حديث
۲۵۵. پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : در دوزخيان، چنان گرسنگىاى افكنده مىشود كه با عذابى كه در آن به سر مىبرند ، برابرى مىكند. پس فرياد كمكخواهى بر مىدارند ؛ ولى با خوراكى از خارِ خشك ـ كه نه فربه مىسازد و نه گرسنگى را مىزدايد ـ به فريادشان رسيده مىشود. دوباره فرياد بر مىآورند كه گرسنهايم . اين بار ، خوراكى گلوگير به آنان خورانده مىشود. به ياد مىآورند كه در دنيا اگر لقمهاى در گلويشان گير مىكرد ، آن را با نوشيدن آب فرو مىبردند. پس آب مىطلبند، و با چنگكهاى آهنى، ظرفهاى آب جوشان به طرفشان برده مىشود. همين كه به نزديك صورت آنان مىرسد، چهرههايشان را بريان مىكند . و چون وارد معدههايشان شود ، امعا و احشاى آنها را تكّه تكّه مىكند .
در اين هنگام، مىگويند: نگهبانان جهنّم را بخوانيد . و آنها به ايشان مىگويند: «مگر پيامبرانتان دلايل روشن به سوى شما نياوردند ؟! مىگويند: «چرا». مىگويند: پس بخوانيد ؛ ولى دعاى كافران جز در بيراهه نيست» .
دوزخيان مىگويند: مالك [ـِ دوزخ ]را بخوانيد [و از او خواهش كنيد]، پس مىگويند: «اى مالك ! پروردگارت [را بخوان تا] جان ما را بستاند» و او پاسخشان مىدهد كه: «شما ماندگاريد» .
۲۵۶. الكافى ـ به نقل از زراره ـ : از امام باقر عليه السلام در باره اين سخن خداى عز و جل پرسيدم: «روزى كه زمين به زمينى ديگر بَدَل مىشود» .
فرمود: «به گِرده نانى خالص تبديل مىشود و مردم از آن مىخورند تا آن گاه كه از حسابرسى فارغ شوند» .
كسى گفت : در آن روز، آنان چندان گرفتارند كه به خوردن و آشاميدن نمىرسند!
فرمود: «خداوند عز و جل آدمىزاده را ميانْتهى آفريده است و ناگزير از خوردن و آشاميدن است . آيا در آن روز ، آنان گرفتارترند يا كسانى كه در آتشاند؟ [حتّى]
كسانى هم كه در آتشاند ، آب [و غذا ]مىطلبند، و خداوند عز و جل مىفرمايد: «و اگر آب بطلبند، با آبى چون مسِ گداخته به دادشان رسيده مىشود كه چهرهها را بريان مىكند، و چه بد نوشيدنى است آن !» » .