۲. امام على عليه السلام ـ به عبد اللّه بن عبّاس ، هنگامى كه او را به استاندارى بصره گمارد ـ : بدان كه آنچه تو را به خدا نزديك كند ، از آتش دور مىكند ، و آنچه تو را از خدا دور كند ، به آتش نزديك مىكند .
۳. حلية الأولياء ـ به نقل از فضيل ـ : شبى در حالى كه على عليه السلام در حياط خانهاش بود ، بر او سرك كشيدم و ديدم كه مىگويد: «آتش ! كِى مىتوان از آتش ، رهايى يافت ؟ !» .
۴. تهذيب الكمال ـ به نقل از ابو نوح انصارى ـ : در اتاقى كه در آن ، امام زين العابدين عليه السلام در حال سجده بود ، آتشسوزى شد . اهل خانه شروع به داد و فرياد كردند و مىگفتند: «اى پسر پيامبر خدا ، آتش! اى پسر پيامبر خدا ، آتش!» ؛ ولى ايشان سرش را [از سجده] بر نداشت ، تا آن كه آتش خاموش شد. آن گاه ، به ايشان گفتند: چه چيزى شما را از آتش غافل ساخت؟
فرمود: «آتش ديگر (آتش آخرت) ، مرا از آن غافل ساخت» .
۱ / ۲
جهنّم
قرآن
«و هر گاه به او گفته شود: «از خدا بترس» ، نخوت ، وى را به گناه كشانَد. پس جهنّم براى او بس است، و چه بدبسترى است!».
«آيا به كسانى كه در برابر نعمت خدا ناسپاسى كردند و قوم خود را به سراى هلاكت كشاندند ، نمىنگرى؟ [قوم خود را] به جهنّم [كشاندند] كه وارد آن مىشوند و چه بد قرارگاهى است! و براى خدا مانندهايى قرار دادند تا از راه او گمراه كنند. بگو: [از نعمتهاى دنيا ]برخوردار شويد كه قطعا بازگشت شما به سوى آتش است».
حديث
۵. امام زين العابدين عليه السلام ـ در دعا ـ : خداوندا! كاش خبر جهنّم و زنجيرها و سنگينىِ
غُلهايش را نشنيده بودم . خداوندا! كاش پرندهاى بودم كه از بيم تو ، در هوا پرواز مىكردم . خداوندا! واى بر من ، واى بر من ، اگر جهنّم ، محشر من باشد! خداوندا! واى بر من ، واى بر من ، اگر جاى نشستنم جهنّم باشد ! خداوندا! واى بر من ، واى بر من ، اگر غذايم در جهنّم ، زقّوم باشد! خداوندا! واى بر من ، واى بر من ، اگر آب جوش جهنّم ، آشاميدنىام باشد! خداوندا! واى بر من ، واى بر من ، اگر شيطان و كافران ، همنشينان من در جهنّم باشند!