119
نقدی بر گفتمان شر ق‌شناسی

زیاده‌روی در تطبیق این روش بر اسلام معتقد بود که بیشتر عناصر اساسی شکل‌دهنده اسلام عناصری خارجی هستند که اسلام آن‌ها را جذب کرد و جزئی از نظام کلی خویش قرار داد. از نظر او، اسلام معارض تمام ادیان پیش از خود، یعنی باورهای عرب جاهلی، مسیحیت و یهودیت بود؛ اما به‌تدریج اصول آن ادیان را در خود گنجاند و دینی جدید شکل گرفت که هیچ اصلی برای خود ندارد. این اندیشه افراطی معضل تاریخی شک در اصالت اسلام را به‌وجود آورد؛ مشکلی که یارای مقابله با واقعیت‌های انکارناپذیر تاریخی - که به‌روشنی اصالت اسلام را بیان می‌کنند - را ندارد.

تحقیقات هُرگرونیه درباره اسلام معاصر به این نتیجه منجر شد که نظام اسلامی همواره روش زندگی را، به صورت واجبات دینی، برای پیروان خود ترسیم می‌کند؛ اگرچه اسلام از همه جهت در همه دنیا یکسان نیست. با وجود این اختلاف در برخی مسائل اسلامی، همه مسلمانان معتقدند که اسلام تمام جهان را خواهد گرفت. وی معتقد است که در حال حاضر فراگیر شدن اسلام‌، به دلیل برتری اروپا، دشوار به نظر می‌رسد و مسلمانان برای غلبه بر این دشواری و رسیدن به هدف خود باید از تمدن مدرن در دو سطح فکری و فرهنگی بهره ببرند که لازمه آن دست برداشتن از برخی از احکام اسلام است. این تحلیل نتیجه اندیشه استعماری هُرگرونیه است.

روش هُرگرونیه در مطالعه حقیقت تاریخی اسلام، روشی علمی و به دور از تعصب و جانبداری است و معتقد است برای شناخت حقیقت تاریخی اسلام باید شناخت مناسبی از آنچه رخ داده است پیدا کرد۱ تا بتوان اسلام حقیقی را از میان اسلام زمان رسول خدا و اسلام پس از وفات پیامبر تشخیص داد. او به این نتیجه رسید که اسلام، به شکل نظامی منسجم برای زندگی، بعد از وفات پیامبر، در خارج از جزیرةالعرب و از طریق تأثیرپذیری به‌وجود آمد. بر اساس این رأی خطا، تمدن اسلامی از عوامل خارجی تشکیل شده است و فلاسفه مسلمان فقط مترجم و

1.. Snouck (H.), Derislam, U.G. ۱, p. ۱۹۳.


نقدی بر گفتمان شر ق‌شناسی
118

روش هُرگرونیه در مطالعات اسلامی اعتماد به تاریخ اسلام بود. وی ابتدا سیره نبوی و سپس شخصیت تاریخی پیامبر را مطالعه كرد. او همه گزارش‌هایی که مورّخان درباره زندگی پیامبر نوشته‌اند را تصدیق نمی‌کرد؛ زیرا معتقد بود می‌توان در برخی از آن‌ها مناقشه کرد و نیز حوادث زندگی پیامبر با آنچه مورّخان آورده‌اند سازگاری ندارد.۱ او در مطالعات اسلامی از روش تاریخی استفاده می‌کند؛ روشی که در این نوع از مطالعات کارآمد نیست و به نتایج واقعی منجر نمی‌شود.

هُرگرونیه معتقد بود که برای مطالعه هر دین باید تاریخ آن دین، یعنی اصول، گستره، مذاهب، جنبش‌های فکری و نوع تمدن آن دین را مطالعه کرد. او همین روش را در مطالعه گذشته و اکنونِ اسلام به کار برد و متوجه شد که هنوز آغاز راه مطالعات اسلامی با روش‌های علمی است و به مداومت و ژرف‌نگری‌های بیشتری نیاز است.۲

هُرگرونیه اسلام را دینی می‌دانست که شخصیتی تاریخی به نام محمد پیامبر صلی الله علیه و اله آن را تأسیس کرده است. او معتقد بود مرگ پیامبر می‌توانست پایانی برای اسلام باشد، اما تعالیمی که از این دین در سرزمین‌های مختلف نشر یافته بود، آن را زنده نگاه داشت؛ تعالیمی که در ثواب و عقاب اخروی تجلی داشت. وی معتقد بود تحقیق درباره شریعت اسلامی فایده تاریخی دارد و از این راه می‌توان به چگونگی شکل‌گیری نظام اسلامی و شناختی از اصول اندیشه دینی متعلق به این شریعت دست یافت.

مفهوم تطور تاریخی که هُرگرونیه در مطالعات اسلامی به کار گرفت، با روش گلدزیهر مطابقت دارد؛ اما در مضمون متفاوت است. هدف گلدزیهر از این مفهوم کشف عناصر داخلی و خارجی مؤثر بر حرکات اسلامی بود؛ اما منظور هُرگرونیه سلسله حوادث، افکار و جلوه‌هایی بود که تاریخ اسلامی آن‌ها را در بر می‌گیرد. وی در کنار مفهوم تطور تاریخی، روش تأثیرپذیری را به خدمت گرفت و به‌سبب

1.. Goldziher, Mohammedanisme, p. ۱۸.

2.. Goldziher, UG, VI, p. ۷۰-۸۰.

  • نام منبع :
    نقدی بر گفتمان شر ق‌شناسی
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1397
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1768
صفحه از 143
پرینت  ارسال به