783
واقعه عاشورا(در منابع کهن)

دور شويد اى بندگان كنيزك و بَدان احزاب، و راندگان كتاب، و تحريفگران سخن، و جرثومه‏هاى گناه، و دَمِش شيطان، و فرو نشانندگان سنّت‏ها! آيا دشمن را بازوى توانا دانستيد و از ما روى گردانيديد؟! آرى. و اللّه‏ كه نيرنگ و بى‏وفايى شما قديم بوده كه ريشه‏هاى شما بر آن باليد و شاخه‏هاى شما از آن پوشش يافت! شما بدترين غم براى بيننده و ناگوارترين لقمه براى غاصب هستيد.

الا! همانا زنازاده فرزند زنازاده، مرا بين دو چيز قرار داده: يا مرگ با شرافت و جنگ، يا پذيرفتن ذلّت و خوارى. چه دور است ذلّت از ما! خدا ذلّت را براى ما روا ندارد، و نيز رسول او و مؤمنان، و دامن‏هاى پاك و پاكيزه، و شخصيت‏هاى والا و جان‏هاى گران‏مايه از اين كه طاعت فرومايگان بر شهادت ارجمندان ترجيح يابد.

الا! همانا من با اين خانواده‏ام با قلّت عدد و ياران اندكم به سوى شهادت و خدا مى‏روم».

بعد امام اشعار فروة بن مسيك مرادى را با سخنش پيوند مى‏دهد:

«اگر هزيمت دهيم، از پيش‏تر هزيمت‏دهندگان بوديم،

و اگر مغلوب شويم، هرگز مغلوب نگرديم

و ترس را در وجود ما راهى نيست؛ و ليكن

مرگ ما دولت ديگران را در پى دارد.

هر گاه مرگ، سايه خود را از مردمى بردارد،

بر سر ديگران فرو افكند.

مرگ، جوان‏مردان قوم مرا به فنا داد

همچنان كه پيشينيان را بر باد داد.

اگر ملوك جاودانه بودند، ما نيز بوديم،

و اگر كريمان باقى بودند، ما نيز بوديم.

به شماتتگران به ما بگو: آرام باشيد؛

چه هر چه به ما رسيد، به شماتتگران خواهد رسيد.

بعد فرمود: «به خدا كه به شما مهلتى بيش از درنگ زمان يك سوار شدن اسب ندهند تا آن كه آسياب زمان، شما را در زير چرخَش خُرد و ريز كند! آرى. اين عهدى است از پدرم و از جدّم «پس كارتان را با شُركايتان جمع كنيد تا بعد از آن بر شما اندوهى نباشد. آن گاه به من بتازيد و مهلت ندهيد». «حقّا كه من بر كسى توكّل كردم كه پروردگار من و شماست. هيچ جنبنده‏اى نباشد جز آن كه در چنبر قدرت اوست. حقّا كه پروردگارم بر صراط مستقيم باشد».

خداوندا! باران آسمان را از اينان دريغ فرما، و اينان را به قحطى‏اى چون قحطىِ زمان يوسف، مبتلا فرما. خداوندا! غلام ثقيف (حجّاج بن يوسف) را بر آنان مسلّط فرم تا جام آكنده از بلا و ظلم(ذلّت و خوارى) را به اينها بچشاند؛ چه آنان ما را تكذيب كردند و بى‏يارمان گذاشتند. تويى «پروردگار ما. بر تو توكّل و به سويت انابه كنيم، و مصير به سوى توست%«$.


واقعه عاشورا(در منابع کهن)
782

أجل واللّه‏، غدرٌ فيكم قديم وشحت عليه اُصولكم، وتأزّرت عليه فروعكم، فكنتم أخبثَ شجاً للناظر وأكلة للغاصب.

ألا وإنّ الدعي ابن الدعي قد ركز بين اثنتين: بين السلّة والذلّة، وهيهات منّا الذلّة، يأبى اللّه‏ لنا ذلك ورسوله والمؤمنون، وحجور طابت، وحجور طهرت، وأنوف حميّة ونفوس أبية من أن تؤثر طاعة اللئام على مصارع الكرام، ألا وإنّي زاحف بهذه الاُسرة مع قلّة العدد وخذلان الناصر.

۱۵۷

ثمّ أوصل كلامه عليه‏السلام بأبيات فروة بن مسيك المرادي:

فإِن نَهزِم فهَزامونَ قِدما

وإِن نُغلَب فَغَيرُ مُغَلَّبينا

وما أن طِبُّنا جُبنٌ ولكِن

مَنايانا ودَولَةُ آخَرينا

إذا مَا الموتُ رَفَّعَ عَن اُناس

كَلاكِلَهُ أناخَ بِآخرَينا

فَأَفنى ذلِك سَرَواتِ قَومي

كَما أَفنَى القُرونُ الأَوَّلينا

فلَو خَلَدَ المُلوكُ إذاً خَلَدنا

وَلو بَقي الكِرامُ إذاً بَقينا

فَقُل لِلشامِتينَ بِنا: أَفيقوا

سَيَلقى الشامِتونَ كما لَقينا

ثمّ قال: أما واللّه‏، لا تلبثون بعدها إلاّ كريث ما يركب الفرس حتّى يدور بكم دور الرحى، ويقلق بكم قلق المحور، عهدٌ عهده إليَّ أبي عن جدّي، «فَأَجْمِعُوا أَمْرَكُمْ وَ شُرَكَآءَكُمْ ثُمَّ لاَ يَكُنْ أَمْرُكُمْ عَلَيْكُمْ غُمَّةً ثُمَّ اقْضُوا إِلَىَّ وَ لاَ تُنظِرُونِ»،۱ «إِنِّى تَوَكَّلْتُ عَلَى اللَّهِ رَبِّى وَ رَبِّكُم مَّا مِن دَآبَّةٍ إِلاَّ هُوَ ءَاخِذٌ بِنَاصِيَتِهَآ إِنَّ رَبِّى عَلَى صِرَ طٍ مُّسْتَقِيمٍ».۲

اللّهمّ احبس عنهم قطر السماء وابعث عليهم سنين كسنين يوسف، وسلّط عليهم غلام ثقيف يسومهم كأساً مصبّرةٌ، فإنّهم كذّبونا وخذلونا، وأنت «رَّبَّنَا عَلَيْكَ تَوَكَّلْنَا وَ إِلَيْكَ أَنَبْنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ».۳

1.. يونس: ۷۱ .

2.. هود: ۵۶ .

3.. الممتحنة: ۴ .

  • نام منبع :
    واقعه عاشورا(در منابع کهن)
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران پژوهشکده علوم و معارف حدیث
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 39859
صفحه از 1023
پرینت  ارسال به