163
واقعه عاشورا(در منابع کهن)

گويد: پس حسين با ياران خويش به راه افتادند و حر نيز با وى همراه بود.

عقبة بن ابى العيزار گويد: حسين در بيضه با ياران خويش و ياران حر سخن كرد. نخست حمد خداى گفت و ثناى او كرد، سپس گفت: «اى مردم! پيمبر خداى صلى‏الله‏عليه‏و‏آله فرموده: هر كه حاكم ستمگرى را ببيند كه محرّمات خدا را حلال شمارد و پيمان خدا را بشكند و به خلاف سنّت پيمبر خدا رَوَد و ميان بندگان خدا با گناه و تعدّى عمل كند و به كردار يا به گفتار، عيب او نگويد، بر خدا فرض باشد كه او را به جايى كه بايد بَرَد. بدانيد كه اينان به اطاعت شيطان در آمده‏اند و اطاعت رحمان را رها كرده‏اند؛ تباهى آورده‏اند و حدود را معوّق نهاده‏اند و غنيمت را خاص خويش كرده‏اند؛ حرام خدا را حلال دانسته‏اند و حلال خدا را حرام شمرده‏اند و من شايسته‏ترين كسم كه عيبگويى كنم. نامه‏هاى شما به من رسيد و فرستادگانتان با بيعت شما پيش من آمدند كه مرا تسليم نمى‏كنيد و از يارى‏ام باز نمى‏مانيد. اگر به بيعت خويش عمل كنيد، رشاد مى‏يابيد. من حسين پسر على‏ام و پسر فاطمه دختر پيمبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله كه جانم با جان‏هاى شماست و كسانم با كسان شمايند و مقتداى شمايم. و اگر نكنيد و پيمان خويش بشكنيد و بيعت مرا از گردن خويش برداريد، به جان خودم كه اين رفتار از شما تازه نيست؛ با پدرم و برادرم و عموزاده‏ام نيز چنين كرده‏ايد. فريب‏خورده كسى است كه فريب شما خورَد. اقبال خويش را گم كرده‏ايد و نصيب خويش را به تباهى داده‏ايد. هر كه پيمان شكنَد به ضرر خويش مى‏شكند. زود باشد كه خدا از شما بى‏نياز شود. درود بر شما با بركات و رحمت خداى!».

و هم عقبة بن ابى العيزار گويد: حسين عليه‏السلام در ذى حسم بايستاد و حمد خداى گفت و ثناى او كرد. سپس گفت: «كارها چنان شده كه مى‏بينيد. دنيا تغيير يافته و به زشتى گراييده. خير آن برفته و پيوسته بدتر شده و از آن، ته ظرفى مانده و معاشى ناچيز، چون چراگاه كم‏مايه. مگر نمى‏بينيد كه به حقْ عمل نمى‏كنند و از باطل نمى‏مانند؟! حقّا كه مؤمن بايد به ديدار خداى راغب باشد كه به نظر من، مرگ، شهادت است و زندگى با ستمگران، مايه رنج».


واقعه عاشورا(در منابع کهن)
162

قال: فخذ هاهنا فتياسر عن طريق العذيب والقادسية، وبينه وبين العذيب ثمانية وثلاثون ميلاً، ثمّ إنّ الحسين سار في أصحابه والحرّ يسايره.

قال أبو مخنف: عن عقبة بن أبي العيزار، أنّ الحسين خَطَبَ أصحابه وأصحاب الحرّ بالبيضة، فحمد اللّه‏ وأثنى عليه، ثمّ قال: أيّها الناس، إنّ رسول اللّه‏ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله قال: مَن رأى سلطاناً جائراً مستحلاًّ لحرم اللّه‏، ناكثاً لعهد اللّه‏، مخالفاً لسنّة رسول اللّه‏، يعمل في عباد اللّه‏ بالإثم والعدوان، فلم يغيّر عليه بفعل ولا قول، كان حقّاً على اللّه‏ أن يدخله مدخله، ألا وإنّ هؤاء قد لزموا طاعةَ الشيطان، وتركوا طاعةَ الرحمان، وأظهروا الفساد، وعطلّوا الحدود، واستأثروا بالفيء، وأحلّوا حرامَ اللّه‏، وحَرّموا حلالَه، وأنا أحقُّ مَن غيّر، قد أتتني كتبُكُم، وقدمت عليَّ رسلكم ببيعتكم، أنكم لا تسلموني ولا تخذلوني، فإن تممتم على بيعتكم تصيبوا رشدكم، فأنا الحسين بن عليّ، وابن فاطمة بنت رسول اللّه‏ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله، نفسي مع أنفسكم، وأهلي مع أهليكم، فلكم فيَّ اُسوة، وإن لم تفعلوا ونقضتم عهدكم، وخلعتم بيعتي من أعناقكم، فلعمري، ما هي لكم بنكر، لقد فعلتموها بأبي وأخي وابن عمّي مسلم، والمغرور من اغترّ بكم، فحظّكم أخطأتم، ونصيبكم ضيّعتم، ومَن نكثَ فإنّما ينكثُ على نفسه، وسيغني اللّه‏ عنكم، والسلام عليكم ورحمة اللّه‏ وبركاته.

و قال عقبة بن أبي العيزار: قام حسين عليه‏السلام بذي حسم، فحمد اللّه‏ وأثنى عليه، ثمّ قال: إنّه قد نزل من الأمر ما قد ترون، وأنّ الدنيا قد تغيّرت وتنكّرت، وأدبر ۵ / ۴۰۴

معروفها واستمرّت جدّاً، فلم يبقَ منها إلاّ صُبابة كصبابة الإناء، وخسيسُ عيشٍ كالمرعى الوبيل، ألا ترون أنّ الحقّ لا يعمل به، وأنّ الباطل لا يُتناهى عنه! ليرغب المؤمن في لقاء اللّه‏ محقّاً، فإنّي لا أرى الموت إلاّ شهادة، ولا الحياة مع الظالمين إلاّ برما.

  • نام منبع :
    واقعه عاشورا(در منابع کهن)
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران پژوهشکده علوم و معارف حدیث
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 39296
صفحه از 1023
پرینت  ارسال به