۵۹۹. صحيح البخارى ـ به نقل از اَنَس ـ : پيامبر صلى الله عليه و آله به مَعاذ كه در تركِ شتر ايشان نشسته بود، فرمود: «اى مَعاذ بن جَبَل !» .
معاذ گفت: بله ، اى پيامبر خدا ! امر بفرما .
دوباره فرمود: «اى معاذ!» .
معاذ گفت: بله ، اى پيامبر خدا ! در خدمتم .
اين جملات ، سه بار ردّ و بدل شد . بار سوم ، پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: «هيچ كس نيست كه از صميم دلش گواهى دهد كه خدايى جز خداى يكتا نيست و محمّد ، فرستاده خداست ، مگر آن كه خداوند ، او را بر آتش ، حرام مىگردانَد» .
۶۰۰. سنن ابن ماجة ـ به نقل از ابن عمر ـ : همراه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله به يكى از غزوات ايشان مىرفتيم كه بر مردمانى گذشت. پرسيد: «شما كيستيد؟» .
گفتند: ما مسلمانيم . زنى مشغول هيزم كردن به تنورش بود و پسربچّهاى با خود داشت. شعله تنور كه بالا مىآمد ، بچّهاش را از آن ، دور مىكرد. آن زن ، نزد پيامبر صلى الله عليه و آله آمد و گفت : تو پيامبر خدايى؟
فرمود: «آرى» .
گفت : پدر و مادرم به فدايت ! آيا خداوند ، مهربانترينِ مهربانان نيست؟
فرمود: «چرا» .
گفت : آيا خداوند به بندگانش ، مهربانتر از مادر به فرزندش نيست؟
فرمود: «چرا» .
زن گفت: ولى مادر ، فرزندش را در آتش نمىاندازد!
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ، شروع به گريستن كرد . سپس سرش را به طرف آن زن كرد و فرمود: «خداوند ، از بندگانش تنها آن نافرمانِ سركشى را عذاب مىكند كه در برابر خدا ، سركشى مىنمايد و از گفتن "لا إله إلّا اللّه" ، امتناع مىورزد» .
۶۰۱. التوحيد ـ به نقل از ابن عبّاس ـ : پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود: «سوگند به آن كه مرا به راستى ، نويد دهنده بر انگيخت ، خداوند ، هرگز هيچ يكتاپرستى را با آتش ، عذاب نمىكند، و [بلكه] يكتاپرستان [براى ديگران] شفاعت مىكنند و شفاعتشان هم پذيرفته مىشود» .
سپس فرمود: «چون روز قيامت شود ، خداوند ـ تبارك و تعالى ـ دستور مىدهد تا عدّهاى را كه در سراى دنيا كردارهايشان بد بوده است ، به سوى آتش ببرند. آنها مىگويند:
پروردگارا ! چگونه ما را به آتش در مىآورى ، حال آن كه در سراى دنيا ، تو را به يگانگى مىپرستيديم؟! و چگونه زبانهايمان را در آتش مىسوزانى ، با آن كه در سراى دنيا به توحيد تو ، گويا بودهاند؟! و چگونه دلهاى ما را مىسوزانى ، در حالى كه معتقد بودهاند كه خدايى جز تو نيست؟! يا چگونه چهرههاى ما را مىسوزانى ، با آن كه آن را براى تو بر خاك نهادهايم؟! يا چگونه دستان ما را مىسوزانى ، در حالى كه آنها را به دعا ، به سوى تو بلند كردهايم ؟!
خداوند عز و جل مىفرمايد: "بندگان من! كردارهاى شما در سراى دنيا بد بود . پس سزاى شما ، آتش جهنّم است" .
مىگويند: پروردگارا ! بخشايش تو بزرگتر است يا خطاهاى ما؟
خداوند عز و جل مىفرمايد: "بخشايش من" .
مىگويند: رحمت تو ، پهناورتر است يا گناهان ما؟
مىفرمايد: "بلكه رحمت من" .
مىگويند: اقرار ما به يكتايى تو بزرگتر است يا گناهان ما؟
خداوند عز و جل مىفرمايد: "بلكه اقرار شما به يكتايى من ، بزرگتر است".
مىگويند: پروردگارا ! پس بايد بخشايش و رحمت تو كه همه چيز را در بر گرفته است ، ما را نيز در بر بگيرد .
پس، خداوند عز و جل مىفرمايد: "فرشتگان من! به عزّت و جلالم سوگند ، هيچ مخلوقى را نيافريدهام كه نزد من ، محبوبتر از كسانى باشد كه به يكتايى من و اين كه خدايى جز من نيست ، اقرار دارند، و بر من است كه يكتاپرستانم را به آتش ، در نياورم. بندگانم را به بهشت در آوريد !"» .