هزينه كردن و به كار بستن معرفت هاى كسب شده است . به همين جهت ، درباره هنگام خلوت ، صحبت از كسب معرفت نشده ؛ بلكه صحبت از ذكر و يادآورى خداوند به ميان آمده است . يادآورى ، يعنى فراخوانى آنچه وجود دارد . امام صادق عليه السلاممى فرمايد :
۰.هر چند من خلوت را خوش نمى دارم ، ولى اگر تنها ماندن ، ناچارى است ، اشكالى ندارد ؛ امّا خدا را بسيار ياد كنيد . ۱
۰.رسول خدا نيز به ابورزين مى فرمايد :يا أبا رَزينٍ ! إذا خَلَوتَ فَأَكثِر ذِكرَ اللّهِ . ۲
۰.اى ابو رزين ! هرگاه خلوت كردى ، خدا را بسيار ياد كن .
خداوند به حضرت عيسى عليه السلامسفارش كرده كه وقتى با گناه خلوت كردى ، مرا فراموش نكن ۳ و هنگام خلوت ، مرا بسيار ياد كن . ۴ السلاممى فرمايد :
۰.فَلَمّا هَمَّت بِهِ وهَمَّ بِها قالَت : كَما أنتَ ! قالَ : ولِمَ ؟! قالَت : حَتّى اُغَطِّيَ وَجهَ الصَّنَمِ لايَرانا ! فَذَكَرَ اللّهَ عِندَ ذلِكَ وقَد عَلِمَ أنَّ اللّهَ يَراهُ فَفَرَّ مِنها هارِبا . ۵
۰.وقتى او به يوسف متمايل شد و يوسف به او تمايل پيدا كرد ، زليخا گفت : «همين جا باش !» . يوسف پرسيد : «چرا ؟» . زليخا گفت : «تا صورت بت را بپوشانم كه ما را نبيند !» . در اين هنگام بود كه يوسف ، خدا را ياد كرد و دانست كه خداوند ، او را مى بيند . پس ، از زليخا فرار كرد .
بنا بر اين ، اگر بناست همان طور كه امام كاظم عليه السلام خواسته است ، «از خدا همان گونه حيا كنيم كه از مردم حيا مى كنيم» ، ۶ نخست بايد بنيان هاى معرفتى آن را درست كرد و سپس ، هنگام نياز به وسيله «ذكر» ، آن را فراخوانى نمود . پيش از آن كه فرزندان و جوانان و نوجوانان به خلوت هاى گناه آلودْ دچار شوند ، بايد تصوير ذهنى آنان را اصلاح كرد و آنان را با خداى حاضر و ناظر ، آشنا ساخت و صفت حيا را در آنان ، پرورش داد .
مى گويند استادى به شاگردان خود گفت : «مرغى را در جايى كه هيچ كس نبيند ، ذبح كنيد و بياوريد» . فردا همه شاگردان با مرغ هاى ذبح شده ، وارد شدند ، جز يك نفر كه با مرغى زنده آمده بود . وقتى استاد ، علّت آن را جويا شد ، او گفت : «هر جا رفتم ، خدا را حاضر و ناظر ديدم» .
آرى ! اين يك تكليف خداشناسى بود كه نتيجه آن ، استاد را در تربيت بهتر دانش آموزان يارى مى داد . مى گويند يكى از اولياى خدا ، سرآغاز سير و سلوك
1.در روايتى به نقل از سماعة بن مهران آمده است : «سألت أبا عبداللّه عليه السلام عن الرجل يبيت فى بيت وحده . فقال : إنّى لأكره ذلك وإن اضطر إلى ذلك فلا بأس به ولكن يكثر ذكر اللّه فى منامه ما استطاع ؛ از امام صادق عليه السلام درباره كسى كه در خانه اى تنها مى خوابد ، پرسيدم . حضرت فرمود : من چنين كارى را خوش نمى دارم و اگر ناچار شد ، اشكالى ندارد ؛ ولى هنگام خواب ، هر چه مى تواند خدا را ياد كند» . (الكافى ، ج ، ص ۵۳۳)
2.مستدرك الوسائل ، ج ۱۰ ،ص ۳۷۷ .
3.امام صادق عليه السلام مى فرمايد : «كان فيما وعظ اللّه عز و جل به عيسى بن مريم عليه السلام أيضا أن قال له : يا عيسى ! ... . لاتنس عند خلوتك بالذنب ذكرى ؛ يكى از موعظه هاى خداوند به عيسى بن مريم اين بود كه :اى عيسى ! ... هنگام خلوت كردن با گناه ، ياد مرا فراموش نكن» . (الأمالى ، صدوق ، ص ۶۱۰ ، ح ۸۴۲ ؛ بحار الأنوار ، ج ۱۴ ، ص ۲۹۴)
4.« ... يا عيسى ! ... وأكثر ذكري فى الخلوات ؛ اى عيسى ! ... و هنگام خلوت ، زياد مرا ياد كن» . (بحار الأنوار ، ج ۱۴ ، ص ۲۹۸)جالبْ اين كه در اين روايات ، صحبت از «ياد كردن» نيست ؛ بلكه صحبت از «فراوان ياد كردن» است . انسان ، همواره بايد به ياد خدا باشد ؛ ولى هنگام خلوت ، چون خطر افزايش مى يابد ، ياد خدا نيز بايد افزايش يابد تا بتواند خطر خلوت را دفع كند . پيامد ياد كردن خدا ، ايمن شدن خلوت انسان و مصونيت از گناه است ، همان گونه كه
درباره حضرت يوسف عليه السلاماتّفاق افتاد . آنچه حضرت يوسف را نجات داد ، اين بود كه ابتدا به ياد خدا افتاد و سپس شرم كرد . امام صادق عليه السلاممى فرمايد :
5.تفسير العياشى ، ج ۲ ، ص ۱۷۳ ؛ بحار الأنوار ، ج ۱۲ ، ص ۳۰۰ .
6.امام كاظم عليه السلام به هشام مى فرمايد : «يا هشام ! ... فاستحيوا من اللّه فى سرائركم كما تستحيون من الناس فى علانيتكم ؛ اى هشام ! ... از خدا در پنهانى هايتان شرم كنيد ، همان گونه كه در آشكارتان از مردم حيا مى كنيد» . (تحف العقول ، ص ۳۹۴ و ۵۰۲ ؛ بحار الأنوار ، ج ۱ ، ص ۱۴۸)