249
واقعه عاشورا(در منابع کهن)

محمّد بن قيس گويد: وقتى حبيب بن مظاهر كشته شد، حسين در خود شكست و گفت: «خودم را و محافظ يارانم را پيش خدا ذخيره مى‏نهم». گويد: حُر، رجز مى‏خواند كه شعرى به اين مضمون بود:

قسم ياد كردم كه كشته نشوم تا كسان بكشم

و وقتى كشته مى‏شوم در حال پيشروى باشم.

با شمشير، ضربت قاطعشان مى‏زنم

نه از آنها باز مى‏مانم و نه عقب مى‏روم.

و هم او رجزى به اين مضمون مى‏خواند:

به دفاع از بهترين كسى كه در منا و خيف جاى گرفته،

آنها را با شمشير مى‏زنم.

گويد: حُر و زهير بن قين، جنگى سخت كردند و چون يكى‏شان حمله مى‏بُرد و فرو مى‏ماند، ديگرى حمله مى‏بُرد و او را نجات مى‏داد. مدّتى چنين بودند. عاقبت، پيادگان به حر حمله بردند كه كشته شد.

گويد: ابو ثمامه صايدى، پسر عموى خويش را كه دشمن وى بود بكشت. پس از آن، نماز ظهر كردند. حسين با آنها نماز خوف كرد. بعد از ظهر بجنگيدند و جنگ سخت شد و پيش حسين رسيد. حنفى، پيش روى وى آمد و هدف دشمن شد كه از راست و چپ او را به تير مى‏زدند و او همچنان ايستاده بود و چندان تير زدند كه از پاى در آمد.

گويد: زهير بن قين، سخت مى‏جنگيد و مى‏گفت:

من زهيرم پسر قين

كه دشمن را با شمشير از حسين مى‏رانم.

گويد: هم او دست به شانه حسين مى‏زد و مى‏گفت:

پيش برو كه هدايت يافته‏اى و هدايتگر،

امروز با جدّت پيمبر ديدار مى‏كنى

و با حسن و على مرتضى

و صاحب دو بال، جوان دلير

و شير خداى شهيد جاويد.


واقعه عاشورا(در منابع کهن)
248

قال أبو مخنف: حدّثني محمّد بن قيس، قال: لمّا قتل حبيب بن مظاهر هدّ ذلك حسيناً وقال عند ذلك: أحتَسِب نفسي وحماة أصحابي، قال: فأخذ الحرّ يرتجز ويقول:

۵ / ۴۴۱

آليتُ لا اُقتل حتّى أَقتُلا

و لن اُصابَ اليومَ إلاّ مُقبلا

أضرِبُهُم بالسيفِ ضَرباً مِقصَلا

لا ناكِلا عَنهم ولا مهلّلا

وأخذ يقول أيضاً:

أضرِبُ في أعراضِهم بالسيفِ

عن خيرِ مَن حَلّ مِنّى والخيف

فقاتل هو وزهير بن القين قتالاً شديداً، فكان إذا شدّ أحدهما، فإن استلحم شدّ الآخر حتّى يخلّصه، ففعلا ذلك ساعة، ثمّ إنّ رجاله شدّت على الحرّ بن يزيد فقتل، وقتل أبو ثمامة الصائدي ابن عمّ له كان عدوّاً له، ثمّ صلّوا الظهر، صلّى بهم الحسين صلاة الخوف، ثمّ اقتتلوا بعد الظهر فاشتدّ قتالهم، ووصل إلى الحسين، فاستقدم الحنفي أمامه، فاستهدف لهم يرمونه بالنبل يميناً وشمالاً قائماً بين يديه، فما زال يرمي حتّى سقط.

وقاتل زهير بن القين قتالاً شديداً، وأخذ يقول:

أنا زهيرٌ وأنا ابنُ القينِ

أذودُهم بالسيفِ عن حسينِ

قال: وأخذ يضرب على منكب حسين ويقول:

أقدم هُديتَ هادياً مهديّاً

فاليومَ تَلقَى جدَّكَ النبيّا

وحَسناً والمرتضَى عليّا

و ذا الجَناحَينِ اَلفتى الكَميا

وأسدَ اللّه‏ الشهيدَ الحيّا

قال: فشدّ عليه كثير بن عبداللّه‏ الشعبي ومهاجر بن أوس فقتلاه، قال: وكان نافع بن هلال الجملي قد كتب اسمه على أفواق نبله، فجعل يرمي بها مسوّمة وهو يقول: أنا الجملي، أنا على دين عليّ.

  • نام منبع :
    واقعه عاشورا(در منابع کهن)
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران پژوهشکده علوم و معارف حدیث
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 45915
صفحه از 1023
پرینت  ارسال به