631
بهشت و دوزخ از نگاه قرآن و حديث

۹۴۲. تفسير القمّى : آيه «إِنَّ شَجَرَتَ الزَّقُّومِ * طَعَامُ الْأَثِيمِ» در باره ابو جهل نازل شد . «كَالْمُهْلِ» ، مهل به معناى مس گداخته است . «يَغْلِى فِى الْبُطُونِ * كَغَلْىِ الْحَمِيمِ» ، حميم ، آبى است كه به نهايت داغى رسيده است [يعنى در شكم‏ها مى‏جوشد همانند جوشش آب جوشان] . سپس فرمود : «خُذُوهُ فَاعْتِلُوهُ»يعنى [او را بگيريد و] از هر سو فشارش دهيد ، آن گاه در ميان آتش دوزخش اندازيد ، سپس آن آب جوشان بر او ريخته مى‏شود ، و به او مى‏گويند : «بچش كه تو همان ارجمند بزرگوارى» . لفظ اين جمله [تو همان ارجمند بزرگوارى] ، خبر است ؛ امّا معنايش نقل قول از كسى است كه اين جمله به او گفته مى‏شود ؛ چرا كه ابو جهل مى‏گفت : «من ارجمند بزرگوارم» . پس با اين جمله او را در آتش ، سرزنش [و ريشخند ]مى‏كنند .

۹۴۳. صحيح مسلم ـ به نقل از ابو هريره ـ : ابو جهل گفت : آيا محمّد در حضور شما چهره‏اش را [براى خدا] به خاك [و سجده] مى‏نهد؟
گفته شد : آرى .
ابو جهل گفت : به لات و عزّى سوگند ، اگر من او را ببينم كه چنين مى‏كند ، گردنش را لگد خواهم كرد يا صورتش را به خاك خواهم ماليد .
پس نزد پيامبر خدا صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله رفت و ايشان نماز مى‏خواند . ابو جهل خواست پايش را بر گردن پيامبر صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله بگذارد ؛ امّا ناگهان يارانش ديدند كه ابو جهل عقب عقب مى‏آيد و دستانش را در برابر خود ، سپر كرده است . به او گفته شد : تو را چه شده است؟
گفت : ميان من و او خندقى از آتش و موجوداتى هولناك و چندين بال ، ظاهر شدند .
پيامبر خدا صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله فرمود : «اگر به من نزديك شده بود ، فرشتگان او را تكّه تكّه مى‏كردند . پس خداوند عز و جل ـ نمى‏دانيم اين قسمت در حديث ابو هريره بود يا از جاى ديگر شنيد ـ اين آيات را فرو فرستاد : «حقّا كه انسان سركشى مى‏كند ، همين كه خود را بى‏نياز پندارد . در حقيقت ، بازگشت به سوى پروردگار توست . آيا ديدى آن كس را كه باز مى‏داشت ، بنده‏اى را آن گاه كه نماز مى‏گزارد . چه پندارى اگر او به هدايت باشد ، يا به پرهيزگارى وا دارد [براى او بهتر نيست]؟ [و باز] چه پندارى [كه] اگر او (ابو جهل) به تكذيب بپردازد و روى برگرداند [كه چه كيفرى در پيش دارد] ؟ مگر ندانسته كه خدا مى‏بيند ؟ زنهار ، اگر باز نايستد ، موى پيشانى[اش] را سخت بگيريم ؛ [همان] موى پيشانى دروغزن گناه پيشه را . [بگو] تا انجمن خود را بخواند . به زودى ، آتشبانان را فرا خوانيم . زنهار! فرمانش مبر» .
عبيد اللّه‏ در حديثش افزود و گفت : و فرمان داد به او آنچه را فرمانش داد ، و ابن عبد الأعلى افزود : «تا انجمن خود را بخواند» يعنى قومش را .


بهشت و دوزخ از نگاه قرآن و حديث
630

۹۴۲. تفسير القمّي ـ في قوله تعالى : «إِنَّ شَجَرَتَ الزَّقُّومِ * طَعَامُ الْأَثِيمِ » ۱ ـ : نَزَلَتْ في أَبي جَهْلٍ . وَقولُهُ : «كَالمُهلِ » قالَ : المُهلُ الصُّفرُ المُذابُ «يَغلِى فِى البُطُونِ * كَغَلىِ الحَمِيمِ » ۲ وَهُوَ الَّذي قَد حَمِيَ وَبَلَغَ المُنتَهى . ثُمَّ قالَ : «خُذُوهُ فَاعتِلُوهُ » ۳ أَي اضغَطوهُ مِن كُلِّ جانِبٍ ، ثُمَّ انزِلوا بِهِ إِلى سَواءِ الجَحيمِ ، ثُمَّ يُصَبُّ عَلَيهِ ذلِكَ الحَميمُ ، ثُمَّ يُقالُ لَهُ : «ذُق إِنَّكَ أَنتَ العَزِيزُ الكَرِيمُ » فَلَفظُهُ خَبَرٌ وَمَعناهُ حِكايَةٌ عَمَّن يَقولُ لَهُ ذلِكَ ، وَذلِكَ أَنّ أَبا جَهلٍ كانَ يَقُولُ : أَنا العَزيزُ الكَريمُ ، فَيُعَيَّرُ ۴ بِذلِكَ فِي النّارِ . ۵

۹۴۳. صحيح مسلم عن عبيد اللّه‏ بن معاذ و محمّد بن عبد الأعلى القيسي عن ... عن أبي هريرة : قالَ أبو جَهلٍ : هَل يُعَفِّرُ مُحَمَّدٌ وَجهَهُ بَينَ أظهُرِكُم ؟ قالَ : فَقيلَ : نَعَم ، فَقالَ : وَ اللّاتِ وَالعُزّى لَئِن رَأيتُهُ يَفعَلُ ذلِكَ لَأَطَأَنَّ عَلى رَقَبَتِهِ أو لَأُعَفِّرَنَّ وَجهَهُ فِي التُّرابِ .
قالَ : فَأَتى رَسولَ اللّه‏ِ صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله وَهُوَ يُصَلّي ، زَعَمَ لَيَطَأُ عَلى رَقَبَتِهِ ، قالَ : فَما فَجَأَهُم مِنهُ إلَّا وَهُوَ يَنكُصُ عَلى عَقِبَيهِ ويَتَّقي بِيَدَيهِ . قالَ : فَقيلَ لَهُ : ما لَكَ؟ فَقالَ : إِنَّ بَيني وَ بَينَهُ لَخَندَقا مِن نارٍ وَهَولاً وَأَجنِحَةً .
فَقالَ رَسولُ اللّه‏ِ صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله : لَو دَنا مِنّي لَاختَطَفَتهُ المَلائِكَةُ عُضوا عُضوا .
قالَ : فَأَنزَلَ اللّه‏ُ عز و جل ـ لا نَدري في حَديثِ أَبي هُرَيرَةَ أَو شَيءٍ بَلَغَهُ ـ «كَلَّا إِنَّ الْاءِنسَـنَ لَيَطْغَى * أَن رَّءَاهُ اسْتَغْنَى * إِنَّ إِلَى رَبِّكَ الرُّجعَى * أَرَءَيتَ الَّذِى يَنهَى * عَبدًا إِذَا صَلَّى * أَرَءَيتَ إِن كَانَ عَلَى الهُدَى * أَو أَمَرَ بِالتَّقوَى * أَرَءَيتَ إِن كَذَّبَ وَ تَوَلَّى» يَعني أَبا جَهلٍ «أَلَم يَعلَم بِأَنَّ اللَّهَ يَرَى * كَلَّا لَـئِن لَّم يَنتَهِ لَنَسفَعَا بِالنَّاصِيَةِ * نَاصِيَةٍ كَـذِبَةٍ خَاطِئَةٍ * فَليَدعُ نَادِيَهُ * سَنَدعُ الزَّبَانِيَةَ * كَلَّا لَا تُطِعهُ » ۶ ـ زادَ عُبَيدُ اللّه‏ِ في حَديثِهِ قالَ : ـ وَ أَمَرَهُ بِما أَمَرَهُ بِهِ ـ وَزادَ ابنُ عَبدِ الْأَعْلى : ـ «فَلْيَدْعُ نَادِيَهُ » يَعْني قَوْمَهُ . ۷

1.. الدخان : ۴۳ و ۴۴ .

2.. الدخان : ۴۵ و ۴۶ .

3.. الدخان : ۴۷ .

4.. في النسخة الّتي بأيدينا : «تعيّر» والتصويب من بحار الأنوار .

5.. تفسير القمّي : ج ۲ ص ۲۹۲ ، بحار الأنوار : ج ۸ ص ۳۱۳ ح ۸۴ .

6.. العلق : ۶ ـ ۱۹ .

7.. صحيح مسلم : ج ۴ ص ۲۱۵۴ ح ۳۸ ، السّنن الكبرى للنّسائي : ج ۶ ص ۵۱۸ ح ۱۱۶۸۳ و ۱۱۶۸۴ عن ابن عبّاس ، مسند ابن حنبل : ج ۳ ص ۳۰۲ ح ۸۸۳۹ كلاهما نحوه ؛ مجمع البيان : ج ۱۰ ص ۷۸۲ نحوه ، بحار الأنوار : ج ۹ ص ۱۷۱ .

  • نام منبع :
    بهشت و دوزخ از نگاه قرآن و حديث
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ریشهری، با همكاری: سیّد رسول موسوی، ترجمه: حمیدرضا شیخی
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 14058
صفحه از 792
پرینت  ارسال به