335
پژوهشي در فرهنگ حيا

پرهيز ندارد . مثلاً كسانى كه در كارگاه ها و تعميرگاه ها كار مى كنند و لباس كارى به تن دارند كه معمولاً كثيف و آلوده است ، از كثيف و آلوده شدن آن باكى ندارند ؛ امّا اگر كسى كه لباس تميز ، سفيد و زيبايى بر تن دارد ، وارد اين گونه مكان ها گردد ، به شدّت مراقب است كه لباسش آلوده نشود . در بحث بى حيايى نيز همين گونه است . كسى كه پوششى از كرامت دارد ، آن را از آلوده شدن نگه مى دارد و اگر در منظر ديگران ، نَمى از آلودگى و غبارى از كثيفى بر وى بنشيند ، شرم مى كند و سريعا درصدد جبران آن برمى آيد ؛ امّا اگر كسى از نفسى آلوده برخوردار باشد و پوششى از فرومايگى بر جان خويش داشته باشد ، از آلوده تر شدن آن ، باكى نخواهد داشت . چنين شخصى ، آبرو و اعتبارى ندارد تا مراقب آن باشد و به همين جهت ، از انجام دادن هيچ كارى شرم نخواهد كرد .
نكته ديگر اين كه وجهه اجتماعى ، از عوامل مؤثّر در حياى فرد است . ممكن است كسى از شخصيت بالايى برخوردار نباشد ؛ امّا در ميان مردم ، آبرو و اعتبارى داشته باشد . همين جايگاه وى نزد افكار عمومى و همين تصويرى كه مردم از وى دارند ، عامل بازدارنده اى است كه شرم و حيا را برمى انگيزد . چنين شخصى ، مراقب است كه وجهه خود را نزد ديگران ، خراب نكند . بنا بر اين ، در فرض « لئامت پنهان و كرامت آشكار » ، باز هم امكان بروز حيا وجود دارد ؛ امّا اگر فرومايگى فرد ، آشكار باشد و از وجهه و اعتبار اجتماعى برخوردار نباشد ، دليلى براى حرمت نگه داشتن وجود نخواهد داشت . او چيزى در ميان مردم ندارد تا آن را حفظ كند . بنا بر اين ، فرومايگى آشكار ، موجب بى حيايى مى گردد .
البته همواره اين گونه نيست كه نبودِ اعتبار اجتماعى ، موجب بى حيايى گردد . ممكن است كسى در ميان مردمْ آبرويى نداشته باشد ؛ امّا اگر همين شخص از حرمت و كرامت نفسانى برخوردار باشد ، باز هم اهل شرم خواهد بود . اين ، تفاوتِ ميان كرامت و فرومايگى است . كرامت ، عامل حياست و فرومايگى ،


پژوهشي در فرهنگ حيا
334

مفاهيم اصلى بى حيايى ، روشن تر مى گردد .

مفاهيم اصلى بى حيايى

اين بحث را نيز با الگوى چهار عنصرىِ مفاهيم ، بررسى مى كنيم :

۱ . شخص بى حيا

در بحث حيا ، ويژگى فرد ، «كرامت نفس» بود و در بحث كم رويى ، «ضعف نفس» و در اين بحث ، ويژگى فرد بى حيا ، « لئامت (پستى) » است . بى حيايى و پرده درى ، جز از افراد پَست برنمى آيد . فرد پَست ، هيچ حرمتى را نگه نمى دارد و حضور هيچ ناظرى را محترم نمى شمرد . كسى كه از حرمت و كرامت نفس برخوردار باشد ، حرمت ديگران را پاس مى دارد ۱ و كسى كه داراى نفسى خوار و پست باشد ، هيچ حريمى را پاس نمى دارد و هيچ حرمتى را نگه نمى دارد . به همين جهت ، امام على عليه السلاممى فرمايد :

۰.اللَّئيمُ لايَستَحيي . ۲

۰.فرومايه ، شرم ندارد .

بنا بر اين ، فرومايگى شخص ، يكى از عناصر اصلى بى حيايى است . بدون اين عنصر ، بى حيايى شكل نمى گيرد . ممكن نيست فرد كريم ، بى حيا باشد و سرّ آن نيز در اين است كه حيا كردن و حرمت نگه داشتن ، براى حفظ آبرو و حرمت خودِ فرد است . در حقيقت ، كسى كه حرمت نگه مى دارد ، اعتبار و آبروى خود را از لكّه دار شدن ، مصون مى سازد و اين ، مخصوص انسان هاى كريم النفس است . كسى كه از كرامت نفس برخوردار نباشد ، براى حفظ آن نيز تلاش نخواهد كرد . درست شبيه كسى كه لباس آلوده به تن دارد و مشخّص است كه چنين كسى از آلودگى

1.در فرهنگ اسلام ، ميان كرامت نفس و ضدّ ارزش ها رابطه معكوس وجود دارد . اگر كرامت نفس وجود داشته باشد ، همه قبيح ها نزد فرد ، خوار و پست مى گردد (ر . ك : ميزان الحكمة ، ج ۳ ، ص ۲۶۸۳ / الكرم) .

2.غررالحكم ودررالكلم ، ح ۱۰۵۳ ؛ عيون الحكم والمواعظ ، ص ۴۳ .

  • نام منبع :
    پژوهشي در فرهنگ حيا
    سایر پدیدآورندگان :
    عبّاس پسنديده
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1383
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 9730
صفحه از 388
پرینت  ارسال به