معاوية بن وهب نيز نقل مى كند كه روزى امام صادق عليه السلاممرا در حالى كه سبزى حمل مى كردم ، مشاهده كرد . لذا فرمود :
۰.يُكرَهُ لِلرَّجُلِ السَّرِىِّ أن يَحمِلَ الشَّيءَ الدَّنِيَّ فَيُجتَرَأَ عَلَيهِ . ۱
۰.براى انسان شريف ، خوب نيست كه چيز كم ارزشى را حمل كند و در نتيجه ، مردم بر او گستاخ شوند .
يونس بن يعقوب نقل مى كند كه روزى امام صادق عليه السلام ، يكى از اهالى مدينه را ديد كه براى خانواده اش خريد كرده بود و آن را به طرف خانه مى بُرد . وقتى آن شخصْ امام عليه السلامرا ديد ، شرمنده و سرافكنده شد . حضرت براى اين كه از شرم و فشار روانى وى بكاهد ، به او يادآور شد كه كار زشتى انجام نداده است . سپس فرمود :
۰.أما وَاللّهِ لَولا أهلُ المَدينَةِ لَأَحبَبتُ أن أشتَرِيَ لِعِيالي الشَّيءَ ثُمَّ أحمِلَهُ إلَيهِم . ۲
۰.آگاه باش ! به خدا سوگند ، اگر به خاطر [ حرف] مردم مدينه نبود ، هر آينه دوست مى داشتم كه چيزى براى خانواده ام خريد كنم و سپس خودم آن را براى آنان حمل كنم .
در اين روايت ، چند نكته وجود دارد :
اولاً حضرت ، آن شخص را دلدارى مى دهد ؛ چرا كه اساسا اين كار از نظر ايشان ، زشت و مايه شرمسارى نيست و لذا جا ندارد كه او از امام عليه السلامشرم كند و بدين وسيله ، تنيدگى (فشار روانى) وى را كاهش مى دهند . همان گونه كه در جاى خود بحث شد ، حيا ، وقتى شكل مى گيرد كه آن كار ، نزد ناظر هم زشت باشد و لذا وقتى خريد و حمل مايحتاج خانه نزد امام عليه السلامزشت نيست ، شرمنده شدن هم جايى نخواهد داشت .