925
واقعه عاشورا(در منابع کهن)

مردى هم به نام زهير بن قين بجلى برخاست و گفت: يابن رسول اللّه‏! دوست دارم براى يارى تو و همراهانت صد بار كشته شوم و زنده شوم و خدا به وسيله من از شما خاندان دفاع كند. به او و يارانش گفت: «جزاى خير بينيد». سپس حسين دستور داد شبه‏خندقى، گرد يارانش كندند و از هيزم پر كردند و پسرش على عليه‏السلام را با سى سوار و بيست پياده فرستاد. آب آوردند و آنها ترسان بودند و خود اين شعر مى‏سرود:

«اف به تو اى روزگار يار ستمگر

چند به صبح و پسين چه گرگ تناور

بر كنى از يار خويش افسر و هم سر

نيست قناعت و را به ديگر و كمتر

كار هماناست سوى حضرت داور

هر كه بود زنده راه من رَوَد آخر».

سپس به يارانش فرمود: «برخيزيد و آب نوشيد كه توشه آخرين شماست. وضو سازيد و غسل كنيد و جامه بشوييد براى كفن».

سپس نماز بامداد را با آنها خواند و آنها را براى جنگ به صف كرد و دستور داد هيزم خندق را آتش زدند تا با لشكر دشمن از يكسو نبرد كند. ابن ابى جويريه از لشكر عمر سعد آمد و به آتش سوزان نگاه كرد و گفت: اى حسين و اى ياران حسين! مژده آتش گيريد كه در دنيا بدان شتافتيد.

حسين عليه‏السلام فرمود: «كيست اين مرد؟». گفتند: ابن جويريه.

فرمود: «خدايا! بچشان او را عذاب آتش در دنيا». اسبش رم برداشت و او را در همان آتش انداخت و سوخت.


واقعه عاشورا(در منابع کهن)
924

وقام إليه رجل يقال له: زهير بن القين البجلي، فقال: يا بن رسول اللّه‏، وددت أنّي قتلت ثمّ نشرت، ثمّ قتلت ثمّ نشرت، ثمّ قتلت ثمّ نشرت فيك وفي الذين معك مئة قتلة، وأنّ اللّه‏ دفع بي عنكم أهل البيت.

فقال له ولأصحابه: جزيتم خيراً.

۲۱۴

ثمّ إن الحسين عليه‏السلام أمر بحفيرة فحفرت حول عسكره شبه الخندق، وأمر فحشيت حطباً، وأرسل عليّا ابنه عليه‏السلام في ثلاثين فارساً وعشرين راجلاً ليستقوا الماء، وهم على وجل شديد، وأنشأ الحسين عليه‏السلام يقول:

يا دَهرُ اُفٍّ لَكَ مِن خَليلِ

كَم لَكَ في الإشراقِ وَالأَصيلِ

مِن طالبٍ وَصاحِبٍ قَتيلِ

والدَهرُ لا يَقنعُ بالبَديلِ

وإنّما الأمرُ إِلى الجَليلِ

وكُلّ حَيٍّ سالِكٌ سبيلي

ثمّ قال لأصحابه: قوموا فاشربوا من الماء يكن آخر زادكم، وتوضّؤوا واغتسلوا، واغسلوا ثيابكم لتكون أكفانكم.

ثمّ صلّى بهم الفجر وعبّأهم تعبئة الحرب، وأمر بحفيرته التي حول عسكره فاُضرمت بالنار، ليقاتل القوم من وجه واحد.

وأقبل رجل من عسكر عمر بن سعد على فرس له، يقال له: ابن أبي جويرية المزني، فلمّا نظر إلى النار تتّقد صفق بيده، ونادى: يا حسين وأصحاب حسين، أبشروا بالنار، فقد تعجّلتموها في الدنيا! فقال الحسين عليه‏السلام: مَن الرجل؟ فقيل: ابن أبي جويرية المزني، فقال الحسين عليه‏السلام: الّلهمّ أذقه عذاب النار في الدنيا، فنفر به فرسه وألقاه في تلك النار فاحترق.

  • نام منبع :
    واقعه عاشورا(در منابع کهن)
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران پژوهشکده علوم و معارف حدیث
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 52566
صفحه از 1023
پرینت  ارسال به