61
میراث مکتوب رضوی

تأمل درباره رابطه تک‌روایتِ صفوان و المسائل را افزون‌تر می‏کند. بنابراین هرچند به علت کمیِ روایاتِ وی نمی‏توان قضاوت درستی از اتحاد یا عدم اتحاد این دو اثر ارائه کرد، اما در این میان، توجه به دو نکته مفید است: نخست آنکه این احتمال وجود دارد که مراد از مسائل مجموعه روایاتی است که صفوان نمونه‏ای از آن ‏را با تعبیر «سأل» از الحسین بن مهران ذکر کرده۱ و نامه ذکر شده توسط کشی، همان کتابی است که شیخ از آن، نام برده است. دوم آنکه در هر دو گزارش نجاشی و شیخ، طریق ایشان به ابن مهران به‌واسطه عبیدالله بن احمد بن نهیک است.۲ از این رو و با توجه به تأخر نجاشی و دقت وی می‏توان حکم به اتحاد این کتاب و مسائل نمود که در این صورت، روایت صفوان یک روایت غیر مرتبط با این دو اثرِ مکتوب می‏باشد و مکاتبه نقل شده توسط کشی همان «المسائل» است که به طریقی متفاوت از طریق نجاشی و شیخ گزارش شده است؛ چنانکه از قسمت پایانی این مکاتبه (فقد اجبتک فی مسائل کثیرة)،۳ این نکته برمی‏آید.

روایات

حمدويه قالَ: حدّثنا الحَسَن بن موسى، قالَ: حدّثنا إسماعيل بن مهران عن أحمد بن محمّد، قالَ: «كَتَبَ الحُسَينُ بنُ مهران إلى أبي الحَسَنِ الرِّضا علیه السلام كِتاباً. قالَ: فَكانَ يَمشي شاكّاً في وُقوفِهِ. قالَ: فَكَتَبَ إلى أبي الحَسَنِ علیه السلام يأمُرُهُ و يَنهاهُ، فَأجابَهُ أبو الحَسَنِ علیه السلام بِجَوابٍ، و بَعَثَ بِهِ إلى أصحابِهِ فَنَسخوهُ و رَدَّ إلَيهِ؛ لِئَلّا يَستُرَهُ حُسَينُ بنُ مِهرانَ، و كَذَلِكَ كانَ يَفعلُ إذا سَألَ عن شَي‏ءٍ فَأحَبَّ سَترَ الكِتابِ، و هذِهِ نِسخَةُ الكِتابِ

1.. «أبو علی الأشعری، عن محمّد بن عبدالجبّار، عن صفوان، قال: سأل الحسین بن مهران أبا الحسن الرضا [ علیه السلام]، عن رجل ظاهر من أربع نسوة، فقال: یكفّر لكلّ واحدة منهنّ كفّارةً. و سأله عن رجل ظاهر من امرأته و جاریتهما علیه؟ قال: علیه لكلّ واحدة منهما كفّارةٌ عتق رقبة، أو صیام شهرین متتابعین أو إطعام ستّین مسكیناً» (الكافی، ج ۶، ص ۱۵۸، ح ۲۰).

2.. أخبرنا [ه‏] أبو الحسین محمّد بن عثمان، قال: حدّثنا أبو القاسم جعفر بن محمّد، قال: حدّثنا عبید اللّٰه بن أحمد بن نهیك (رجال النجاشی، ص ۵۶). رواه حمید، عن عبید اللّٰه بن أحمد بن نهیك عنه (الفهرست، ص ۱۴۷).

3.. رجال الکشّی، ص ۶۰۳.


میراث مکتوب رضوی
60

است۱ که این امر نیز می‏تواند تا اندازه‏ای مؤید اعتقادات ابن مهران و ارتباط وی با جریان وقف باشد که البته خالی از تأمل نیست.

از دیگر سو در کتب روایی شیعه تنها یک روایت از وی، به نقل از امام رضا علیه السلام گزارش شده۲ که صفوان بن یحیی ناقل آن است. در این روایت دو سؤال فقهی ابن مهران از امام رضا علیه السلام به همراه جواب آن آمده است.۳ این اندک بودن نقل از وی، خود می‏تواند گواهی بر دقت عالمان امامیه در دوره‏های بعدی، در عدم نقل احادیث وی باشد که ممکن است منشأ اعتقادی داشته باشد. با این ملاحظه می‌توان جانب وقف را ترجیح داد.۴ و بلکه بنا به نفرین امام بدان نیز حکم نمود.

در میان عالمان رجالی و فهرست‌نگاران متقدم، شیخ طوسی و ابن غضائری از وجود کتابی برای وی یاد کرده‏اند. کشی نیز از مکاتبه‏ای از وی با امام یاد کرده است و نجاشی نیز ضمن اشاره به نقلِ وی از امام کاظم و امام رضا علیهما السلام به وجود نگاشته‏ای در قالب مسائل اشاره می‏کند.۵ علامه نیز از وجود کتابی از وی، منقول از امام کاظم علیه السلام خبر می‏دهد و یادآور می‌شود که به روایات وی اعتماد نمی‏کند.۶

درباره این گزارش‌ها دو احتمال وجود دارد: نخست آنکه از نوشته وی با دو تعبیر کتاب و المسائل گزارش شده است. در این صورت، تک‌روایتِ صفوان از وی، منقول از همان کتاب یا به تعبیر دیگر المسائل است. دوم، تعدد این آثار است، بدین معنا که وی دو اثر با قالب‏های کتاب و المسائل داشته است. در این صورت، تک‌روایتِ صفوان به حسب ظاهر مربوط به المسائل خواهد بود. با وجود این، مکاتبه‏ای از وی۷

1.. الفهرست، ص ۱۴۷.

2.. البته روایتی از کشی به عنوان مکاتبه گزارش شده است که در ادامۀ بحث خواهد آمد.

3.. الکافی، ج ۶، ص ۱۵۸.

4.. علامۀ حلی علاوه بر بهره‌گیری از کلمات نجاشی و ابن غضائری، برای وی از تعبیرات «قلیل المعرفة بالرضا» و «ضعیف الیقین» استفاده کرده است (خلاصة الأقوال، ص ۲۱۶).

5.. منابع پیشین.

6.. خلاصة الأقوال، ص ۲۱۶.

7.. رجال الکشّی، ص ۶۰۰، ح ۱۱۲۱.

  • نام منبع :
    میراث مکتوب رضوی
    سایر پدیدآورندگان :
    سیدمصطفی مطهری و رضا یاری نیا
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 9014
صفحه از 212
پرینت  ارسال به