برخی دلیل رواج منقبتنگاری در این دوران را رواج تفکر نقلگرا و افول تفکر عقلگرا دانستهاند. در این دوران گروه معتزله نابود شد و تفکر اهل حدیث رونق گرفت. شیعیان نیز از این روش برای پیشبرد آرمانهای خویش استفاده کردند. شاید اثر تخریبی سلجوقیان و هجوم اهل سنّت به باورهای شیعی نیز در این رویکرد مؤثر بوده باشد.
مبادلات حدیثی
مبادلات حدیثی بین شیعه و اهل سنّت نیز در این دوران دیده میشود. در این دوران نگاشتههای حدیثی حساسیت کمتری نسبت به موضوعات فرقهای دارند و مؤلفین شیعی از متون حدیثی اهل سنّت استفاده کردند و برخی از نویسندگان اهل سنّت نیز این روش را پیگرفتند. نقل روایات اهل سنّت در کتابهایی همچون مجمع البیان، مکارم الأخلاق و مشکاة الانوار فراوان یافت میشود. این شیوه تنها در آثار برخی از قدما همچون شیخ صدوق دیده میشود.
ظهور خاندانهای دانشور
در این دوران به خاندانهای عالم و نگارشگران شیعی برمیخوریم. خاندان طبرسی، نمونه زیبایی از چند نسل عالمان را به جامعه شیعی عرضه کرده است.
خاندان علامه حِلّی نمونه دیگری است که علوم دینی را در طول چند نسل پاسداری کرده است. خاندان سید بن طاووس نیز در زمره این گروه قرار دارد.
فعالیت حدیثی شهرهای کوچک و ظهور دانشورانی برجسته در آن
اگرچه مناطقی بزرگ و مهم همچون بغداد، مصر، خراسان و قم در این دوران شاهد فعالیتهای چشمگیر حدیثی نبود، ولی شهرهایی کوچک را میتوان یافت که نام خویش را در این دوران جاودانه ساختهاند.
شهر حِلّه، مشهورترین شهر در این دوران است. این شهر که در اواخر قرن پنجم ساخته شد، محل زندگی عالمان بسیاری در این زمان است. ابنادریس حِلّی، که پیشتر از او یاد کردیم، از آن جمله است. او در پایان اثر ماندگار فقهی خویش،