌ که در راویان کوفی معروف است ـ او را موثّق و راستگو دانسته‌اند و روایات وی را پذیرفته‌اند و اذعان دارند که وی اهل غلو و بدعت در دین نبود، هر چند متعرّض شیخین نمی‌شد؛ امّا علی علیه السلام را برتر از آن دو می‌دانست.

ابان را می‌توان از آغازگران مکتب حدیثی شیعه در کوفه دانست؛ چرا که او شاید اوّلین کسی است که از شیعه، تعریف خاصّی را ارائه کرد. او می‌گوید: شیعه، کسی است که

1.. رجال النجاشی، ص ۱۲، ش ۷.

2.. همان، ص ۱۳، ش ۷.

3.. همان، ص ۱۰، ش ۷.

4.. همان، ص ۱۱، ش ۷ .


میراث قرآنی ابان بن تغلب(141ق)
22

می‌رفت»۱ و نیز در توصیف زراره، بُرید بن معاویه، محمّد مسلم و ابو بصیر فرمود: «اگر این چهار نفر نبودند، آثار نبوّت قطع می‌شد و از دست می‌رفت».۲

تربیت‌شدگان مکتب امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام از نظر کمّیت و کیفیت، با دوره‌های پیش، قابل مقایسه نیستند. امام باقر علیه السلام به اندازه‌ای به شاگردان خود توجه داشت که در آستانهٔ شهادت خویش سفارش تعلیم و تربیت آنها را به امام صادق علیه السلام نمود. امام صادق علیه السلام نیز در پاسخ پدر، فرمود: «آنان را به گونه‌ای پرورش می‌دهم و پس از خود برجای می‌نهم که در علوم دینی به کمال برسند و هر جا که باشند، به علم دیگری نیازمند نباشند».۳

امام صادق علیه السلام بر پایهٔ این عهد، شاگردان خویش را به بهترین شیوه و به صورت تخصّصی تربیت نمود. در گزارشی، هشام بن سالم روایت می‌کند که مردی از اهالی شام برای مناظره با امام صادق علیه السلام در جمع علمی ایشان حضور می‌یابد و درخواست مناظره با ایشان را مطرح می‌کند. امام علیه السلام، او را به شاگردان خویش ارجاع می‌دهد. وی در ابتدا نمی‌پذیرد و می‌گوید: «تنها قصد مناظره با خودت را دارم»؛ امّا هنگامی که امام در جواب او می‌فرماید: «بر هر یک از این شاگردان من غلبه یافتی، مانند آن است که بر من ظفر یافته‌ای»، مرد شامی نیز پیشنهاد امام را قبول می‌کند. سپس در علوم قرآنی با حمران، در ادبیات عرب با ابان بن تغلب، در فقه با زراره، در کلام و عقاید با مؤمن طاق، در مباحث توحید با هشام بن سالم و در مباحث امامت با هشام بن حَکم مناظره و بحث می‌نماید. توانایی شاگردان، لبخند رضایت را بر لبان مبارک امام علیه السلام می‌نشانَد. مرد شامی ـ‌‌که خود اهل علم و دانش بود ـ نزد امام اعتراف می‌کند که از هماوردی با شاگردان ایشان درمانده است.۴

اَبان بن تغلب، یکی از این ستاره‌های پُرفروغ دانش و فرزانگی است. شخصیت اَبان و منزلت او نزد امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام، از متون مختلف روایی و تاریخی، مشهود

1.. همان، ص ۳۴۵، ش ۲۱۰.

2.. همان، ص ۳۹۸، ش ۲۸۶.

3.. الکافی، ج ۱، ص ۱۰۶.

4.. همان، ج ۲، ص ۵۵۵.

  • نام منبع :
    میراث قرآنی ابان بن تغلب(141ق)
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد حسين مدني
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 24576
صفحه از 303
پرینت  ارسال به