337
واقعه عاشورا(در منابع کهن)

«بِسْمِ اللّه‏ِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ. نامه‏اى است از حسين بن على، به گروه مؤمنان و مسلمانان. امّا بعد، همانا هانى و سعيد، نامه‏هاى شما را به من رساندند، و اين دو، آخرين فرستادگان شما بودند، و من همه آنچه داستان كرده‏ايد و يادآور شده‏ايد، دانستم. سخن بيشتر شما اين بود كه: براى ما امام و پيشوايى نيست. پس به سوى ما بيا، شايد خداوند به وسيله تو ما را بر حق و هدايت گرد آورد. من هم‏اكنون برادرم و پسرعمويم و آن كس را كه مورد اطمينان و وثوق من در ميان خاندانم است [يعنى]مسلم بن عقيل، به سوى شما گسيل داشتم، تا اگر مسلم براى من نوشت كه رأى و انديشه گروه شما و خردمندان و دانايانتان همانند سخن فرستادگان شما و آنچه من در نامه‏هاتان خواندم است، إن شاء اللّه‏ به زودى به نزد شما خواهم آمد. به جان خودم سوگند كه امام و پيشوا نيست جز آن كس كه به كتاب خدا در ميان مردم حكم كند، و به دادگسترى و عدالت به پاخيزد، و بدين حق ديندارى كند، و خود را در آنچه مربوط به خداست، نگهدارى كند. و السلام».

امام عليه‏السلام مسلم بن عقيل را خواسته با قيس بن مسهّر صيداوى و عمارة بن عبد اللّه‏ سلولى و عبد اللّه‏ و عبد الرحمان پسران شداد ارحبى به سوى كوفه فرستاد، و او را به پرهيزكارى، و پوشيده داشتن كار خود، و مدارا كردن با مردم دستور فرمود، و اگر ديد مردم گرد آمده و [چنانچه نوشته‏اند] فراهم شدند، به زودى به آن حضرت اطلاع دهد. پس مسلم ـ رحمه اللّه‏ ـ آمده تا به مدينه رسيد و در مسجد رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله نماز خواند و با هر كه مى‏خواست از خاندان خود وداع و خداحافظى كرد. [آن گاه] دو راه‏نما اجير نموده، همراه برداشت [و به سوى كوفه رهسپار شد]. آن دو راه‏نما او را از بيراهه بردند، و راه را گم كرده، تشنگى سختى بر ايشان غلبه كرد، و از راه رفتن بازماندند. پس از آن كه راه را پيدا كردند [ديگر نيروى سخن گفتن و راه رفتن نداشتند و] با اشاره راه را به مسلم نشان دادند، و مسلم آن راه را در پيش گرفت و آن دو راه‏نما نيز در اثر تشنگى، جان سپردند.

مسلم بن عقيل ـ رحمه اللّه‏ ـ [پس] از [پيمودن راه و رسيدن به] جايى كه معروف به مضيق است، نامه به امام عليه‏السلام نوشت و به وسيله قيس بن مسهّر فرستاد و متن نامه اين بود: «امّا بعد، من از مدينه با دو تن راه‏نما به كوفه رهسپار شدم. آن دو از راه كناره گرفته و راه را گم كردند و تشنگى بر ايشان سخت شد و چيزى نگذشت كه جان سپردند، و ما رفتيم تا به آب رسيديم و چون به آب رسيديم، جز رمقى مختصر براى ما نمانده بود، و اين آب در جايى از درّه خبت است و نامش مضيق، و من اين راه را به واسطه اين جريانات به فال بد گرفتم. پس اگر ممكن است، مرا از رفتن بدين راه معذور و معاف بدار و ديگرى را بفرست. و السّلام». حسين عليه‏السلام در پاسخ او نامه نوشت كه: «امّا بعد، من مى‏ترسم كه چيزى تو را وادار بر استعفانامه خود از رفتن بدين راه نكرده مگر ترس. پس بدان راهى كه تو را فرستاده‏ام برو [و انديشناك مباش]. و السلام».


واقعه عاشورا(در منابع کهن)
336

وتلاقت الرسل كلّها عنده، فقرأ الكتب وسأل الرسل عن الناس، ثمّ كتب مع هانئ بن هانئ وسعيد بن عبداللّه‏ وكانا آخر الرسل:

۲ / ۳۹

بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم

من الحسين بن عليّ إلى الملأ من المسلمين والمؤمنين، أمّا بعد؛ فإنّ هانئاً وسعيداً قدما عليَّ بكتبكم، وكانا آخر مَن قدم عليَّ من رسلكم، وقد فهمت كلَّ الذي اقتصصتم وذكرتم، ومقالة جلّكم: أنّه ليس علينا إمام، فأقبل لعلّ اللّه‏ أن يجمعنا بك على الهدى والحقّ. وإنّي باعث إليكم أخي وابن عمّي وثقثي من أهل بيتي، فإن كتب إليَّ أنّه قد اجتمع رأي ملئكم وذوي الحجا والفضل منكم على مثل ما قدمت به رسلكم وقرأت في كتبكم، أقدم عليكم وشيكاً إن شاء اللّه‏، فلعمري، ما الإمام إلاّ الحاكم بالكتاب، القائم بالقسط، الدائن بدين الحقّ، الحابس نفسه على ذات اللّه‏، والسلام.

ودعا الحسين بن عليّ عليهماالسلام مسلم بن عقيل بن أبي طالب رضى‏الله‏عنه، فسرّحه مع قيس بن مسهر الصيداوي وعُمارة بن عبد السلولي وعبد الرحمن بن عبداللّه‏ الأرحبي، وأمره بتقوى اللّه‏ وكتمان أمره واللطف، فإن رأى الناس مجتمعين مستوسقين عجّل إليه بذلك.

فأقبل مسلم حتّى أتى المدينة فصلّى في مسجد رسول اللّه‏ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله وودّع من أحبّ ۲ / ۴۰

من أهله، ثمّ استأجر دليلين من قيس، فأقبلا به يتنكّبان الطريق، فضّلا وأصابهم عطش شديد، فعجزا عن السير، فأومئا له إلى سنن الطريق بعد أن لاح لهما ذلك، فسلك مسلم ذلك السنن ومات الدليلان عطشاً.

فكتب مسلم بن عقيل رحمه‏الله من الموضع المعروف بالمضيق مع قيس بن مسهر:

  • نام منبع :
    واقعه عاشورا(در منابع کهن)
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران پژوهشکده علوم و معارف حدیث
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 39852
صفحه از 1023
پرینت  ارسال به