25
واقعه عاشورا(در منابع کهن)

خبر بركنارى وليد از فرماندارى مدينه و ولايت عمرو بن سعيد بر آن

در ماه رمضان همين سال، يزيد، وليد بن عتبه را از مدينه برداشت و عمرو بن سعيد اشدق را بر آن جا گماشت و در رمضان همين سال، عمرو بن سعيد به مدينه آمد. به گفته واقدى، وقتى خبر مرگ معاويه و بيعت با يزيد به وليد رسيد، عبد اللّه‏ بن عمر در مدينه نبود و وقتى ابن زبير و حسين را به بيعت با يزيد فرا خواند، نپذيرفتند و همان شب، سوى مكّه رفتند و ابن عبّاس و ابن عمر كه از مكّه باز مى‏رفتند، آنها را بديدند و گفتند: «چه خبر داريد؟».

گفتند: «مرگ معاويه و بيعت با يزيد». ابن عمر به آنها گفت: «از خدا بترسيد و جمع مسلمانان را پراكنده مكنيد».

گويد: ابن عمر به مدينه آمد و روزى چند بماند تا خبر بيعت از ولايات بيامد. آن گاه پيش وليد بن عتبه رفت و بيعت كرد. ابن عبّاس نيز بيعت كرد. در همين سال، عمرو بن سعيد، عمرو بن زبير را به جنگ برادرش عبد اللّه‏ بن زبير فرستاد.

سخن از رفتن عمرو بن زبير به جنگ عبد اللّه‏ بن زبير

محمّد بن عمر گويد: عمرو بن سعيد بن عاص، ملقّب به اشدق، در ماه رمضان سال شصتم به مدينه آمد. مردم مدينه پيش وى رفتند و او را مردى گردن‏فراز و سخنور يافتند. شيبة بن نصاح گويد: فرستادگان، ميان يزيد و عبد اللّه‏ بن زبير در مورد بيعت، رفت و آمد داشتند. يزيد، قسم ياد كرده بود كه از او نپذيرد تا وى را در غُلى ببرند. حارث بن خالد مخزومى، پيشوايىِ نماز مى‏كرد. ابن زبير، مانع وى شد و وقتى چنين كرد، يزيد به عمرو بن سعيد نوشت كه: سپاهى سوى ابن زبير بفرست.

گويد: وقتى عمرو بن سعيد به مدينه آمد، عمرو بن زبير را سالار نگهبانان كرد كه مى‏دانست ميان وى و عبد اللّه‏ بن زبير دشمنى هست. عمرو بن زبير، تنى چند از مردم مدينه را پيش خواند و آنها را به سختى بزد.


واقعه عاشورا(در منابع کهن)
24

ذكر عزل الوليد عن المدينة وولاية عمرو بن سعيد

وفي هذه السنة عزل يزيدُ الوليدَ بن عتبة عن المدينة، عزله في شهر رمضان، فأقرّ عليها عمرو بن سعيد الأشدق.

وفيها قدم عمرو بن سعيد بن العاص المدينة في رمضان، فزعم الواقدي أنّ ابن عمر لم يكن بالمدينة حين ورد نعي معاوية وبيعة يزيد على الوليد، وأنّ ابن الزبير والحسين لما دُعيا إلى البيعة ليزيد أبيا وخرجا من ليلتهما إلى مكّة، فلقيهما ابن عبّاس وابن عمر جائيين من مكّة، فسألاهما، ما وراءكما؟

قالا: موت معاوية والبيعة ليزيد، فقال لهما ابن عمر: اتّقيا اللّه‏ ولا تفرّقا جماعة المسلمين، وأمّا ابن عمر فقدم فأقام أيّاماً، فانتظر حتّى جاءت البيعة من البلدان، فتقدّم إلى الوليد بن عتبة فبايعه، وبايعه ابن عبّاس.

وفي هذه السنة وجّه عمرو بن سعيد عمرو بن الزبير إلى أخيه عبداللّه‏ بن الزبير لحربه.

ذكر الخبر عن ذلك

ذكر محمّد بن عمر أنّ عمرو بن سعيد بن العاص الأشدق قدم المدينة في رمضان سنة ستّين، فدخل عليه أهل المدينة، فدخلوا على رجل عظيم الكبر مفوّه.

۵ / ۳۴۴

قال محمّد بن عمر: حدّثنا هشام بن سعيد، عن شيبة بن نصاح، قال: كانت الرسل تجري بين يزيد بن معاوية وابن الزبير في البيعة، فحلف يزيد ألاّ يقبل منه حتّى يؤتى به في جامعة، وكان الحارث بن خالد المخزومي على الصلاة، فمنعه ابن الزبير، فلمّا منعه كتب يزيد إلى عمرو بن سعيد، أن ابعث جيشاً إلى ابن الزبير، وكان عمرو بن سعيد لمّا قدم المدينة ولّى شرطته عمرو بن الزبير، لما كان يعلم ما بينه وبين عبداللّه‏ بن الزبير من البغضاء، فأرسل إلى نفر من أهل المدينة فضربهم ضرباً شديداً.

  • نام منبع :
    واقعه عاشورا(در منابع کهن)
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران پژوهشکده علوم و معارف حدیث
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 45378
صفحه از 1023
پرینت  ارسال به