209
واقعه عاشورا(در منابع کهن)

گويد: ياران وى پيش رويش، جنگى سخت كردند و چون ديدم كه آن گروه از پاى در آمدند، گريختم و آنها را رها كردم.

ابو خالد كاهلى گويد: وقتى صبح شد، حسين دست برداشت و گفت: «خدايا! تو در هر بليّه، اطمينان منى و در هر سختى، اميد منى و در هر گرفتارى كه رخ دهد، تكيه گاه و ذخيره منى. چه غم‏ها كه موجب اضطراب و بيچارگى و بى‏اعتنايى دوست و شماتت دشمن بود كه به پيشگاه تو آوردم و شكايت آن را به تو كردم كه از همه كسان، دل با تو داشتم و آن را ببردى و برداشتى. همه نعمت‏ها از توست و همه خوبى‏ها از توست و همه مطلوب‏ها به نزد توست».

ضحّاك مشرقى گويد: وقتى به طرف ما آمدند و آتش را ديدند كه از هيزم و نى شعله‏ور بود، كه آتش افروخته بوديم تا وقتى آمدند از پشت سر به ما حمله نكنند، يكى از آنها كه سلاح تمام داشت، بر اسبى به تاخت آمد و با ما سخن نكرد تا بر خيمه‏ها گذشت و جز هيزم مشتعل، چيزى نديد و بازگشت و به صداى بلند بانگ زد كه: «اى حسين! در اين دنيا پيش از روز رستاخيز، آتش را به شتاب خواستى؟».


واقعه عاشورا(در منابع کهن)
208

قال: فلمّا فرغ الحسين دخلنا فأطلينا.

قال: ثمّ إنّ الحسين ركب دابّته ودعا بمصحف فوضعه أمامه، قال: فاقتتل أصحابه بين يديه قتالاً شديداً، فلمّا رأيت القوم قد صُرِعوا أفلّت وتركتهم.

قال أبو مخنف، عن بعض أصحابه، عن أبي خالد الكاهلي، قال: لمّا صبّحت الخيل الحسينَ رفع الحسين يديه، فقال: اللّهمّ أنت ثقتي في كلّ كرب، ورجائي في كلّ شدّة، وأنت لي في كلّ أمر نزل بي ثقة وعدّة، كم مِن همّ يضعف فيه الفؤاد، وتقلّ فيه الحيلة، ويخذل فيه الصديق، ويشمت فيه العدو، أنزلته بك، وشكوته إليك، رغبة منّي إليك عمّن سواك، ففرّجته و كشفته، فأنت وليّ كلّ نعمة، وصاحب كلّ حسنة، ومنتهى كلّ رغبه].

قال أبو مخنف: فحدّثني عبداللّه‏ بن عاصم، قال: حدّثني الضحّاك المشرقي، قال: لمّا أقبلوا نحونا فنظروا إلى النار تضطرم في الحطب والقصب الذي كنّا ألهبنا فيه النار من ورائنا لئلاّ يأتونا من خلفنا، إذ أقبل إلينا منهم رجل يركض على فرس كامل الأداة، فلم يكلّمنا حتّى مرّ على أبياتنا، فنظر إلى أبياتنا، فإذا هو لا يرى إلاّ حطباً تلتهب النار فيه، فرجع راجعاً، فنادى بأعلى صوته: يا حسين، استعجلت النار في الدنيا قبل يوم القيامة!

  • نام منبع :
    واقعه عاشورا(در منابع کهن)
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران پژوهشکده علوم و معارف حدیث
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 52572
صفحه از 1023
پرینت  ارسال به