۱۳ / ۱۳
عبد اللّه بن اُبَى ۱
۹۶۲. تفسير القمّى ـ در باره آيه شريف : «برايشان آمرزش بخواهى يا آمرزش نخواهى ، اگر هفتاد بار هم برايشان آمرزش بخواهى ، خدا هرگز آنان را نخواهد آمرزيد» ـ : على بن ابراهيم مىگويد : اين آيه هنگامى نازل شد كه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله به مدينه باز گشت و عبد اللّه بن اُبَى [منافق] بيمار شد . فرزند او عبد اللّه بن عبد اللّه كه فردى مؤمن بود ، چون پدرش را در حال جان دادن ديد ، نزد پيامبر خدا صلى الله عليه و آله آمد و گفت : اى پيامبر خدا ! پدر و مادرم به فدايت ! اگر به بالين پدرم نياييد ، اين براى ما يك ننگ خواهد بود .
پس پيامبر خدا صلى الله عليه و آله به نزد عبد اللّه بن اُبَى رفت . منافقان نيز آن جا بودند . فرزندش عبد اللّه بن عبد اللّه گفت : اى پيامبر خدا ! برايش از خدا طلب مغفرت كنيد .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله برايش مغفرت طلبيد . [خليفه] دوم گفت : اى پيامبر خدا ! مگر خداوند ، شما را از نماز خواندن بر آنان (منافقان) يا طلب مغفرت برايشان نهى نكرده است؟
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله رويش را از او بر گرداند . او گفتهاش را تكرار كرد . پيامبر صلى الله عليه و آله به او فرمود : «واى بر تو ! من مخيّر شدهام و انتخاب كردم . خداوند مىفرمايد : «برايشان آمرزش بخواهى يا برايشان آمرزش نخواهى ، اگر هفتاد بار هم برايشان آمرزش بخواهى ، خدا هرگز آنان را نخواهد آمرزيد» .
چون عبد اللّه مُرد ، فرزندش باز نزد پيامبر خدا صلى الله عليه و آله آمد و گفت : پدر و مادرم به فدايت ، اى پيامبر خدا ! اگر صلاح بدانيد ، بر جنازه او حاضر شويد .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله حاضر شد و كنار قبرش ايستاد . [خليفه] دوم باز گفت : اى پيامبر خدا ! مگر خدا شما را نهىنكرده استكه هر گاه يكىاز آنها مرد، بر او نمازنخوانى و كنار قبرش نايستى؟
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود : «واى بر تو! آيا مىدانى من چه گفتم؟ گفتم : خدايا ! قبر او را و
شكمش را آكنده از آتش گردان و او را در آتش افكن» . بنا بر اين ، از پيامبر خدا صلى الله عليه و آله كارى سر زد كه دوست نداشت .