اخباریان اجماع را ساخته و پرداخته اهل سنّت میشمارند که از دستیابی به معارف اهل بیت محروم بودهاند.
۵. روایات کتب اربعه قطعی الصدور و عمل به آنها لازم است. تقسيمبندى احاديث به چهار گروه، که از دوران علامه حلی رواج پیدا کرده است، نادرست و ناروا است. استرآبادی در این باره میگوید:
احادیث به دستور امامان و به دست اصحاب آنها مکتوب شده است تا راهنمای شیعیان در عقاید و اعمالشان، به ویژه در زمان غیبت کبری، باشد؛ از این رو، تقسیمبندی این احادیث به اقسام چهارگانه باطل است۱.
او دوازده دلیل بر این مطلب ارائه میکند که مهمترین آن تأثیرپذیری این نظریه از اهل سنّت است. اگر چه سخن استرآبادی همه احادیث را شامل میشود، ولی اخباریان بعدی تصریح کردهاند که صحت احادیث، تنها مربوط به کتب اربعه است.۲
۶. اجتهاد و تقلید، بدعت و نادرست است؛ زیرا اینگونه اجتهاد و تقلید، در زمان معصومین علیهم السلام پیشینهای نداشته و از طریق اهل سنّت به جامعه شیعی منتقل شده است. اصحاب امامان علیهم السلام از شیوه اجتهادی آگاهی نداشتهاند و تنها منبع علمی آنان، روایات معصومین علیهم السلام بوده است که بر اساس آن عمل میکردهاند. امامان هرگز آنان را به اجتهاد فرانخوانده و از عمل به روایت منع نکردهاند، بلکه آنان را از استحسان و قیاس بر حذر داشتهاند. این شیوه، روش عالمان و فقیهان کهن نیز بوده است. اجتهاد و مباحث اصولی از زمان ابن ابیعَقیل و ابنجُنید در میان عالمان شیعی راه یافت.۳
۷. همه شیعیان مقلد ائمه علیهم السلام هستند و اگر با زبان عربی آشنا باشند, باید با بررسی احادیث، تکالیف خود را به طور مستقیم از اخبار استخراج کنند. بنابراین، ارتباط عالمان با توده مردم در مقام مجتهد و مقلد صحیح نیست.
۸. نتیجه پدیدآمده از ویژگی قبل آن است که همه مردم مقلد معصومین علیهم السلام هستند؛ بنابراین، تقلید از میت جایز است.