531
واقعه عاشورا(در منابع کهن)

راوى مى‏گويد: سپس نامه را پيچيد و آن را مُهر كرد، مسلم بن عقيل را فرا خواند و نامه را به او داد و به او فرمود: «من تو را به سوى كوفيان مى‏فرستم و اينها، نامه‏هاى ايشان به سوى من است. خداوند، به زودى كارى را به آن گونه كه دوست مى‏دارد و خوش دارد، به انجام مى‏رساند. اميدوارم كه من و تو در درجه شهيدان باشيم. پس به بركت خدا برو تا به كوفه وارد شوى. چون داخل آن شدى، نزد معتمدترين مردم آن جا، فرود آى و مردم را به اطاعت من فرابخوان و آنها را از خاندان ابوسفيان جدا كن و اگر مردم را بر بيعت با من متّفق ديدى، خبر را زود به من برسان تا بر حسب آن عمل كنم، إن شاء اللّه‏ تعالى».

سپس امام حسين عليه‏السلام با او معانقه و خداحافظى كرد و هر دو با هم گريستند.

بيرون آمدن مسلم بن عقيل به مقصد عراق

بيرون آمدن مسلم بن عقيل از مكّه به سوى مدينه، پنهانى بود تا كسى از اُمويان از آن آگاه نشود و هنگامى كه داخل مدينه شد، از مسجد پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله آغاز كرد و در آن، دو ركعت نماز خواند و سپس در دلِ شب با كسانى از خاندانش كه دوست داشت، خداحافظى كرد و سپس دو راه‏نما و بلدِ راه از قبيله قيس عيلان، اجير كرد تا راه را نشانش بدهند و از بيراهه، او را ببرند و تا كوفه همراهى‏اش كنند.

راوى مى‏گويد: آن دو راه‏نما، مسلم را شبانه از كوفه بيرون بردند؛ ولى اشتباه كردند و از راه، دور افتادند و از فرط تشنگى هر دو جان دادند.


واقعه عاشورا(در منابع کهن)
530

ما قدمت به رسلكم وقرأت في كتبكم فقوموا مع ابن عمّي وبايعوه وانصروه ولا تخذلوه، فلعمري! ليس الإمام العادل بالكتاب والعادل بالقسط كالذي يحكم بغير الحقّ ولا يهدي ولا يهتدي، جَمَعَنا اللّه‏ وإيّاكم على الهدى وألزمنا وإيّاكم كلمة التقوى، إنّه لطيف لما يشاء، والسلام عليكم ورحمة اللّه‏ وبركاته.

قال: ثمّ طوى الكتاب وختمه ودعا مسلم بن عقيل رحمه‏الله فدفع إليه الكتاب وقال له: إنّي موجّهك إلى أهل الكوفة وهذه كتبهم إليَّ، وسيقضي اللّه‏ من أمرك ما يحبّ ويرضى، وأنا أرجو أن أكون أنا وأنت في درجة الشهداء، فامضِ على بركة اللّه‏ حتّى تدخل الكوفة، فإذا دخلتها فانزل عند أوثق أهلها، وادع الناس إلى طاعتي، واخذلهم عن آل أبي سفيان، فإن رأيت الناس مجتمعين على بيعتي فعجّل لي بالخبر حتّى أعمل على حسب ذلك إن شاء اللّه‏ تعالى. ثمّ عانقه وودّعه وبكيا جميعاً.

۵ / ۳۲

ذكر خروج مسلم بن عقيل رضى‏الله‏عنه نحو العراق

قال: فخرج مسلم بن عقيل من مكّة نحو المدينة مستخفياً؛ لئلاّ يعلم به أحد من بني اُميّة، فلمّا دخل المدينة بدأ بمسجد رسول اللّه‏ صلى‏الله‏عليه‏و‏سلم فصلّى فيه ركعتين، ثمّ أقبل في جوف الليل حتّى ودّع من أحبّ من أهل بيته، ثمّ إنّه استأجر دليلين من قيس عيلان يدلاّنه على الطريق و يصحبانه إلى الكوفة على غير الجادّة.

قال: فخرج به الدليلان من المدينة ليلاً وسارا، فغلطا الطريق وجارا عن القصد واشتدّ بهما العطش فماتا جميعاً عطشاً.

  • نام منبع :
    واقعه عاشورا(در منابع کهن)
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران پژوهشکده علوم و معارف حدیث
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 39026
صفحه از 1023
پرینت  ارسال به