است۱ که این امر نیز میتواند تا اندازهای مؤید اعتقادات ابن مهران و ارتباط وی با جریان وقف باشد که البته خالی از تأمل نیست.
از دیگر سو در کتب روایی شیعه تنها یک روایت از وی، به نقل از امام رضا علیه السلام گزارش شده۲ که صفوان بن یحیی ناقل آن است. در این روایت دو سؤال فقهی ابن مهران از امام رضا علیه السلام به همراه جواب آن آمده است.۳ این اندک بودن نقل از وی، خود میتواند گواهی بر دقت عالمان امامیه در دورههای بعدی، در عدم نقل احادیث وی باشد که ممکن است منشأ اعتقادی داشته باشد. با این ملاحظه میتوان جانب وقف را ترجیح داد.۴ و بلکه بنا به نفرین امام بدان نیز حکم نمود.
در میان عالمان رجالی و فهرستنگاران متقدم، شیخ طوسی و ابن غضائری از وجود کتابی برای وی یاد کردهاند. کشی نیز از مکاتبهای از وی با امام یاد کرده است و نجاشی نیز ضمن اشاره به نقلِ وی از امام کاظم و امام رضا علیهما السلام به وجود نگاشتهای در قالب مسائل اشاره میکند.۵ علامه نیز از وجود کتابی از وی، منقول از امام کاظم علیه السلام خبر میدهد و یادآور میشود که به روایات وی اعتماد نمیکند.۶
درباره این گزارشها دو احتمال وجود دارد: نخست آنکه از نوشته وی با دو تعبیر کتاب و المسائل گزارش شده است. در این صورت، تکروایتِ صفوان از وی، منقول از همان کتاب یا به تعبیر دیگر المسائل است. دوم، تعدد این آثار است، بدین معنا که وی دو اثر با قالبهای کتاب و المسائل داشته است. در این صورت، تکروایتِ صفوان به حسب ظاهر مربوط به المسائل خواهد بود. با وجود این، مکاتبهای از وی۷
1.. الفهرست، ص ۱۴۷.
2.. البته روایتی از کشی به عنوان مکاتبه گزارش شده است که در ادامۀ بحث خواهد آمد.
3.. الکافی، ج ۶، ص ۱۵۸.
4.. علامۀ حلی علاوه بر بهرهگیری از کلمات نجاشی و ابن غضائری، برای وی از تعبیرات «قلیل المعرفة بالرضا» و «ضعیف الیقین» استفاده کرده است (خلاصة الأقوال، ص ۲۱۶).
5.. منابع پیشین.
6.. خلاصة الأقوال، ص ۲۱۶.
7.. رجال الکشّی، ص ۶۰۰، ح ۱۱۲۱.