روایات موجود در تفسیر عیاشی نیز که بهصورت مرسل نقل شدهاند، در حقیقت دارای همین سلسلهسند بودهاند و به دلیلی که در مقدمه تفسیر عیاشی آمده، ارسال در اسناد رخ داده است، بهویژه آنکه این طریق با طریق نجاشی نیز مشترک است و میتوان گفت یک طریق اصلی به شمار میآید.
دسته سوم، روایاتی است که اسناد آنها با اسناد روایات کشی موجود در کتاب إختیار معرفة الرجال شباهت دارد و حداقل یک یا دو واسطه مشترک با آنها دارند و تنها واسطههای میان، صَدرِ سند و محمّد بن الولید از العباس بن هلال تغییر میکند. برخی از این طرق که در، صَدرِ آنها عیاشی قرار دارد میتواند طرق دیگر وی نیز به شمار آید.
روایات
۱. وحدّثني أبي، عن العبّاس بن هلال، عن أبي الحَسَن الرِّضا علیه السلام، قال: «قالَ السَّجّانُ لِيُوسُفَ: إنّي لَأُحِبُّكَ، فَقالَ: يوسُفُ: ما أصابَني بَلاءٌ إلاّ مِنَ الحُبِّ؛ إن كانَت عَمَّتي [خالَتي] أحَبَّتني فَسَرَقَتني، و إن كانَ أبي أحبَّني فَحَسَدوني إخوَتي، و إن كانَتِ امرَأةُ العَزيزِ أحَبَّتني فَحَبَسَتني. قالَ: و شَكا يُوسُفُ في السِّجنِ إلى اللهِ، فَقالَ: يا رَبِّ، بماذا استَحقَقتُ السِّجنَ؟ فَأوحى اللهُ إلَيهِ: أنتَ اختَرتَهُ حينَ قُلتَ: (رَبِّ ٱلسِّجْنُ أَحَبُّ إِلَىَّ مِمَّا يَدْعُونَنِى إِلَيْهِ)، هَلّا قُلتَ: العافِيَةُ أحَبُّ إلَيَّ مِمّا يَدعونَني إلَيهِ».۱
رواه العياشي فی تفسيره (ج۲، ص۱۷۵، ح۲۱) عن العبّاس بن هلال، نحوه.
۲. علي بن محمّد، عن سهل بن زياد، عن يعقوب بن يزيد، عن العبّاس بن هلال، قالَ: «سَألتُ الرِّضا علیه السلام عن قَولِ اللهِ: (ٱللَّهُ نُورُ ٱلسَّمَاوَاتِ وَٱلْأَرْضِ)،۲ فَقالَ: هادٍ لِأهلِ السَّماءِ و هادٍ لِأهلِ الأرضِ».
و في رواية البرقي: «هُدى مَن في السَّماءِ و هُدى مَن في الأرضِ».۳
رواه الصدوق فی التوحید (ص۱۵۵، ح۱). و فی المعانی (ص۱۵، ح۶): حدّثنا