321
واقعه عاشورا(در منابع کهن)

زاذان از سلمان ـ رضى اللّه‏ عنه ـ روايت كند كه گفت: شنيدم از رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله كه در باره حسن عليه‏السلام و حسين عليه‏السلام مى‏فرمود: «بار خدايا! من اين دو را دوست دارم. پس تو ايشان را دوست بدار، و دوست دار هر كس كه ايشان را دوست دارد».

نيز فرمود: «هر كه حسن و حسين را دوست دارد، من او را دوست دارم، و هر كه را من دوست داشته باشم، خداوند دوستش دارد، و هر كه خداوند دوستش بدارد، او را داخل بهشت كند، و هر كه ايشان را دشمن دارد، من او را دشمن دارم، و هر كه را من دشمن دارم، خدايش دشمن دارد، و هر كه را خدايش دشمن دارد، داخل دوزخش كند». نيز فرمود: «اين دو فرزندم دو ريحانه من از دنيا هستند». [ريحان در اصل لغت، به هر گياه خوش‏بو يا چيز ديگرى گويند كه روح‏بخش باشد و اندوه و غم را برطرف سازد].

زر بن حبيش از ابن مسعود حديث كند كه گفت: رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله نماز مى‏خواند. پس حسن عليه‏السلام و حسين عليه‏السلام آمدند و [در حال سجده] بر پشت آن حضرت سوار شدند. چون آن جناب سر برداشت، آن دو را به آرامى گرفت [و بر زمين نهاد]. چون دوباره به سجده رفت، آن دو نيز بازگشتند. همين كه نمازش تمام شد، يكى را بر زانوى راست و ديگرى را بر زانوى چپ نشانيد. سپس فرمود: «هر كه مرا دوست دارد، بايد اين دو را دوست بدارد».

و حسن و حسين، دو حجّت و برهان خدا براى پيغمبرش صلى‏الله‏عليه‏و‏آله در داستان مباهله بودند و دو حجّت خدا پس از پدرشان امير المؤمنين عليه‏السلام بر امّت بودند در دين و شريعت.

محمّد بن ابى عمير، به سند خود از امام صادق عليه‏السلام روايت كند كه فرمود: حسن بن على عليه‏السلام به اصحاب خود فرمود: «براى خداوند، دو شهر است: يكى در مشرق و ديگرى در مغرب، و در آن دو براى خداوند بندگانى است كه هرگز انديشه نافرمانى و معصيت او را نكرده‏اند. به خدا سوگند در آن دو شهر و ميان آن دو براى خداوند، حجّتى بر بندگانش جز من و برادرم حسين كسى نيست».

روايتى مانند اين از حسين بن على عليه‏السلام رسيده كه در كربلا به پيروان پسر زياد فرمود: «چيست شما را كه در دشمنى با من دست به هم داده‏ايد؟ آگاه باشيد: به خدا! اگر مرا بكشيد، هر آينه، حجّت خدا را بر خويشتن كشته‏ايد. به خدا سوگند در ميان جابلقا و جابرسا پسر پيغمبرى كه خدا به وسيله او بر شما احتجاج كند، جز من نيست». مقصود آن حضرت از جابلقا و جابرسا همان دو شهرى است كه امام حسن عليه‏السلام [در حديث پيشين]فرمود.


واقعه عاشورا(در منابع کهن)
320

وكان الحسن بن عليّ عليهماالسلام يشبه بالنبيّ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله من صدره إلى رأسه، والحسين يشبه به من صدره إلى رجليه، وكانا حبيبي رسول اللّه‏ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله من بين جميع أهله وولده.

روى زاذان عن سلمان رضى‏الله‏عنه قال: سمعت رسول اللّه‏ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله يقول في الحسن والحسين عليهماالسلام:

۲ / ۲۸

الّلهمّ إنّي اُحبّهما فأحبّهما وأحبّ من أحبّهما.

وقال عليه وآله السلام: من أحبّ الحسن والحسين عليهماالسلام أحببته، ومن أحببته أحبّه اللّه‏، ومن أحبّه اللّه‏ عز و جل أدخله الجنّة، ومن أبغضهما أبغضته، ومن أبغضته أبغضه اللّه‏، ومن أبغضه اللّه‏ خلّده في النار.

وقال عليه وآله السلام: إنّ ابنيَّ هذين ريحانتاي من الدنيا.

وروى زر بن حبيش عن ابن مسعود، قال: كان النبيّ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله يصلّي فجاءه الحسن والحسين عليهماالسلام فارتدفاه، فلمّا رفع رأسه أخذهما أخذاً رفيقاً، فلمّا عاد عادا، فلمّا انصرف أجلس هذا على فخذه وهذا على فخذه، وقال: من أحبّني فليحبّ هذين.

۲ / ۲۹

وكانا عليهماالسلام حجّة اللّه‏ تعالى لنبيّه عليه وآله السلام في المباهلة، وحجّة اللّه‏ من بعد أبيهما أمير المؤمنين ـ عليه وعليهم السلام ـ وعلى الاُمّة في الدين والإسلام والملّة.

وروى محمّد بن أبي عمير عن رجاله عن أبي عبداللّه‏ عليه‏السلام قال: قال الحسن بن عليّ عليهماالسلام لأصحابه: إنّ للّه‏ تعالى مدينتين: إحداهما في المشرق، والاُخرى في المغرب، فيهما خلق للّه‏ عز و جل لم يهمّوا بمعصية له قطّ، واللّه‏، ما فيهما وما بينهما حجّة للّه‏ على خلقه غيري وغير أخي الحسين.

وجاءت الرواية بمثل ذلك عن الحسين عليه‏السلام أنّه قال لأصحاب ابن زياد: ما بالكم تناصرون عليَّ؟! أَمَ واللّه‏، لئن قتلتموني لتقتلنَّ حجّة اللّه‏ عليكم، لا واللّه‏، ما بين جابلقا وجابرسا ابن نبيّ احتجّ اللّه‏ به عليكم غيري.

  • نام منبع :
    واقعه عاشورا(در منابع کهن)
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران پژوهشکده علوم و معارف حدیث
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 39168
صفحه از 1023
پرینت  ارسال به