93
بهشت و دوزخ از نگاه قرآن و حديث

۷۲. امام على عليه ‏السلام ـ پس از بيان نعمت‏هاى بهشت براى احنف بن قيس ـ : اى احنف! اگر آنچه را [از اين نعمت‏ها ]كه در آغاز سخنم برايت گفتم ، از دست دادى، آن گاه است كه بى گمان، در جامه‏هايى از قَطران خواهى بود، و ميان آن [آتش] و ميان آبى جوشان ، سرگردان مى‏شوى، و از نوشيدنى‏اى داغ و جوشان و پَزان ، نوشانده خواهى شد. در آن روز، چه كمرهاى خُرد شده و چهره‏هاى متلاشى شده و بدْريخت و بينى‏هاى در هم شكسته كه در آتش خواهند بود ؛ انسان‏هايى كه كند و زنجير ، دست‏هاى آنها را خورده و طوق‏ها در گردنشان فرو رفته است.
اى احنف! كاش آنان را ببينى كه در دره‏هاى دوزخ ، پايين و از كوه‏هاى آن ، بالا مى‏روند ، در حالى كه جامه‏هايى از قَطران بر ايشان پوشانيده‏اند و با تبهكاران و اهريمنانِ آن جا همدم گشته‏اند. هر گاه از بدترين مجازات آتش ، فرياد كمك سر دهند ، كژدم‏ها و مارهاى دوزخ ، سخت بر آنان يورش مى‏آورند.
كاش آواز دهنده‏اى را ببينى كه مى‏گويد: «اى بهشتيانِ غوطه‏ور در نعمت‏هاى آن ، و اى برخورداران از جامه‏ها و زيورهاى آن! جاودانه بمانيد كه مرگى در كار نيست» . در اين هنگام، اميد آن [دوزخى]ها قطع مى‏گردد، درها [به رويشان ]بسته مى‏شود و رشته‏ها[ى روابط] ميانشان بريده مى‏شود . در آن روز، چه پيرها كه فرياد مى‏زنند: اى داد از پيرى! و چه جوان‏ها كه فرياد بر مى‏آورند: اى داد از جوانى! و چه زن‏ها كه فرياد مى‏زنند: اى داد از رسوايى! پرده‏ها از ايشان دريده مى‏گردد [و رسوا مى‏شوند].
در آن روز، چه بسيار كسانى كه در ميان طبقات دوزخ ، غوطه‏ور و محبوس‏اند. خدا به داد تو رسد [اى احنف] از آن غوطه‏ور شدنى كه ـ بعد از پوشيدن جامه‏هاى كتانى[ـِ نرم و لطيف] و [نوشيدن] آبِ خنك شده در كنار ديوارها، و خوردن غذاهاى رنگارنگ [در دنيا] ـ جامه‏اى بر تو مى‏پوشاند كه هر
موى نرم و
لطيفى را كه به تو ارزانى شده باشد ، سفيد مى‏گرداند و چشمانى را كه با آن ، عزيزى را مى‏ديده‏اى ، از كاسه به در مى‏آورد. اين است آنچه خداوند براى گنهكاران ، آماده ساخته است.


بهشت و دوزخ از نگاه قرآن و حديث
92

۷۲. عنه عليه ‏السلام : ـ لِلأَحنَفِ بنِ قَيسٍ بَعدَ أن ذَكَرَ لَهُ نَعيمَ الجَنَّةِ ـ : إن فاتَكَ يا أحنَفُ ما ذَكَرتُ لَكَ في صَدرِ كَلامي لَتُترَكَنَّ في سَرابيلِ القَطِرانِ ، ولَتَطوفَنَّ بَينَها وبَينَ حَميمٍ آنٍ ، ولَتُسقيَنَّ شَرابا حارَّ الغَلَيانِ في إنضاجِهِ ، فَكَم يَومَئِذٍ فِي النّارِ مِن صُلبٍ مَحطومٍ ، ووَجهٍ مَهشومٍ ، ومُشَوَّهٍ مَضروبٍ عَلى الخُرطومِ ، قَد أكَلَتِ الجامِعَةُ كَفَّهُ ، وَالْتَحَمَ الطَّوقُ بِعُنُقِهِ .
فَلَو رَأَيتَهُم يا أحنَفُ يَنحَدِرونَ في أودِيَتِها ، ويَصعَدونَ جِبالَها ، و قَد اُلبِسُوا المُقَطَّعاتِ مِنَ القَطِرانِ ، وَاُقرِنوا مَعَ فُجّارِها وشَياطينِها ، فَإِذَا استَغاثوا بِأَسوَاَ?أخذٍ ۱ مِن حَريقٍ ، شَدَّت عَلَيهِم عَقارِبُها و حَيّاتُها .
ولَو رَأَيتَ مُنادِيا يُنادي و هُوَ يَقولُ : يا أهلَ الجَنَّةِ ونَعيمِها! ويا أهلَ حُلِيِّها وحُلَلِها! خُلودٌ فَلا مَوتَ! فَعِندَها يَنقَطِعُ رَجاؤُهُم ، وتُغلَقُ الأَبوابُ ، وتَنقَطِعُ بِهِمُ الأَسبابُ . فَكَم يَومَئِذٍ مِن شَيخٍ يُنادي : وا شَيبَتاه! وكَم مِن شَبابٍ ۲ يُنادي : وا شَباباه! وكَم مِنِ امرَأَةٍ تُنادي : وا فَضيحَتاه! هُتِكَت عَنهُمُ السُّتورُ ، فَكَم يَومَئِذٍ مِن مَغموسٍ بَينَ أطباقِها مَحبوسٌ ، يا لَكَ غَمسَةٌ ألبَسَتكَ بَعدَ لِباسِ الكَتّانِ ، وَالماءِ المُبَرَّدِ عَلَى
الجُدرانِ ، وأكلِ الطَّعامِ ألوانا بَعدَ ألوانٍ ؛ لِباسا لَم يَدَع لَكَ شَعرا ناعِما كُنتَ مُطعَمَهُ ۳ إلّا بَيَّضَهُ ، ولا عَينا كُنتَ تُبصِرُ بِها إلى حَبيبٍ إلّا فَقَأَها . هذا ما أعَدَّ اللّه‏ُ لِلمُجرِمينَ ! ۴

1.لا توجد عبارة : «بأسوأ أخذٍ» في بحار الأنوار : ج ۷ ص ۲۲۰ وهو الأنسب للسياق .

2.في بحار الأنوار : «من شابٍّ» .

3.كذا ، وليست عبارة : «كنت مطعمه» في ج ۷ من بحار الأنوار .

4.صفات الشيعة : ص ۱۲۳ ح ۶۳ عن محمّد بن الحنفيّة ، بحار الأنوار : ج ۷ ص ۲۲۰ ح ۳۲ و ج ۶۸ ص ۱۷۲ ح ۳۱ .

  • نام منبع :
    بهشت و دوزخ از نگاه قرآن و حديث
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ریشهری، با همكاری: سیّد رسول موسوی، ترجمه: حمیدرضا شیخی
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 14036
صفحه از 792
پرینت  ارسال به