855
واقعه عاشورا(در منابع کهن)

پس حمد مر خداى راست كه براى اوّل ما سعادت و مغفرت، و براى آخر ما شهادت و رحمت مقرّر فرمود.

از خدا مسئلت داريم كه ثواب آنان را تكميل فرمايد و موجبات فزونى آن را فراهم آورد، و خلافت را بر ما نيكو گرداند؛ چه او رحيم و ودود است. خداى، ما را بس است. چه نيكو وكيلى است!».

يزيد ـ لعنة اللّه‏ عليه ـ گفت:

صيحه از زنانِ صيحه‏كننده، زيبا،

و مرگ بر زنان نوحه‏گر، چه ناچيز است.

راوى گويد: يزيد با شاميان در امر اهل بيت، مشورت كرد كه چه كند. شاميان ـ عليهم لعائن اللّه‏ ـ گفتند: از سگ بد، بچّه مخواه.

نعمان بن بشير گفت: آن گونه كه پيامبر با آنان رفتار مى‏كرد، عمل كن.

مردى از شاميان به فاطمه دخت حسين عليهماالسلام نظرى افكند و گفت: «اى امير! اين دختر را به من ببخش».

فاطمه به عمّه‏اش گفت: عمّه جان! يتيم گشتم و اكنون كنيزى كنم؟

فرمود: «نه و كرامتى مر اين فاسق را نيست».

شامى گفت: اين دخترك كيست؟

يزيد ـ عليه اللعنة ـ گفت: اين، فاطمه دختر حسين، و آن هم زينب دختر على است.

شامى گفت: حسين فرزند فاطمه و علىّ بن ابى طالب؟! يزيد گفت: آرى.

شامى گفت: خدا لعنتت كند اى يزيد! عترت پيامبر را مى‏كشى و ذرّيه‏اش را به اسارت مى‏گيرى؟! به خدا كه جز اين گمانم نبود كه اينان از اسيران روم اند!


واقعه عاشورا(در منابع کهن)
854

فالحمد للّه‏ الذي ختم لأوّلنا بالسعادة والمغفرة، ولآخرنا بالشهادة والرحمة، ونسأل اللّه‏ أن يكمل لهم الثواب، ويوجب لهم المزيد، ويحسن علينا الخلافة، إنّه رحيم ودود، وحسبنا اللّه‏ ونعم الوكيل.

فقال يزيد (لعنه اللّه‏):

يا صَيحَةً تُحمَدُ مِن صَوائِحِ

ما أَهوَنَ المَوتَ عَلى النَوائحِ

قال الراوي: ثمّ استشار أهل الشام فيما يصنع بهم، فقالوا: لا تتّخذ من كلب سوء جروا.

فقال له النعمان بن بشير: انظر ما كان الرسول يصنع بهم فاصنعه بهم.

ونظر رجل من أهل الشام إلى فاطمة ابنة الحسين عليه‏السلام، فقال: يا أميرالمؤمنين، هب لي هذه الجارية.

فقالت فاطمة لعمّتها: يا عمّتاه اُيتمت واُستخدم؟ فقالت زينب: لا، ولا كرامة لهذا الفاسق.

فقال الشامي: مَن هذه الجارية؟ فقال له يزيد (لعنه اللّه‏): هذه فاطمة ابنة الحسين، وتلك عمّتها زينب ابنة عليّ.

۲۱۸

فقال الشامي: الحسين بن فاطمة وعليّ بن أبي طالب؟! قال: نعم.

فقال الشامي: لعنك اللّه‏ يا يزيد، تقتل عترة نبيّك وتسبي ذرّيّته؟! واللّه‏، ما توهّمت إلاّ أنّهم سبي الروم. فقال يزيد: واللّه‏، لألحقنّك بهم، ثمّ أمر به فضرب عنقه.

  • نام منبع :
    واقعه عاشورا(در منابع کهن)
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران پژوهشکده علوم و معارف حدیث
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 46253
صفحه از 1023
پرینت  ارسال به