[ جلالت حسن بن حمزه علوى نزد ابن شهر آشوب]
از عبارت ابن شهر آشوب در ص ۲۱۱ بر مى آيد كه حسن بن حمزه علوى در نهايت جلالت و اعتنا در پيش او بوده است ؛ چه در آن جا گفته :
و روى المفيد محمّد بن النعمان و أبو جعفر الكليني و الحسن بن حمزة العلويّ عن الباقر [ عليه السلام ]عن جابر أنّه قال : دخلت على فاطمة ... و ذكر حديث اللّوح ۱ .
چه بعد از احراز اين كه در اين «باب فيما روته الخاصة» بحث مى كند و در مقام اثبات اعتبار روايت ، اسم اين سه نفر را مى برد و او را در عداد مفيد و كلينى معرفى مى كند .
[ سند روايت كنوز النجاح ]
ظنّ متآخم به علم به هم مى رسد از اين كه سند روايت كنوز النجاح اين طور باشد : « أحمد بن الدربي ، عن خزامة، عن أبي عبد اللّه الحسين، عن محمد البزوفري » به اين طور كه مراد از أبي عبد اللّه الحسين ابن غضائرى باشد كه به طور كثرت از او يعنى محمد بزوفرى نقل مى كند و گمان نمى كنم كه هيچ كس از بزرگان ، مانند او در كثرت از او روايت نكرده اند ؛ زيرا او در هر صورت و در هر دوره داخل جماعت شيخ كه در صدر روايات هستند بوده است ، به خلاف ديگران ؛ چنان كه موارد تتبع نشان مى دهد و همچنين رواياتى كه بخصوص در سند آنها وارد است زياد است ؛ كما يشهد به موارد روايات الغيبة و آخر التهذيب و الاستبصار .
[ محمد بن على نوفلى ]
در باب محمد در جلد سوم مامقانى گفته ص ۱۶۰ : محمد بن علي بن محمد بن حاتم النوفلي المعروف بالكرماني المكنى بأبي بكر يروي عنه الصدوق مترضيا و مترحما ، و أقل ما يفيده ذلك أعلى درجات الحسن .