از سویی یهودیت و مسیحیت و از سویی فقه و عرف جاهلیت است. مستشرقان همچنین احادیث نبوی را ناصحیح و ناشی از وضع و تدلیس و حاصل انشعابات سیاسی اسلام میدانند. آنان فقه اسلامی را نیز خالی از اصالت و پویایی میپندارند.۱ بدبینان قائلاند عده بسیار اندکی از مستشرقان که صادقانه و با حُسن نیت مشغول این کار شدهاند نیز به اهداف علمی صرف مشغول بودهاند و در این راه، به دلیل ناآشنایی با زبان یا فرهنگ شرقی، از خطا و نتایج دور از واقعیت در امان نبودهاند.۲
خوشبینی به مستشرقان نیز ریشه در خدمات بزرگی دارد که این گروه به اسلام و تمدن شرق ارائه کردهاند؛ خدماتی از قبیل گردآوری میراث، حفظ میراث از نابودی، تحقیق علمی بر روی مخطوطات اسلامی و انتشار دقیق و قابل اعتماد این آثار. مستشرقان با تکیه بر قرآن و حدیث، آثار بسیار خوبی در این باب تألیف کردهاند که میتوان به المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم از گوستاو فلوگل،۳ المعجم المفهرس للسنة النبویه از گروهی از مستشرقان و انتشار جهانی مجموعهای علمی شامل بحث و تحلیل درباره همه قضایای اسلامی اشاره کرد.۴
شاید از عمیقترین و صحیحترین نظرها درباره آثار مستشرقان سخن فرانسوا دیبلوا۵ باشد که انتقادات بر استشراق را از دو منظر مطرح میکند. از نظر او، وقتی چپها بر مستشرقان خرده میگیرند در واقع استشراق را حمل بر فعالیتهای استعماری میکنند؛ مثل فعالیت اسنوک هُرگرونیه۶ برای هلند در استعمار اندونزی، ماسینیون۷ که ضابط ارتش و مخابرات حکومت فرانسه بود و برنارد لوییس۸
1.. ساسی سالم الحاج، الاستشراق و التبشیر، ص۳۶- ۳۷.
2.. عبدالرحمن المیدانی، أجنحة المكر الثلاثة، ص۹۸.
3.. Gustav Flügel
4.. میشل جحا، الدراسات العربیة و الاسلامیة فی اوروبا، با تصرف بسیار.
5.. François de Blois
6.. Christiaan Snouck Hurgronje
7.. Louis Massignon
8.. Bernard Lewis