گفتار سوم : غلط هاى موجود در «رجال الكشّى» و «اختيار الرجال»
الف . غلط هاى موجود در «رجال الكشّى»
اصل كتاب كشّى رحمه الله ـ چنان كه در عبارت نجاشى گذشت ـ داراى غلط هاى بسيار بوده است . اكنون بررسى مى كنيم كه اين غلط ها از چه نوع بوده اند و منشأ آنها از كجاست .
در تفسير اين غلط ها و تعيين نوع آنها ، ميان رجاليان ، اختلاف وجود دارد :
از سويى ، محمّدتقى مجلسى در روضة المتّقين ، مراد از غلط هاى بسيار را روايات متعارض موجود در كتاب مذكور (همانند رواياتى كه در مدح و ذمّ زراره و يونس بن عبد الرحمان آمده اند) مى داند . ۱ مؤلّف سماء المقال ، اين استظهار را مخالف ظاهر سياق عبارت نجاشى دانسته است . ۲
درباره كلام مجلسىِ اوّل ، مى توان گفت كه تفسير «غلط» به روايات متعارض ، خلاف ظاهر لفظ و مخالف اصطلاح است . حتّى در تعارض رواياتى كه قابل جمع نيستند و يكى از آنها قطعا «كذب» است نيز نمى توان تعبير «غلط» را به كار برد ؛ زيرا در مفهوم «غلط» ، اين معنا نهفته كه مرتكب آن ، آن را صحيح مى پنداشته است ، حال آن كه كشّى رحمه اللهروايات متعارض را با اين اعتقاد ، نقل نكرده و از سوى ديگر ، تنها در موارد كمى ، آنها را روايت نموده است .
گذشته از اين ، در صورتى كه نقل روايات متعارض ، «غلط» شمرده شود ، بيشتر مؤلّفان كتاب هاى روايى ، اين غلط را مرتكب شده اند و بدين ترتيب ، به كشّى رحمه الله ، اختصاص ندارد .
از سوى ديگر ، از كلام شهيد ثانى در ردّ نظريّه شهيد اوّل ـ كه حَكَم بن مسكين را به واسطه ذكر شدنش از سوى كشّى رحمه اللهو عدم طعن وى بر او ، ممدوح دانسته است ـ چنين برمى آيد كه از ديد او ، غلط هاى كتاب كشّى ، به علّت جرح يا مدح نابجا (بر
اساس عمل به روايات ضعيف) ، صورت گرفته اند . شهيد ثانى اين مطلب را در ادامه تذكّر برخى عالمان اهل اين فن ، آورده است . ۳
در مورد كلام شهيد ثانى مى توان گفت كه آن نمى تواند تفسيرى درست از غلط هاى كشّى رحمه اللهباشد ؛ زيرا كشّى رحمه الله ، راويان را به ندرت بر اساس رواياتى كه به نقل آنها پرداخته ، جرح و تعديل نموده است .
همچنين نقل روايات ضعيف ، اعم از قبول و عمل به آنهاست ، گرچه خودِ فراوانىِ نقل روايات ضعيف و احيانا متعارض ـ چنان كه در مقدّمه كتاب من لايحضره الفقيه و جز آن آمده و از سيره اصحاب نيز پيداست ـ امرى مرجوح (ناپسند) شمرده مى شده است . از اين رو ، جمع آورى روايات صحيح و مورد اعتماد در آن عصر ، كارى متعارف بوده است .
امّا اين نكته نيز ـ چنان كه اهل فن به آن تصريح كرده اند ـ بايد مورد توجّه قرار بگيرد كه اين سيره اصحاب ، تنها در روايات مربوط به احكام شرعى و ابواب حلال و حرام الهى جريان دارد و در روايات مربوط به حكايات ، مواعظ و رواياتى كه مستقيما موضوع عمل و حُكم نيستند ، جارى نيست .
با توجّه به آنچه گفتيم ، چنين نتيجه مى گيريم كه نمى توان در كلام نجاشى ، مراد از «غلط هاى كشّى» را «وجود روايات متعارض» يا «جرح و تعديل نابجا بر اساس روايات ضعيف» دانست . پس ، براى شناخت دقيق تر اين غلط ها ، مناسب است كه ابتدا كتاب اختيار الرجال ، به عنوان تلخيص كتاب كشّى رحمه اللهمورد توجّه قرار بگيرد تا بدين طريق ، غلط هاى اصل كتاب ، بازشناسى گردند .