صداقت او بسیار و خشوع و فروتنی او نیکو بود. زندگی بسیار ساده و لباسی خشن داشت.۱
مهمترین اقدام شیخ مفید، تشکیل مدرسههای علمی برای شیعیان و آموزش و تربیت کودکان شیعه و جذب نخبگان بود. وی در مکتبخانهها و کارگاههای بافندگی جستجو میکرد و کودکان تیزهوش و مستعد را در نظر میگرفت و با دادن پول به والدین آنان، آنها را به مکتب من برد و به آنان دانش میآموخت.۲ به این سبب، شاگردان تیزهوش بسیاری در محضر او گرد آمدند و به تحصیل مشغول شدند.
ظاهراً آموزشهای او تنها به فقه و حدیث محدود نمیشد. او به مباحث اعتقادی، به ویژه امامت، اهتمامی ویژه داشت. تلاش او در زدودن شبهههای مخالفان در مجموعه رسالههای کوچک و بزرگ او هویدا است. نوشتههای او بیش از دویست اثر است. غنای آثار، استواری اندیشه و تأثیر شگرف او در آرا و نظرات دانشمندان متأخر شیعی چنان بود که درباره وی گفتهاند: «او را برگردن هر دانشمند و پیشوایی حق و منت است».۳
دانشمندان بزرگی در حوزه درسی شیخ مفید حضور یافتند و به مقامات بلند علمی راه پیدا کردند. این گروه، مدرسه علمی بغداد را رونق بخشیدند و موجب تداوم مباحثات علمی آن شدند. مشهورترین افراد این گروه عبارتند از:
۱. سید مرتضی (۴۳۶ ـ ۳۵۵ ﻫ)؛
۲. شیخ طوسی (۴۶۰ ـ ۳۸۵ ﻫ)؛
۳. سید رضی (۴۰۶ ـ ۳۵۹ ﻫ)؛
۴. ابوالعباس نجاشی (۴۵۰ ـ ۳۷۲ ﻫ)؛
۵. ابوالفتح کراجَکی (۴۴۹ ﻫ)؛
۶. سَلّار دیلمی (۴۴۸ ﻫ).
در پایان مناسب است که گفتار ابن ابیطَیّ (م ۶۳۰ﻫ)، مؤلف خوشذوق شیعی، را نیز درباره وی نقل کنیم که جامع تمامی گفتارها است:
1.. سیر اعلام النبلاء، ج ۱۷، ص ۳۴۴.
2.. لسان المیزان، ج ۵، ص ۳۶۸.
3.. العبر، ج ۲، ص ۲۲۵؛ سیر اعلام النبلاء، ج ۱۷، ص ۳۴۴.