969
واقعه عاشورا(در منابع کهن)

رُباب همان است كه حضرت ابو عبد اللّه‏ الحسين بن على بن ابى طالب عليه‏السلام در باره‏اش اين ابيات را سروده:

به جانت سوگند كه من آن خانه و سرايى را دوست مى‏دارم

كه بدان جا سكينه و رباب باشند.

من آن دو را دوست مى‏دارم و همه مالم را برايشان مى‏دهم،

و نسبت به آن، هيچ سرزنشى هم بر من نيست.

اين سكينه‏اى كه نامش را در شعر آورده، دختر آن حضرت از رُباب است، و نام سكينه، «امينه» بود و برخى «اميمه» گويند، وبه سكينه مشهور شد و نام اصلى او نبود.

عبد اللّه‏ بن الحسين در روز شهادت، كودكى خردسال بود، و همچنان كه در دامان پدر نشسته بود، تيرى اصابت كرد و سر او را بريد.

از حميد بن مسلم نقل است كه امام حسين طفلى را خواند و بر زانوانش نشاند. ناگهان عقبة بن بشر با پرتاب تيرى، او را ذبح نمود.

از يكى از شاهدان كربلا نقل است كه گفت: همراه حسين، كودك خردسالش بود كه ناگاه تيرى آمد و گلويش را بُريد. در اين حال، حسين خون را از گلو و گردن كودك گرفت و آن چنان به آسمان پرت مى‏كرد كه چيزى از آن باز نمى‏گشت و عرضه مى‏داشت: «خدايا ! اين طفل نزد تو از بچه ناقه صالح، كمتر نيست».

عون بن عبد اللّه‏ بن جعفر بن ابى طالب «عون اكبر»

مادرش، زينب عقيله۱ دخت على بن ابى طالب، و مادر زينب فاطمه عليهاالسلامدختر رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله بود. منظور ابن قَتّه در اين ابيات، اوست:

اى ديده ! به حال عون، ندبه سر ده و گريه كن براى آن كه نسبت به برادرشان (يعنى اولاد ابوطالب)

كه در مصيبتى كه به آنان رسيد، دست از يارى نكشيد.

سوگند به جانم كه تو مبتلا به مصيبت نزديكان پيامبر شدى !

پس در اين مصيبت، بسيار طولانى گريه كن.

1.. عقيله ، به زنى گفته مى‏شود كه در ميان قوم و فاميل خود ، از احترام خاصّى برخوردار بوده و ارجمند و يكتاست .


واقعه عاشورا(در منابع کهن)
968

وهي التي يقول فيها أبو عبداللّه‏ الحسين بن عليّ بن أبي طالب عليهماالسلام:

لعمرك إنّني لاُحبّ داراً

تَكونُ بِها سُكينةُ والربابُ

اُحبّهما وأبذِلُ جُلَّ مالي

وَ لَيسَ لِعاتبٍ عِندي عِتابُ

وسكينة التي ذكرها ابنته من الرباب، واسم سكينة أمينة، وقيل اُميمة، وإنّما غلب عليها سكينة، وليس باسمها.

وكان عبداللّه‏ بن الحسين يوم قتل صغيراً، جاءته نشّابة وهو في حجر أبيه فذبحته.

حدّثني أحمد بن شبيب، قال: حدّثنا أحمد بن الحرث عن المدائني، عن أبي مخنف، عن سليمان بن أبي راشد، عن حميد بن مسلم، قال:

۹۵

دعا الحسين بغلام فأقعده في حجره، فرماه عقبة بن بشر فذبحه.

حدّثني محمّد بن الحسين الأشناني، قال: حدّثنا عباد بن يعقوب، قال: أخبرنا مورع بن سويد بن قيس، قال: حدّثنا مَن شهد الحسين، قال: كان معه ابنه الصغير، فجاء سهم فوقع في نحره، قال: فجعل الحسين يأخذ الدم من نحره ولبّته، فيرمي به إلى السماء فما يرجع منه شيء، ويقول: الّلهمّ لا يكون أهون عليك من فصيل.

وعون بن عبداللّه‏ بن جعفر بن أبي طالب الأكبر

اُمّه زينب العقيلة بنت عليّ بن أبي طالب؛ واُمّها فاطمة بنت رسول اللّه‏ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله، وإيّاه عنى سليمان بن قتّة بقوله:

وَاندُبي إن بَكيتِ عَوناً أخاه

لَيسَ فيما يَنوبُهُم بخَذولِ

فَلَعمري لَقد أَصَبت ذوي القر

بى فَبَكى على المصابِ الطويل

  • نام منبع :
    واقعه عاشورا(در منابع کهن)
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران پژوهشکده علوم و معارف حدیث
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 39062
صفحه از 1023
پرینت  ارسال به