481
واقعه عاشورا(در منابع کهن)

در اين جا، بخش مرتبط با قيام و شهادت امام حسين عليه‏السلام از اين كتاب، به صورت يك‏جا۱، عرضه مى‏گردد. ابتداى متن، واقعه مرگ معاويه است و اين كه يزيد، براى شكار، خارج از دمشق بود و سه روز پس از دفن معاويه وارد شهر شد. انتهاى متن نيز وقايع مربوط به حضور خاندان پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله در شام است.

اينك متن كتاب:

[ابن اَعثَم] مى‏گويد:

يزيد با گروهى به سوى قبر معاويه رفت و در آن جا نشست و ساعتى با صداى بلند گريست و با گريه او، مردمانِ همراه او نيز گريستند. آن گاه از سرِ قبر برخاست، در حالى كه مى‏سرود:

پيك، نامه‏اى آورد كه با آن، دل به تپش مى‏افتد

و دل از بيم آن كاغذ، هراسناك شد.

به او گفتيم: واى بر تو! در نامه‏ات چيست؟

گفت: خليفه بيمارى‏اش شدّت گرفته و گران‏جان شده است.

زمين، ما را لرزاند يا نزديك بود كه بلرزاند

گويى پايه‏هاى زمين، استوارىِ خود را از دست داده بودند.

ما بر اسبانى نشاندار، حركت مى‏كرديم

گَرد و غبار ما را فرا گرفته بود و ستاره‏ها هنوز طلوع نكرده بودند.

اگر ما را به منزلگاهمان مى‏رساندند، برايمان مهم نبود كه

در بيابان بميرند يا پشتشان خميده شود

تا آن كه بهترينِ همه مردمان را دفن كرديم.

به راستى بهترينِ آنها در خاستگاه و جايگاه بود.

آن سرورِ شريف سپيدرو كه با او از ابرها باران طلب مى‏شد

و از نظر عقل، بر همه مردمان، چيره بود.

1.. گرفته شده از : الفتوح : ج ۵ ص ۷ ـ ۱۳۴ . ترجمه نيز توسط جناب آقاى عبد الهادى مسعودى ، به سفارش پژوهشكده علوم و معارف حديث ، انجام گرفته است .


واقعه عاشورا(در منابع کهن)
480

وقد ذكرنا هنا القسم المتعلق بثورة الإمام الحسين عليه‏السلام واستشهاده من هذا الكتاب بصورة كاملة وفي موضع واحد. ويبدأ من موت معاوية وإن يزيد كان قد خرج للصيد إلى خارج دمشق ورجع إلى دمشق بعد ثلاثة أيّام من دفن معاوية. وينتهي بالاحداث المتعلقة بمجيء اهل بيت النبي صلى‏الله‏عليه‏و‏آله إلى الشام. وهذا نص الكتاب۱:

قال [ابن أعثم]:

وسار يزيد ومعه جماعة إلى قبر معاوية، فجلس وانتحب ساعة وبكى، وبكى الناس معه، ثمّ قام عن القبر وأنشأ يقول:

جاءَ البريدُ بِقرطاسٍ يَحثُّ بِهِ

فَأَوجَسَ القَلبُ مِن قرطاسِهِ فزعا

قُلنا لَكَ الوَيلُ ماذا في كِتابِكِم

قالَ الخَليفةُ أَمسى مُدنفاً وجعا

۵ / ۷

مادَت بنا الأرضُ أو كادت‏تميدُ بنا

كأنّما العِزّ من أركانها انقَطعا

إنّا نسيرُ على جردٍ مسوّمة

يغشى العجاج بنا والنجمُ ما طَلعا

لسنا نُبالي إذا بلّغنَ أرحلنا

ما ماتَ منهنَّ بالبيداءِ أو ظَلعا

حَتَّى دَفَنّا لخيرِ الناسِ كُلُّهِم

و خيرهم منتمى جِدّاً ومضطجعا

أَغرُّ أبلجُ يُستسقى الغمام به

لو صارَعَ الناس عَن أَحلامِهِم صُرعا

1.. مأخوذ من : الفتوح : ج ۵ ص ۶ ـ ۱۳ .

  • نام منبع :
    واقعه عاشورا(در منابع کهن)
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران پژوهشکده علوم و معارف حدیث
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 39925
صفحه از 1023
پرینت  ارسال به