۲۲۳ / ۷ ـ داود بن كثير رقى گويد: خدمت امام ششم بودم، آب خواست و چون نوشيد، گريست و چشمش غرق اشك شد. سپس فرمود: «اى داوود ! خدا قاتل حسين عليهالسلام را لعنت كند. چه اندازه ياد حسين، زندگى را ناگوار كند، من آب سردى ننوشم جز آن كه ياد حسين كنم. بندهاى نيست كه آب نوشد و ياد حسين كند و قاتلش را لعنت كند جز آن كه خدا صدهزار حسنه براى او بنويسد و صدهزار گناه از او محو كند و صدهزار درجه براى او بالا برد و گويا صدهزار بنده آزاد كرده و روز قيامت با رخسار درخشان، محشور گردد».
۲۲۴ / ۸ ـ هارون بن خارجه گويد: از امام پنجم شنيدم مىفرمود: «خدا به قبر حسين عليهالسلام چهار هزار فرشته موكّل كرده است ژوليده و خاكآلود كه تا روز قيامت به او گريه كنند و هر كه با معرفت به حقّش او را زيارت كند، مشايعتش كنند تا او را به وطنش برسانند و اگر بيمار شد، عيادتش كنند صبح و پسين و اگر مُرد، سر جنازهاش آيند و برايش تا روز قيامت آمرزش خواهند».