655
واقعه عاشورا(در منابع کهن)

راوى مى‏گويد: در اين هنگام، حسين عليه‏السلام دست به محاسنش زد و چنين مى‏فرمود: «خشم خدا بر يهوديان، هنگامى بالا گرفت كه براى خداوند، فرزند قرار دادند و خشم خدا بر مسيحيان، هنگامى بالا گرفت [كه خداوند را يكى از سه خدايشان قرار دادند]، و خشم خدا بر مجوسيان، هنگامى بالا گرفت كه به جاى خداوند، خورشيد و ماه را پرستيدند، و خشم خدا بر قومى كه بر كشتن فرزند دختر پيامبرشان، اتّفاق كرده‏اند، بالا گرفته است. به خدا سوگند، هيچ‏گاه به آنچه مى‏خواهند، گردن نمى‏نهم تا آن كه با محاسن رنگين شده از خونم، خدا را ملاقات كنم».

راوى مى‏گويد: آن گاه حسين عليه‏السلام بانگ برآورد: «آيا فريادرسى هست كه ما را براى خدا يارى كند؟! آيا مدافعى هست كه از حرم پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله دفاع كند؟!».

راوى مى‏گويد: حُرّ بن يزيد رياحى، اسبش را ركاب زد و پيش آمد تا جلوى حسين عليه‏السلام ايستاد و گفت: اى پسر دختر پيامبر خدا! من نخستين كسى بودم كه جلوى تو ايستادم. آيا به من اجازه مى‏دهى كه نخستين كشته شده پيشِ رويت باشم تا شايد بدين وسيله، به درجه شهيدان برسم و به جدّت بپيوندم؟

حسين عليه‏السلام فرمود: «اى برادر من! اگر توبه كنى [و از راه خطا باز گردى] از كسانى هستى كه خداوند به سوى آنها باز مى‏گردد، كه خداوند، بازگردنده و مهربان است».

كشته شدگان پيش روى حسين عليه‏السلام

راوى مى‏گويد: نخستين كسى كه به جنگ با دشمن رفت، حُرّ بن يزيد رياحى بود كه چنين رجز مى‏خواند:

من حُرّم (آزاده‏ام) و پناه‏گاه ميهمانان؛

امّا شما را روياروى با شمشير مى‏زنم.

به دفاع از بهترين ساكن سرزمين خيف۱

شما را مى‏زنم و در آن، ستمى نمى‏بينم.

راوى مى‏گويد: حُر حمله بُرد و پيوسته جنگيد تا آن كه اسبش از پاى درآمد و پياده ماند و باز جنگيد و رجز مى‏خواند:

1.. مراد ، مكّه ، يا حرم امن الهى است .


واقعه عاشورا(در منابع کهن)
654

قال: فعندها ضرب الحسين بيده إلى لحيته وجعل يقول: اشتدّ غضب اللّه‏ على اليهود؛ إذ جعلوا للّه‏ ولداً، واشتدّ غضب اللّه‏ على النصارى،۱ واشتدّ غضب اللّه‏ على المجوس؛ إذ عبدت الشمس والقمر والنار من دون اللّه‏، واشتدّ غضب اللّه‏ على قوم اجتمعت آراؤهم على قتل ابن بنت نبيّهم، واللّه‏، ما أجبتهم إلى شيء ممّا يريدونه أبداً حتّى ألقى اللّه‏ وأنا مخضّب بدمي. قال: ثمّ صاح الحسين: أما من مغيثٍ يغيثنا لوجه اللّه‏؟! أما من ذابّ يذبّ عن حرم رسول اللّه‏؟!

قال: فإذا الحرّ بن يزيد الرياحي قد أقبل يركض فرسه حتّى وقف بين يدي الحسين رضى‏الله‏عنه، فقال: يا ابن بنت رسول اللّه‏، كنت أوّل من خرج عليك، أ فتأذن لي أن أكون أوّل مقتول بين يديك، لعليّ أبلغ بذلك درجة الشهداء فألحق بجدّك صلى‏الله‏عليه‏و‏سلم؟!

فقال الحسين: يا أخي، إن تبت كنت ممّن تاب اللّه‏ عليهم، أَنَّ اللّه‏ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ.

ذكر الذين قتلوا بين يدي الحسين بن عليّ

قال: فأوّل من تقدّم إلى قتال القوم الحرّ بن يزيد الرياحي، وهو يقول:

إِنّي أنا الحرّ ومَأوى الضَيفِ

أَضرِبُ في أَعراضِكُم بالسَيفِ

۵ / ۱۰۰

عَن خَيرِ مَن حَلَّ بِلادَ الخيفِ

أَضرِبُكُم ولا أَرى مِن حَيفِ

قال: وحمل، ولم يزل يقاتل حتّى عرق فرسه فبقي راجلاً، فجعل يقاتل وهو يقول:

1.. كذا والظاهر أنّ في الكلام نقصا .

  • نام منبع :
    واقعه عاشورا(در منابع کهن)
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران پژوهشکده علوم و معارف حدیث
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 38877
صفحه از 1023
پرینت  ارسال به