659
بهشت و دوزخ از نگاه قرآن و حديث

۱۳ / ۱۴

وليد بن عقبه

۹۶۳. تفسير الطبرى ـ به نقل از عطاء بن يسار ، در باره آيه شريف : «آيا كسى كه مؤمن است ، همانند كسى است كه نافرمان است؟ يكسان نيستند . امّا كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‏اند ، به پاداش آنچه انجام مى‏دادند ، در باغ‏هايى كه در آنها جايگزين مى‏شوند ، پذيرايى مى‏گردند ، و امّا كسانى كه نافرمانى كرده‏اند ، جايگاهشان آتش است . هر بار كه بخواهند از آن بيرون بيايند ، در آن ، باز گردانيده مى‏شوند و به آنان گفته مى‏شود : بچشيد عذاب آن آتشى را كه دروغش مى‏شمرديد» ـ : اين آيات در مدينه و در باره على بن ابى طالب عليه ‏السلام و وليد بن عقبة بن ابى معيط ، نازل شده است [ماجرا بدين شرح است كه] ميان وليد و على ، سخنى در گرفت . وليد بن عقبه گفت : من از تو زبان‏آورتر و جنگاورتر و لشكرشكن‏ترم . على عليه ‏السلام گفت : خاموش! كه تو نافرمانى . پس ، خداوند ، در باره آن دو ، اين آيات را فرو فرستاد : «آيا كسى كه مؤمن است ، همانند كسى است كه نافرمان است؟ يكسان نيستند تا دروغش مى‏شمرديد» .

۱۳ / ۱۵

طعمة بن اُبيرق

۹۶۴. امام باقر عليه ‏السلام ـ در ماجراى بشير كه به خانه عموى قَتادة بن نعمان دستبرد زد و خوراك و سلاح او را دزديد ـ : عدّه‏اى از نزديكان طايفه بشير گفتند : نزد پيامبر خدا صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله برويم و در باره اين ۱ . وليد بن عقبة بن ابى معيط ابان بن ابى ذكوان بن اميّة بن عبد شمس بن عبد مناف اموى ، برادر مادرى عثمان بن عفّان است . مادر اين دو، اروى دختر كريز بن ربيعة بن حبيب بن عبد شمس است . كريز ، كسى بود كه بر مسلمانان بسيار سخت مى‏گرفت و به پيامبر صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله آزار مى‏رساند. او در جنگ بدر ، اسير و با فديه آزاد شد .
وليد و برادرش عماره در فتح مكّه مسلمان شدند. وليد، از آن پس ، تحت حمايت عثمان بزرگ شد و در زمان خلافت عثمان ، با بركنارى سعد بن ابى وقّاص، به فرماندارى كوفه رسيد . با كشته شدن عثمان ، وليد به دنبال فتنه‏اى ، از فرماندارى بركنار شد و پس از آن ، ديگر نه با امام على عليه ‏السلام و نه با غير او همراه نشد ؛ امّا معاويه را در جنگش با على عليه ‏السلام ، با نگارش نامه و سرودن شعر ، به جنگ تشويق مى‏كرد. وليد در دوران خلافت معاويه مُرد .
۲ . طعمة بن اُبيرق ـ كه نام ديگرش بشير است ـ ، از منافقان زمان پيامبر صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله بود و در هجو ياران پيامبر شعر مى‏سرود . او مردى فقير و نادار بود و زره رفاعة بن زيد را ربود كه در سرزنش او آيه‏هايى از قرآن، نازل شد و پس از آن ، مرتد شد و قصّه او در كتاب‏هاى تفسير و تاريخ ، مشهور است .
خويشاوند خود ، با ايشان صحبت كنيم و برايش تقاضاى بخشش كنيم ؛ زيرا او بى‏گناه است . امّا چون خداوند ، آيه : «[كار نارواى خود را] از مردم پنهان مى‏دارند ؛ ولى نمى توانند از خدا پنهان دارند ، كه او با آنان است»تا «حمايتگر» را نازل نمود ، طايفه بشير نزد او رفتند و گفتند : اى بشير! از خدا طلب مغفرت نماى و از گناهت توبه كن .
بشير گفت : سوگند به آن كه بدو سوگند مى‏خورم ، آنها را كسى جز لبيد ، ندزديده است .
پس ، اين آيه نازل شد : «و هر كس خطا يا گناهى مرتكب شود ، سپس آن را به بى‏گناهى نسبت دهد ، قطعا بهتان و گناه آشكارى بر دوش كشيده است» .
بشير بعدها كافر شد و به مكّه رفت ، و خداوند در باره آن عدّه‏اى كه بشير را بى‏گناه مى‏دانستند و نزد پيامبر صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله آمدند تا برايش تقاضاى بخشش كنند ، اين آيه را فرو فرستاد : «و اگر لطف و رحمت خدا بر تو نبود ، طايفه‏اى از ايشان آهنگ آن داشتند كه تو را از راه به در كنند ؛ ولى جز خودشان كسى را گم‏راه نمى‏سازند ، و هيچ گونه زيانى به تو نمى‏رسانند ، و خدا كتاب و حكمت بر تو نازل كرد و آنچه را نمى‏دانستى ، به تو آموخت ، و لطف خدا به تو ، همواره بزرگ است» ، و در باره بشير نيز كه در مكّه به سر مى‏برد ، اين آيه نازل شد : «و هر كس پس از آن كه راه هدايت بر او آشكار شد ، با پيامبر به مخالفت برخيزد و راهى غير راه مؤمنان در پيش گيرد ، وى را بدانچه روى خود را بدان سو كرده ، وامى‏گذاريم و او را به دوزخ مى‏كشانيم ، و چه بازگشتگاه بدى است !» .


بهشت و دوزخ از نگاه قرآن و حديث
658

۱۳ / ۱۴

الوَليدُ بنُ عُقبَةَ

۹۶۳. تفسير الطّبريّ عن عطاء بن يسار ـ في قَولِهِ تَعالى : «أَفَمَن كَانَ مُؤمِنًا كَمَن كَانَ فَاسِقًا لَا يَستَوُنَ * أَمَّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّــلِحَـتِ فَلَهُمْ جَنَّـتُ الْمَأْوَى نُزُلَا بِمَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ * وَ أَمَّا الَّذِينَ فَسَقُواْ فَمَأْوَاهُمُ النَّارُ كُلَّمَا أَرَادُواْ أَن يَخْرُجُواْ مِنْهَا أُعِيدُواْ فِيهَا وَ قِيلَ لَهُمْ ذُوقُواْ عَذَابَ النَّارِ الَّذِى كُنتُم بِهِى تُكَذِّبُونَ » ۱ ـ ص : نَزَلَت بِالمَدينَةِ في عَلِيِّ بنِ أَبي طالِبٍ وَالوَليدِ بنِ عُقبَةَ بنِ أَبي مُعَيطٍ . كانَ بَينَ الوَليدِ وَبَينَ عَلِيٍّ كَلامٌ، فَقالَ الوَليدُ بنُ عُقبَةَ : أَنا أَبسَطُ مِنكَ لِسانا، وَأَحَدُّ مِنك سِنانا، وَأَرَدُّ مِنكَ لِلكَتيبَةِ . فَقالَ عَلِيٌّ عليه ‏السلام : اُسكُت فَإِنّكَ فاسِقٌ !
فَأَنزَلَ اللّه‏ُ فيهِما : «أَفَمَن كَانَ مُؤمِنًا كَمَن كَانَ فَاسِقًا لَا يَستَوُنَ » إِلى قَولِهِ : «بِهِ تُكَذِّبُونَ » . ۲

۱۳ / ۱۵

طُعمَةُ بنُ أُبَيْرِقٍ

۹۶۴. الإمام الباقر عليه ‏السلام ـ في قَضِيَّةِ بَشيرٍ الَّذي نَقَبَ عَلى عَمِّ قَتادَةَ بنِ النُّعمانِ طَعامَهُ وَسِلاحَهُ ـ : إِنَّ اُناسًا مِن رَهطِ بَشيرٍ الأَدنينَ قالوا : اِنطَلِقوا إِلى رَسولِ اللّه‏ِ صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله ، وَقالوا
نُكَلِّمُهُ في صاحِبِنا وَنُعذِرُهُ وَإِنَّ صاحِبَنا بَريءٌ ، فَلَمّا أَنزَلَ اللّه‏ُ : «يَستَخفُونَ مِنَ النَّاسِ وَلَا يَستَخفُونَ مِنَ اللَّهِ وَهُوَ مَعَهُم » إِلى قَولِهِ «وَكِيلاً » ۳ فَأَقبَلَت رَهطُ بَشيرٍ فَقالوا : يا بَشيرُ استَغفِرِ اللّه‏َ وَتُب إلَيهِ مِنَ الذَّنبِ ، فَقالَ : وَالَّذي أَحلِفُ بِهِ ما سَرَقَها إلَّا لَبيدٌ فَنَزَلَت : «وَمَن يَكسِب خَطِيئةً أَو إِثمًا ثُمَّ يَرمِ بِهِ بَرِيئا فَقَدِ احتَمَلَ بُهتَـنًا وَإِثمًا مُّبِينًا » ۴ ثُمَّ إِنَّ بَشيرا كَفَرَ وَلَحِقَ بِمَكَّةَ ، وَأَنزَلَ اللّه‏ُ في النَّفَرِ الَّذينَ أَعذَرُوا بَشيرا وَأَتَوا النَّبِيَّ صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله لِيُعذِرُوهُ قَولَهُ : «وَلَولَا فَضلُ اللَّهِ عَلَيكَ وَرَحمَتُهُ لَهَمَّت طَّـائِفَةٌ مِّنهُم أَن يُضِلُّوكَ وَمَا يُضِلُّونَ إلَّا أَنفُسَهُم وَمَا يَضُرُّونَكَ مِن شَى‏ءٍ وَأَنزَلَ اللَّهُ عَلَيكَ الكِتَـبَ وَالحِكمَةَ وَعَلَّمَكَ مَا لَم تَكُن تَعلَمُ وَكَانَ فَضلُ اللَّهِ عَلَيكَ عَظِيمًا » ۵ وَنَزَلَت في بَشيرٍ وَهُوَ بِمَكَّةَ : «وَمَن يُشَاقِقِ الرَّسُولَ مِن بَعدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُ الهُدَى وَيَتَّبِع غَيرَ سَبِيلِ المُؤمِنِينَ نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّى وَنُصلِهِ جَهَنَّمَ وَسَاءَت مَصِيرًا » ۶ . ۷

1.. السجدة : ۱۸ ـ ۲۰ .

2.. تفسير الطّبري : ج ۱۱ الجزء ۲۱ ص ۱۰۷ ، تفسير القرطبي : ج ۱۴ ص ۱۰۵ ، تفسير الثعلبي : ج ۷ ص ۳۳۳ نحوه ؛ تفسير القمّي : ج ۲ ص ۱۷۰ عن أبي الجارود عن الإمام الباقر عليه ‏السلام ، التبيان في تفسير القرآن : ج ۸ ص ۳۰۵ ، الجمل : ص ۲۱۷ كلاهما نحوه ، بحار الأنوار : ج ۳۵ ص ۳۳۷ ح ۲ .

3.. النساء : ۱۰۸ و ۱۰۹ .

4.. النساء : ۱۱۲ .

5.. النساء : ۱۱۳ .

6.. النساء : ۱۱۵ .

7.. تفسير القمّي : ج ۱ ص ۱۵۲ عن أبي الجارود ، بحار الأنوار : ج ۲۲ ص ۷۵ ح ۲۶ ؛ سنن التّرمذي : ج ۵ ص ۲۴۵ ح ۳۰۳۶ ، المعجم الكبير : ج ۱۹ ص ۱۱ ح ۱۵ ، تفسير الطّبري : ج ۴ الجزء ۵ ص ۲۶۶ ، تفسير ابن كثير : ج ۲ ص ۳۶۰ وكلّها عن قتادة بن النعمان من دون إسنادٍ إلى أحدٍ من أهل البيت عليهم ‏السلام نحوه .

  • نام منبع :
    بهشت و دوزخ از نگاه قرآن و حديث
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ریشهری، با همكاری: سیّد رسول موسوی، ترجمه: حمیدرضا شیخی
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 14054
صفحه از 792
پرینت  ارسال به