299
پژوهشي در فرهنگ حيا

ممكن است براى ترك ميهمانى ، دليلى مثل عذر شرعى و يا پيش آمدن گرفتارى و موانعى از اين دست ، وجود داشته باشد . در اين گونه موارد ، كم رويى صدق نمى كند . امّا اگر دليلى براى اين كار وجود نداشته باشد و شخص به خاطر ناتوانى در برقرارى ارتباط ، دعوت را رد كند ، نشانه كم رويى است .
۳ . گاهى ممكن است انسان ها به بيمارى هايى مبتلا شوند كه از برملا شدن آنها ، شرم داشته باشند . هر نوع بيمارى اى اين گونه نيست . مثلاً بيمارى سرماخوردگى ، از چيزهايى نيست كه شرم آور باشد و لذا اطّلاع ديگران از آن ، مشكل ساز نيست ؛ امّا برخى بيمارى ها چنين نيستند . در اين موارد ، اين مقدار پذيرفته است كه از اطّلاع عموم و انتشار آن ، جلوگيرى شود ؛ امّا اگر اين كار ، موجب شود حتّى كسانى كه مى توانند به رفع مشكل كمك كنند ، از آن بى خبر باشند ، پذيرفتنى نيست . آگاه نكردن پزشك و يا كسانى كه قادر به حلّ مشكل هستند ، از اقسام كم رويى است .
اسحاق صحّاف ، از ياران امام كاظم عليه السلام به ناتوانى جنسى دچار شده بود . حضرت از اين موضوع ، باخبر شد و آن را با وى در ميان گذاشت . او گفت : سه سال است كه هر درمانى كرده ام ، فايده نداشته است . امام به وى فرمود : «چرا مرا مطّلع نساختى ؟» . گفت : مى دانم كه هيچ چيز از شما پنهان نيست و گشايش همه امور ، نزد شماست ؛ ولى از شما خجالت كشيدم . اين كار اسحاق ، همان كم رويى است و امام عليه السلام ، او را به خاطر اين كم رويى سرزنش كرد . ۱
۴ . يكى از آداب اسلامى اين است كه وقتى كسى عطسه كرد ، خودِ او سپاس خدا را به جا آورد و بگويد : «الحمد للّه رب العالمين !» و كسى كه شاهد عطسه است ، براى او طلب رحمت كرده ، بگويد : «رَحِمَكَ اللّه (خدا تو را رحمت كند) !» . افراد كم رو ، از به جا آوردن اين ادب اسلامى در حضور ديگران ، خجالت مى كشند .

1.بحار الأنوار ، ج ۹۵ ، ص ۱۱۳ .


پژوهشي در فرهنگ حيا
298

هم مى كند و با اين حال ، احساس مى كند كه نمى تواند با او رابطه برقرار كند . اين را بايد كم رويى شديد دانست ؛ زيرا احساس علاقه قلبى مى تواند فرايند آشنايى را تسهيل كند . اگر با وجود چنين عامل تقويت كننده اى ، باز هم كم رويى اجازه برقرارى رابطه را ندهد ، نشان از كم رويى شديد و ناتوانى بيشتر فرد در برقرارى ارتباط است . به همين جهت ، رسول خدا فرموده است :

۰.إنّ مِن أعجَزِ العَجزِ رَجُلٌ لَقِيَ رَجُلاً فَأَعجَبَهُ نَحوُهُ ، فَلَم يَسأَلهُ عَنِ اسمِهِ ونَسَبِهِ ومَوضِعِهِ . ۱

۰.همانا بدترين شكلِ ناتوانى ، آن است كه كسى شخص ديگرى را ملاقات كند و از او خوشش بيايد؛ولى از اسم او و نسب او و محلّ [سكونت] او پرسش نكند.

۲ . گاهى كم رويى نسبت به كسانى است كه فرد با آنها آشناست . در اين فرض ، نسبت به اصلِ آشنايى كم رو نيست ؛ بلكه نسبت به توسعه روابط كم روست . چنين افرادى ، روابط زيادى با ديگران ندارند ، كمتر در برنامه هاى جمعى شركت مى كنند و معمولاً دعوت ديگران را رد مى كنند . رسول خدا ، درباره يكى از اقسام عجز مى فرمايد :

۰.... أن يَبدُرَ أحَدُكُم بِطَعامٍ يَصنَعُهُ لِصاحِبِهِ فَيُخلِفَهُ ولا يَأتِيَهُ . ۲

۰.... يكى اين كه كسى براى رفيق خود ، غذا درست كند و او را دعوت كند ؛ ولى او تخلّف كند و در ميهمانى حاضر نشود .

۰.همچنين آن حضرت در سخن ديگرى فرموده است :مِن أعجَزِ العَجزِ رَجُلٌ دَعاهُ أخوهُ إلى طَعامٍ فَتَرَكَهُ مِن غَيرِ عِلَّةٍ . ۳

۰.از بدترين ناتوانى آن است كه كسى توسط برادرش به غذا دعوت شود ، ولى بدون دليل ، آن را رد كند .

1.الكافى ، ج ۲ ، ص ۶۷۱ ؛ مسائل على بن جعفر ، ص ۳۳۰ (ح ۸۲۱) ؛ المحاسن ، ج ۲ ، ص ۴۱۱ (ح ۱۴۶) .

2.الكافى ، ج ۲ ، ص ۶۷۱ ؛ مسائل على بن جعفر ، ص ۳۲۹ (ح ۸۲۰) .

3.المحاسن ، ص ۴۱۱ (ح ۱۴۶) ؛ بحار الأنوار ، ج ۷۵ ، ص ۴۴۸ .

  • نام منبع :
    پژوهشي در فرهنگ حيا
    سایر پدیدآورندگان :
    عبّاس پسنديده
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1383
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 10772
صفحه از 388
پرینت  ارسال به