واژه «جحيم» در قرآن و حديث
در قرآن كريم ، واژه «جحيم» ، ۲۶ بار تكرار شده كه ۲۵ بار ، در آتش دوزخ و يك بار در آتشى كه نمروديان افروختند و حضرت ابراهيم عليه السلام را در آن افكندند ، به كار رفته است . در احاديث نيز اين واژه، مكرّر در معناى آتش دوزخ ، به كار رفته است .
بنا بر اين ، قرآن و حديث ، اين واژه را در معناى لغوى آن به كار بردهاند .
۳ . نار
سومين نام دوزخ ، «نار» است .
واژهشناسى «نار»
كلمه «نار» و «نور» از نگاه برخى از واژهشناسان عرب ، به يك ريشه مىرسند . ابن فارس در اين باره مىگويد :
النون و الواو و الراء أصل صحيح يدلّ على إضاءة و اضطراب و قلّة ثبات . منه النور
و النار ، سمّيا بذلك من طريقة الإضاءة ، و لأنّ ذلك يكون مضطربا سريع الحركة . ۱
ن و ر ، يك ريشه صحيح است كه بر روشنى و موج و كمثباتى دلالت مىكند . از همين ريشهاند نار و نور ، و ناميده شدنشان به اين نام ، از اين روست كه نورافشاناند ، و اين از آن جهت است كه موّاج و شتاباناند .
برخى از پژوهشگران در تبيين رابطه «نار» و «نور» گفتهاند :
إنّ الضوء و الحرارة متلازمان ؛ فإنّهما يتحصّلان من التموّج و الاهتزاز الشديد فى ذرّات الشىء و داخله. فإذا كان النظر إلى جهة الضوء يقال : إنّه نور و يطلق عليه النور ، و إذا لوحظ النظر إلى جهة الحرارة يطلق عليه النار و يناسبها وجود الألف الدالّ على التشعشع و الارتفاع و التلألؤ . ۲
روشنى و حرارت ، همراه هميشگىاند ، كه از موج و حركت تند در ذرّات و داخل يك شىء به دست مىآيند . وقتى به حيث نور آن نگريسته شود ، به آن نور گفته مىشود ، و بر آن ، «نور» اطلاق مىگردد ، و وقتى كه به حيث گرمايش آن نگريسته شود ، به آن «نار» گفته مىشود . و وجود الف د رنار ، كه دلالت بر شعاع و رفعت و برافروختگى دارد ، با آن مناسبت دارد .