889
واقعه عاشورا(در منابع کهن)

اى پسر شبيب ! اگر خواهى با ما در درجات بلند بهشت باشى، براى حزن ما محزون باش و براى شادى ما شاد باش و ملازم ولايت ما باش و اگر مردى، سنگى را دوست دارد، خداوند در روز قيامت با آن محشورش كند.

۲۰۳ / ۶ ـ پيشوايى از بنى سليم از عده‏اى بزرگان آنها نقل كرده كه گفتند: در بلاد روم، جهاد كرديم و به يكى از كليساهاى آن جا وارد شديم. در آن جا اين نوشته را يافتيم:

اميد دارند گروهى كه حسين را كشتند،

به شفاعت جدّش در روز حساب؟

پرسيديم: از چه زمانى اين نوشته در كليساى شماست؟ گفتند: از سيصد سال پيش از اين كه پيغمبر شما مبعوث شود.

۲۰۴ / ۷ ـ امام صادق از پدرش نقل كرده كه: حسين بن على را دو خاتم بود، نقش يكى «لا إِلهَ إِلَّا اللّه‏ُ، عُدة للقاء اللّه‏» بود و نقش ديگرى «اللّه‏َ بالِغُ أَمْرِهِ» و نقش خاتم على بن الحسين عليه‏السلام اين بود كه «خزى وشقى قاتل الحسين بن على عليهماالسلام ؛ رسوا و بدبخت است كشنده حسين بن على عليه‏السلام».

۲۰۵ / ۸ ـ مردى خدمت على عليه‏السلام آمد و عرض كرد: به شما امير المؤمنين گويند. چه كسى تو را بر آنها امير كرده؟ فرمود: «خداى ـ جلّ جلاله ـ مرا امير آنها كرده». آن مرد نزد رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله ! آمد و گفت: يا رسول اللّه‏ ! على عليه‏السلام راست مى‏گويد كه خدا امير بر خلقش كرده؟ پيغمبر در خشم شده فرمود: «به راستى على به ولايت از خداى عز و جل امير بر خلق است. از بالاى عرش خود، آن را منعقد نموده و ملائكه را گواه گرفته كه على عليه‏السلام خليفة اللّه‏ و حجّة اللّه‏ و امام مسلمانان است. طاعتش قرين طاعت خدا و نافرمانى‏اش قرين نافرمانى خداست. هر كه او را نشناسد، مرا نشناخته و هر كه او را بشناسد، مرا شناخته. هر كه منكر امامت اوست منكر نبوّت من است و هر كه اميرىِ او را انكار كند، رسالت مرا انكار كرده. هر كه فضل او را دفع كند، مرا كاسته، هر كه با او نبرد كند، با من نبرد كرده و هر كه او را دشنام دهد، مرا دشنام داده ؛ زيرا او از من است. از گِل من خلق شده و او شوهر فاطمه، دختر من است و پدر دو فرزندم حسن و حسين است».


واقعه عاشورا(در منابع کهن)
888

يا بن شبيب، إن سرّك أن تكون معنا في الدرجات العلى من الجنان، فاحزن لحزننا وافرح لفرحنا، وعليك بولايتنا، فلو أنّ رجلاً تولّى حجراً لحشره اللّه‏ معه يوم القيامة.

۲۰۳ / ۶ حدّثنا أبي رحمه‏الله، قال: حدّثنا سعد بن عبداللّه‏، قال: حدّثنا محمّد بن الحسين بن أبي الخطّاب، عن نصر بن مزاحم المنقري، عن عمر بن سعد، عن أبي شعيب التغلبي، عن يحيى بن يمان، عن إمام لبني سليم، عن أشياخ لهم، قالوا: غزونا بلاد الروم، فدخلنا كنيسة من كنائسهم، فوجدنا فيها مكتوباً:

أَيرجو مَعشَرٌ قَتَلُوا حسيناً

شفاعةَ جدِّهِ يَومَ الحِسابِ

قالوا: فسألنا منذ كم هذا في كنيستكم؟ فقالوا: قبل أن يبعث نبيّكم بثلاثمئة عام.

۲۰۴ / ۷ ـ حدّثنا عليّ بن أحمد بن موسى الدقّاق رحمه‏الله، قال: حدّثنا محمّد بن أبي عبداللّه‏ الكوفي، قال: حدّثنا موسى بن عمران النخعي، عن عمّه الحسين بن يزيد، عن الحسن بن عليّ بن سالم، عن أبيه، عن الصادق جعفر بن محمّد، عن أبيه عليهم‏السلام، قال: كان للحسين بن عليّ عليهماالسلام خاتمان، نقش أحدهما: «لا إله إلاّ اللّه‏، عُدَّةٌ للقاء اللّه‏». ۱۹۴

ونقش الآخر: «إنّ اللّه‏ بالغ أمره». وكان نقش خاتم عليّ بن الحسين عليهماالسلام: «خزي وشقي قاتل الحسين بن عليّ عليهماالسلام».

۲۰۵ / ۸ ـ حدّثنا جعفر بن محمّد بن مسرور رحمه‏الله، قال: حدّثنا الحسين بن محمّد بن عامر، عن عمّه عبداللّه‏ بن عامر، عن ابن أبي عمير، عن حمزة بن حمران، عن أبيه، عن أبي حمزة، عن عليّ بن الحسين، عن أبيه، عن أمير المؤمنين (صلوات اللّه‏ عليهم) أنّه جاء إليه رجل، فقال له: يا أبا الحسن، إنّك تُدعى أمير المؤمنين، فمن أَمَّرَكَ عليهم؟ قال عليه‏السلام: اللّه‏ جلّ جلاله أَمَّرَني عليهم.

  • نام منبع :
    واقعه عاشورا(در منابع کهن)
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران پژوهشکده علوم و معارف حدیث
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 38942
صفحه از 1023
پرینت  ارسال به