135
بهشت و دوزخ از نگاه قرآن و حديث

۱۴۰. امام على عليه ‏السلام : اين آتش شما ، جزئى از هفتاد جزء آتش جهنّم است، در حالى كه [همين آتش نيز] اگر با هفتاد آب شسته نشده بود ، هيچ آدمى طاقت نداشت كه آن را بر افروزد. همين آتش در روز قيامت ، [از داغىِ آتش دوزخ ]چنان فريادى مى‏كشد كه تمام فرشتگان مقرّب و پيامبران مرسل ، از فرياد آن به زانو در مى‏آيند. اگر مردى از اهل آتش دوزخ ، در مشرق آويزان شود ، اهالى مغرب از گرماى آن مى‏سوزند.

۵ / ۴

سياهىِ جهنّم

۱۴۱. پيامبر خدا صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله : مى‏پنداريد كه آتش جهنّم ، همانند اين آتش شماست؟ [نه، ]آتش جهنّم، از قير هم سياه‏تر است. اين آتش دنيا ، جزئى است از شصت و اندى جزء آن، يا چهل و اندى جزء آن .

۱۴۲. پيامبر خدا صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله : هزار سال در آتش [جهنّم] دميده شد تا سرخ گرديد . سپس هزار سال ديگر در آن دميده شد تا سفيد گشت . سپس هزار سال در آن دميده شد تا سياه گرديد. بنا بر اين، آتش جهنّم سياه و تاريك است.

۱۴۳. پيامبر خدا صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله : خداوند ، ابر سياه تاريكى را براى اهل آتش پديد مى‏آورد و گفته مى‏شود: «اى اهل آتش! چه مى‏خواهيد؟» .
دوزخيان با ديدن آن ، به ياد ابرهاى دنيا مى‏افتند و مى‏گويند: پروردگارا ! نوشيدنى!
پس خداوند بر آنان كُند و زنجيرهايى فرو مى‏بارانَد كه بر كُند و زنجيرهايشان مى‏افزايد، و اخگرهايى مى‏بارانَد كه بر آنان شعله‏ور مى‏شوند .

۱۴۴. تفسير القمّى ـ به نقل از ابو بصير ـ : به امام صادق عليه ‏السلام گفتم : اى پسر پيامبر خدا ! در من خوف ايجاد كن كه دلم سخت گشته است.
فرمود: «اى ابو محمّد! براى زندگىِ طولانى آماده شو؛ چرا كه جبرئيل با چهره‏اى گرفته ، نزد پيامبر خدا صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله آمد، در حالى كه پيش از آن ، تبسّم‏كنان مى‏آمد. پيامبر خدا صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله فرمود: "اى جبرئيل! [چرا] امروز با چهره‏اى گرفته ، نزد من آمده‏اى؟".
جبرئيل گفت: اى محمّد! دَمه‏هاى آتش نصب شد.
پيامبر صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله فرمود: "دمه‏هاى آتش چيست، اى جبرئيل؟" .
گفت: اى محمّد! به دستور خداوند عز و جل ، هزار سال در آتش دميده شد تا سفيد گرديد، و هزار سال ديگر در آن دميده شد تا سرخ گشت . ديگر بار ، هزار سال در آن دميده شد تا سياه گرديد. بنا بر اين، آتش دوزخ ، سياه و تاريك است. اگر قطره‏اى از خارِ سمّ در نوشيدنىِ اهل دنيا بچكد ، همه آنها از بوى تعفّن آن مى‏ميرند و اگر حلقه‏اى از زنجيرِ هفتاد گزى آن ، بر اهل دنيا نهاده شود، همه آنان از حرارتش آب مى‏شوند و اگر جامه‏اى از جامه‏هاى اهل آتش ، ميان آسمان و زمين آويزان گردد ، همه اهل زمين از بوى آن و از برافروختگى‏اش مى‏ميرند.
در اين هنگام، پيامبر خدا صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله و جبرئيل گريستند. پس خداوند ، فرشته‏اى را به سوى آن دو فرستاد كه به ايشان گفت: پروردگارتان به شما سلام مى‏رساند و مى‏فرمايد : شما را از اين كه گناهى كنيد تا به سبب آن عذابتان كنم، مصون داشتم .
از آن زمان به بعد، پيامبر خدا صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله ديگر جبرئيل را متبسّم نديد».
امام صادق عليه ‏السلام فرمود : «اهل آتش، آتش را بزرگ مى‏شمارند و اهل بهشت نيز بهشت و نعمت‏هاى آن را بزرگ مى‏شمارند . اهل جهنّم چون وارد آن شوند ، بعد از هفتاد سال در قعرش فرو مى‏افتند و چون [دو باره] به بالاى آن رسند ، با گرزهاى آهنى بر سرشان كوفته مى‏شود و به قعر آن باز مى‏گردند، و پيوسته بر اين حال‏اند. اين ، همان سخن خداى عز و جل است كه : «هر گاه بخواهند از آن خارج شوند ، ...» . سپس پوست‏هايشان به پوستى ديگر تبديل مى‏شود».
امام صادق عليه ‏السلام فرمود: «كافى است ، اى ابو محمّد؟!» .
گفتم : كافى است، كافى است .


بهشت و دوزخ از نگاه قرآن و حديث
134

۱۴۰. الإمام عليّ عليه ‏السلام : نارُكُم هذِهِ جُزءٌ مِن سَبعينَ جُزءا مِن نارِ جَهَنَّمَ ، ولَولا أنَّها غُسِلتُ بِسَبعينَ ماءً ما أطاقَ آدَمِيٌّ أن يُسعِرَها ، وإنَّ لَها يَومَ القِيامَةِ لَصَرخَةً لا يَبقى مَلَكٌ مُقَرَّبٌ ولا نَبِيٌّ مُرسَلٌ إلّا جَثا عَلى رُكبَتَيهِ مِن صَرخَتِها ، ولَو أنَّ رَجُلاً مِن أهلِ النّارِ عُلِّقَ بِالمَشرِقِ لَاحتَرَقَ أهلُ المَغرِبِ مِن حَرِّهِ . ۱

۵ / ۴

سَوادُ جَهَنَّمَ

۱۴۱. رسول اللّه‏ صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله : تَحسَبونَ أنَّ نارَ جَهَنَّمَ مِثلُ نارِكُم هذِهِ؟ هِيَ أشَدُّ سَوادا مِنَ القارِ، هِيَ جُزءٌ مِن بِضعَةٍ وسِتّينَ جُزءا مِنها ، أو نَيِّفٍ وأربَعينَ جُزءا . ۲

۱۴۲. عنه صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله : اُوقِدَ عَلَى النّارِ ألفَ سَنَةٍ حَتَّى احمَرَّت ، ثُمَّ اُوقِدَ عَلَيها ألفَ سَنَةٍ حَتَّى ابيَضَّت ، ثُمَّ اُوقِدُ عَلَيها ألفَ سَنَةٍ حَتَّى اسوَدَّت ، فَهِيَ سَوداءُ مُظلِمَةٌ . ۳

۱۴۳. عنه صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله : يُنشِئُ اللّه‏ُ سَحابَةً لِأَهلِ النّارِ سَوداءَ مُظلِمَةً، فَيُقالُ : يا أهلَ النّارِ، أيَّ شَيءٍ تَطلُبونَ؟ فَيَذكُرونَ بِها سَحابَةَ الدُّنيا، فَيَقولونَ : يا رَبَّنَا الشَّرابُ! فَيُمطِرُهُم أغلالاً تَزيدُ في أغلالِهِم ، وسَلاسِلَ تَزيدُ في سَلاسِلِهِم ، وجَمرا تَلتَهِبُ عَلَيهِم . ۴

۱۴۴. تفسير القميّ عن أبي بصير عن الإمام الصادق عليه ‏السلام ، قال : قُلتُ لَهُ : يَابنَ رَسولِ اللّه‏ِ خَوِّفني ؛ فَإِنَّ قَلبي قَد قَسا .
فَقالَ عليه ‏السلام : يا أبا مُحَمَّدٍ ، استَعِدَّ لِلحَياةِ الطَّويلَةِ ؛ فَإِنَّ جَبرَئيلَ جاءَ إلى رَسولِ اللّه‏ِ صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله وهُوَ قاطِبٌ وقَد كانَ قَبلَ ذلِكَ يَجيءُ وهُوَ مُبتَسِمٌ ، فَقالَ رَسولُ اللّه‏ِ صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله : يا جَبرَئيلَ ، جِئتَنِي اليَومَ قاطِباً ؟ فَقالَ : يا مُحَمَّدُ ، قَد وُضِعَت مَنافِخُ النّارِ . فَقالَ : وما مَنافِخُ النّارِ يا جَبرَئيلَ ؟
فَقالَ : يا مُحَمَّدُ ، إنَّ اللّه‏َ عز و جل أمَرَ بِالنّارِ فَنُفِخَ عَلَيها ألفَ عامٍ حَتَّى ابيَضَّت ، ونُفِخَ عَلَيها ألفَ عامٍ حَتَّى احمَرَّت ، ثُمَّ نُفِخَ عَلَيها ألفَ عامٍ حَتَّى اسوَدَّت ، فَهِيَ سَوداءُ مُظلِمَةٌ . لَو أنَّ قَطرَةً مِنَ الضَّريعِ قَطَرَت في شَرابِ أهلِ الدُّنيا لَماتَ أهلُها مِن نَتنِها . ولَو أنَّ حَلقَةً مِنَ السِّلسِلَةِ ـ الَّتي طولُها سَبعونَ ذِراعا ـ وُضِعَت عَلَى الدُّنيا لَذابَتِ الدُّنيا مِن حَرِّها . ولَو أنَّ سِربالاً مِن سَرابيلِ أهلِ النّارِ عُلِّقَ بَينَ السَّماءِ وَالأَرضِ لَماتَ أهلُ الأَرضِ مِن ريحِهِ ووَهَجِهِ !
فَبَكى رَسولُ اللّه‏ِ صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله وبَكى جَبرَئيلُ ، فَبَعَثَ اللّه‏ُ إلَيهِما مَلَكاً ، فَقالَ لَهُما : إنَّ رَبَّكُما يُقرِئُكُمَا السَّلامَ ويَقولُ : قَد آمَنتُكُما أن تُذنِبا ذَنباً اُعَذِّبُكُما عَلَيهِ .
فَقالَ أبو عَبدِاللّه‏ِ عليه ‏السلام : فَما رَأى رَسولُ اللّه‏ِ صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله جَبرَئيلَ مُبتَسِماً بَعدَ ذلِكَ .
ثُمَّ قالَ : إنَّ أهلَ النّارِ يُعَظِّمونَ النّارَ ، وإنَّ أهلَ الجَنَّةِ يُعَظِّمونَ الجَنَّةَ وَالنَّعيمَ . وإنَّ أهلَ جَهَنَّمَ إذا دَخَلوها هَوَوا فيها مَسيرَةَ سَبعينَ عاماً ، فَإِذا بَلَغوا أعلاها قُمِعوا بِمَقامِعِ الحَديدِ واُعيدوا في دَرَكِها . هذِهِ حالُهُم ، وهُوَ قَولُ اللّه‏ِ عز و جل : «كُلَّمَا أَرَادُواْ أَن يَخْرُجُواْ مِنْهَا» اِلَخ ، ثُمَّ تُبَدَّلُ جُلودُهُم جُلوداً غَيرَ الجُلودِ الَّتي كانَت عَلَيهِم .
فَقالَ أبو عبدِاللّه‏ِ عليه ‏السلام : حَسبُكَ يا أبا مُحَمَّدٍ ؟ قُلتُ : حَسبي ، حَسبي . ۵

1.مسند زيد : ص ۴۱۶ عن الإمام زين العابدين عن أبيه عليهماالسلام .

2.البعث والنشور : ص ۲۸۶ ح ۵۰۱ عن أبي هريرة .

3.سنن الترمذي : ج ۴ ص ۷۱۰ ح ۲۵۹۱ ، سنن ابن ماجة : ج ۲ ص ۱۴۴۵ ح ۴۳۲۰ وزاد فيه «كالليل المظلم» وكلاهما عن أبي هريرة ، المعجم الأوسط : ج ۳ ص ۹۰ ح ۲۵۸۳ عن عمر وزاد في آخره «لا يضيء شررها ، ولا يطفأ لهبها» ، شعب الإيمان : ج ۱ ص ۴۸۹ ح ۷۹۹ عن أنس وزاد في آخره «لا يطفأ لهبها» ، كنزالعمّال : ج ۱۴ ص ۵۲۲ ح ۳۹۴۸۳ ؛ تفسير القمّي : ج ۲ ص ۸۱ عن أبي بصير ، روضة الواعظين : ص ۵۵۶ كلاهما عن الإمام الصادق عليه ‏السلام عن جبرئيل عليه ‏السلام نحوه ، بحارالأنوار : ج ۸ ص ۲۸۰ ح ۱ وراجع : الدروع الواقية : ص ۲۷۲ .

4.المعجم الأوسط : ج ۴ ص ۲۴۷ ح ۴۱۰۳ .

5.تفسير القميّ : ج ۲ ص ۸۱ ، بحارالأنوار : ج ۸ ص ۲۸۰ ح ۱ .

  • نام منبع :
    بهشت و دوزخ از نگاه قرآن و حديث
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ریشهری، با همكاری: سیّد رسول موسوی، ترجمه: حمیدرضا شیخی
    تعداد جلد :
    2
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 13837
صفحه از 792
پرینت  ارسال به