واژهشناسى «حُطَمه»
حطمه ، صيغه مبالغه است از مادّه «حطم» به معناى در هم شكستن . از اين رو به سالهاى قحطى ، «حُطْمه (بر وزن لقمه)» گفته مىشود ؛ زيرا همه چيز را در هم مىشكند . نيز به محلّى از اطراف كعبه كه ميان حجر الأسود و درِ خانه واقع شده ، «حطيم» گفته مىشود ؛ زيرا در اثر ازدحام و فشار مردم ، گويا استخوانها در هم مىشكند . ابن فارس در اين باره آورده است :
الحاء و الطاء و الميم أصل واحد ، و هو كسر الشيء . يقال : حطمت الشيء حطما : كسرته ... و الحطمة : السنة الشديدة ، لأنّها تحطم كلّ شىء . ۱
ح ط م ، يك ريشه است و آن ، شكستن چيزى است . گفته مىشود : «حطمتُ الشىء حطما» ، يعنى : آن را شكستم . حُطمه ، به معناى قحطى شديد است ؛ چون همه چيز را در هم ، مىشكند .
بنا بر اين ، نامگذارى دوزخ به «حُطمه» بدين جهت است كه آتش دوزخ ، همه چيز را در هم مىشكند و متلاشى مىسازد .
واژه «حُطَمه» در قرآن و حديث
واژه «حطمه» دو بار در سوره هُمَزه، تكرار شده است . قرآن در توضيح اين نام ، اوّلاً براى تصوير مبالغه و بيان عظمت آن ، «نار (آتش)» را به «اللّه» اضافه مىكند و ثانيا از ويژگىهاى آن مىگويد كه : آتشى است كه نه تنها ظاهر جسم ، بلكه جان و دل را هم مىسوزاند :
«وَ مَآ أَدْرَلـكَ مَا الْحُطَمَةُ * نَارُ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ * الَّتِى تَطَّـلِعُ عَلَى الْأَفْـ?دَةِ . ۲
و تو چه مىدانى «حطمه» چيست ؟ ! آتش برافروخته خداوند است . كه به دلها مىرسد» .
اين بيان ، مؤيّد آن است كه در كاربرد واژه «حطمه» براى دوزخ معناى لغوى آن ، مورد توجّه بوده ؛ چرا كه آتش دوزخ تا اعماق جان انسانِ تبهكار نفوذ مىكند و آن را در هم مىشكند . در حديثى آمده است كه آتش دوزخ ، علاوه بر اين كه دوزخيان را به شدّت در هم مىشكند و خرد مىكند ، خودِ پارهها و تودههاى آتش نيز يكديگر را در هم مىشكنند . متن حديث چنين است :
تُعرَضُ لِلنّاسِ جَهَنَّمُ كَأَنَّها سَرابٌ يَحطِمُ بَعضُها بَعضا . ۳
دوزخ ، چونان سرابى كه شعلههاى آن بر يكديگر فرو مىكوبند ، بر مردم نمايان مىشود .
سيّد رضى در توضيح اين حديث مىگويد :
اين گفته، مَجاز است ؛ زيرا منظور پيامبر خدا ـ كه درود و سلام بر او باد ـ شدّت شعله و در هم پيچيدن زبانهاش است، چنان كه گويى بخشهايى از آن، بخشهاى ديگر را در هم مىكوبد ؛ يعنى خرد مىكند و مىشكند. «حَطْم» به معناى شكستن است. احتمال هم دارد كه مراد ، اين باشد كه جهنّم، تن عذاب شوندگان را در هم مىشكند و آنها را جزئى از جهنّم قرار مىدهد ؛ زيرا آنان مدام در آن ماندگارند و از آن بيرون نمىآيند. ۴