19
نقدی بر گفتمان شر ق‌شناسی

استشراق نام نهادیم.

نمی‌توان از جمله «استشراق یعنی مطالعات و تلاش‌های غربیان برای شناخت همه‌جانبه شرق» مفهوم کلی استشراق را به دست آورد. همچنین پذیرفتنی نیست که استشراق را اسلوب و روشی فکری بدانیم که غرب با هدف سیطره بر شرق به خدمت گرفته است؛ زیرا در این تعریف اهداف و اغراض استشراق را گفته‌ایم، نه مفهوم آن را. انکار نمی‌کنیم که هر علمی، به‌خصوص اگر از علوم انسانی باشد، می‌تواند مورد استفاده سیاست‌های دولت‌ها و مصالح آنان قرار گیرد، اما مستشرقان کار خود را فعالیتی فرهنگی می‌دانند. بنابراین، می‌توان استشراق را، در مرحله نخست، پدیده‌ای فرهنگی بدانیم که در مراحل بعد به خدمت اهدافی دیگر درآمده است.

استشراق، در نگاه رایج آکادمیک،۱ به معنای تخصص در شاخه‌های شناخت شرق است؛ اما این نگاه در عصر حاضر به ضعف گراییده است. با توجه به اینکه استشراق، در گذشته، بر تمام دانش‌های متمرکز بر شرق اطلاق می‌شده است، نمی‌توانیم به هر کس که درباره یکی از فرهنگ‌های شرقی مطالعه می‌کند، مستشرق بگوییم. اگر همه این افراد را مستشرق بدانیم، شاهد اختلافات زیادی بر اساس ویژگی‌ها و تخصص‌های این افراد و مراحل متفاوت استشراق خواهیم بود؛ مانند مسافران و جهانگردان، مبشّران، سربازان، مأموران حکومت استعمارگر، ادیبان، الاهی‌دانان، اثرشناسان، انسان‌شناسان، تمدن‌نگاران، مربیان، داستان‌نویسان، مأموران مخابرات، اقتصاددانان، سیاستمداران، نمایندگان شرکت‌ها و کارشناسان بازارهای تجاری.۲ هر کدام از اینان مسئله‌ای از مسائل سیاسی، دینی، نظامی،

1.. شكری النجار، «لماذا الاهتمام بالاستشراق»، ص۶۰.

2.. رضوان السید، «ثقافة الاستشراق و مصائره»، ص۸ به بعد.


نقدی بر گفتمان شر ق‌شناسی
18

به ذهنیت، اسرار و مزاج‌های ملت‌های شرقی و نیز توجه به تمدن شرقی و دست‌یابی به نقاط قوت و ضعف این ملت‌ها، زمینه‌ساز هجمه‌های تبشیری و امواج استعماری است. پس از افول استعمار مستقیم، استشراق وظیفه آماده‌سازی ملت‌های شرقی، به طور عام،‌ و ملت‌های خاور نزدیک، به طور خاص، را برای استعمار اقتصادی، سیاسی و فرهنگی بر عهده گرفته است.

اگر همه مفاهیم استشراق را هم بررسی کنیم، به نتیجه‌ای قطعی نخواهیم رسید؛ اما می‌توانیم استشراق را مطالعه‌ای پژوهشی با اهداف متعدد و گوناگون - دینی، نظامی، سیاسی، اقتصادی یا علمی - بدانیم که غربیان برای فهم شرق و شناخت گنجینه‌های فرهنگی، عادات، سنت‌ها، تمدن، ادیان و تمام جنبه‌های زندگی شرقی به کار می‌گیرند.

استشراق علم است یا فن؟ مقصود از هر کدام چیست؟ اگر معیارهای علم را بر استشراق تطبیق دهیم به این نتیجه می‌رسیم که استشراق علم است نه فن؛ زیرا برای دست‌یابی به حقایقی که این پدیده علمی در اختیار می‌نهد، باید قوانین علمی را به خدمت بگیریم. البته نمی‌توانیم استشراق را مانند دیگر علوم خاص، که هریک ویژگی‌های ذاتی خود را دارند، بدانیم‌؛‌ زیرا دشوار بتوان علم خاص بودن را بر مطالعات فراگیری اطلاق کرد که همه مسائل شرق را در بر می‌گیرد. این مطالعات را بر‌اساس میل، خواست، ذائقه و عواطف، که از ویژگی‌های فن است، پیش نمی‌بریم، بلکه آن را بر پایه حقایق علمی محض بنا می‌کنیم؛ هرچند با رویکردهای ما در تغایر باشد. به همین دلیل می‌توانیم استشراق را جزو علوم انسانی بدانیم، اما از سویی دیگر، استشراق از دوام،‌ ثبات و استقراری که دیگر علوم دارند،‌ بهره‌مند نیست و مراحل متعددی را از استشراق دینی و سیاسی و علمی گذرانده است که هر مرحله ویژگی‌هایی متمایز با ویژگی‌های دیگر مراحل دارد؛۱ از این رو، آن را «پدیده»

1.. به اعتقاد نویسنده، استشراق پدیده‌ای است كه با اهداف معین و در نقاط مشخصی رشد كرد و تحول یافت  و امروزه رو به زوال است؛ به‌خصوص كه بزرگان این پدیده دیگر وجود ندارند و فقط برخی شركت‌های نفتی یا وزارت خارجه كشورهای غربی افرادی را موظف می‌كنند كه گزارش‌هایی از اوضاع سیاسی،‌ اقتصادی و اجتماعی كشورهای شرقی ارائه كنند (نقد الخطاب، ص۲۲).

  • نام منبع :
    نقدی بر گفتمان شر ق‌شناسی
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1397
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1811
صفحه از 143
پرینت  ارسال به