853
واقعه عاشورا(در منابع کهن)

[اى يزيد!] زودا كه به آنان بپيوندى و در آن روز آرزو مى‏كردى كه اى كاش شَل بودى و لال و نمى‏گفتى آنچه را كه گفتى و نمى‏كردى آنچه را كه كردى.

خداوندا! حقّ ما را بگير، و از آن كه به ما ستم كرد انتقام ستان، و غضب خود را بر آن كه خون‏هاى ما را ريختند و حاميان ما را كشتند، فرو فرست.

[اى يزيد!] به خدا سوگند جز پوست خود را ندريدى و جز گوشتت را نبريدى! بى‏ترديد بر رسول اللّه‏ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله وارد مى‏شوى در حالى كه خون ذرّيّه‏اش را ريختى و پرده حرمت فرزندانش را دريدى و اين جايى است كه خدا پراكندگى‏هايشان را جمع و پريشانى‏هايشان را دفع كند، و حقوق آنان را بگيرد «آنان را كه در راه خدا به شهادت رسيدند، مرده مپندار؛ بلكه زندگانى هستند كه در نزد پروردگارشان مرزوق‏اند».

[اى يزيد!] همين قدر تو را بس است كه خداى داور، و محمّد صلى‏الله‏عليه‏و‏آله دشمنت و صاحب خون، و جبرئيل پشت و پشتوان باشد، و زودا بداند آن كس كه فريبت داد و تو را بر گرده مسلمانان سوار كرد، چه بد جانشينى برگزيده، و كدام يك مكانتى بدتر و نيرويى اندك‏تر دارد.

[اى يزيد!] گر چه دواهى و بلاهاى زياد از تو بر من فرود آمد؛ ولى هماره قدر تو را ناچيز مى‏دانم و فاجعه، و نكوهشت را بزرگ مى‏شمرم. چه كنم كه ديدگان، اشكبار و سينه‏ها سوزان اند!

شگفتا و بس شگفتا كشته شدن حزب اللّه‏ نجيبان، به دست حزب شيطان طلقاء است. از دست‏هاى پليدشان خون‏هاى ما مى‏چكد، و دهان‏هاى ناپاكشان از گوشت ما مى‏خورد، و آن جسدهاى پاك و پاكيزه با يورش گرگ‏هاى درنده، رو به روست، و آثارشان را كفتارها محو مى‏كنند، و اگر ما را غنيمت گرفتى، زودا دريابى غنيمت نه كه غرامت بوده است؛ آن روز كه جز آنچه دست‏هايت از پيش فرستاده نيابى، «و پروردگارت ستمگر بر بندگانش نيست» و شكايت‏ها به سوى خداست.

[اى يزيد!] هر كيد و مكر، و هر سعى و تلاش كه دارى به كار بند؛ سوگند به خداى كه هرگز نمى‏توانى، ياد و نام ما را محو و وحى ما را بميرانى؛ چه دوران، ما را درك نكرد، و اين عار و ننگ از تو زدوده نگردد. آيا جز اين است كه رأى توست و باطل، و روزگارت محدود و اندك است، و جمعيت تو پراكنده گردد. آرى، آن روز كه ندا رسد: «آگاه باشيد كه لعنت خداوند بر ستمكاران است».


واقعه عاشورا(در منابع کهن)
852

قلت وفعلت ما فعلت.

اللّهمّ خذ بحقّنا، وانتقم ممّن ظلمنا، واحلل غضبك بمن سفك دماءنا وقتل حماتنا.

فواللّه‏، ما فريت إلاّ جلدك، ولاحززت إلاّ لحمك، ولتردنَّ على رسول اللّه‏ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله بما تحمّلت من سفك دماء ذرّيّته، وانتهكت من حُرمته في عترته ولُحمته، وحيث يجمع اللّه‏ شملهم ويلمّ شعثهم، ويأخذ بحقّهم «وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِى سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتَاً بَلْ أَحْيَاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ».۱

وحسبك باللّه‏ حاكماً، وبمحمّد صلى‏الله‏عليه‏و‏آله خصيماً، وبجبرئيل ظهيراً، وسيعلم من سوّل لك ومكنّك من رقاب المسلمين، بئس للظالمين بدلاً، وأيّكم شرّ مكاناً وأضعف جنداً.

ولئن جرت عليَّ الدواهي مخاطبتك، إنّي لأستصغر قدرك، وأستعظم تقريعك، وأستكثر توبيخك، لكن العيون عبرى، والصدور حرى، ألا فالعجب كلّ العجب لقتل حزب اللّه‏ النجباءبحزب الشيطان الطلقاء، فهذه الأيدي تنضح من دمائنا، والأفواه تتحلّب من لحومنا، وتلك الجثث الطواهر الزواكي تتناهبها العواسل۲ وتعفوها اُمّهات الفراعل۳، ولئن اتّخذتنا مغنماً لتجدنا وشيكاً مغرماً، حين لا تجد إلاّ ما قدّمت يداك، «وَ مَا رَبُّكَ بِظَلَّمٍ لِّلْعَبِيدِ»،۴ فإلى اللّه‏ المشتكى، وعليه المعوّل.

فكد كيدك، واسع سعيك، وناصب جهدك، فواللّه‏، لا تمحو ذكرنا، ولا تميت وحينا، ولا تدرك أمدنا، ولا ترحض عنك عارها، وهل رأيك إلاّ فندا۵، وأيامك إلاّ عددا، وجمعك إلاّ بددا، يوم ينادي المناد: «أَلا لَعْنَةُ اللّه‏ِ عَلَى الظَّالِمِينَ».۶

1.. آل عمران: ۱۶۹ .

2.. العواسل : جمع عاسل ، وهو الذئب الصحاح : ج ۵ ص ۱۷۶۵ «عسل» .

3.. الفرعل : وَلَدُ الضبع الصحاح : ج ۵ ص ۱۷۹۰ «فرعل» .

4.. فصلت: ۴۶ .

5.. الفَنَد : الكذب أو ضعف الرأي الصحاح : ج ۲ ص ۵۲۰ «فند» .

6.. هود : ۱۸ .

  • نام منبع :
    واقعه عاشورا(در منابع کهن)
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران پژوهشکده علوم و معارف حدیث
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 46259
صفحه از 1023
پرینت  ارسال به