227
تاريخ حديث شيعه در سده هاي هشتم تا يازدهم هجري

فعند ذلك يأخذ فى الشطيحات والكلمات الّتى لايجوز التكلّم بها فى الشرع، كما روى عن أبى يزيد «سبحان [سبحانى] ما أعظم شأنى» وعن المنصور: «أنا الحق» و عن أبى سعيد: «ليس فى جبّتى إلاّ [سوى ]اللّه ...». ۱
اين در حالى است كه علاّمه حلّى در كتاب پيش گفته به نكوهش صوفيان از نظر عقيده و رفتار پرداخته است . ۲ با عنايت به متن رساله «شرح حديث حقيقت» مى توان گفت كه انتساب آن به علاّمه ، منتفى است . به هر روى ، شرح ياد شده با انتساب به علاّمه حلّى ، يك بار در مجموعه كلمات المحقّقين (ص ۴۹۶ ـ ۵۰۰) به سال ۱۴۰۲ ق ، توسّط منشورات مكتبة المفيد قم ، چاپ سنگى شده و بار ديگر در دفتر سوم ميراث حديث شيعه ، (ص۱۸۳ ـ ۱۹۸) به سال ۱۳۷۹ ش ، منتشر شده است .
ديگر كتاب هاى چاپى در باب شرح حديث ، عبارت اند از :
۱ . مصابيح القلوب ، كه در بخش متون اخلاقى معرّفى شد .
۲ . الرسالة العليّة ، كه در بخش اربعين نگارى معرّفى شد .
۳ . شرح المقالة التكليفيّة ، از بياضى نباطى ، كه در بخش متون اخلاقى معرّفى شد .
۴ . المقام الأسنى ، از كفعمى ، كه در بخش ادعيه معرّفى شد .
۵ . مشارق أنوار اليقين ، از برسى ، كه در بخش مناقب ، معرّفى شد .

ب. آثار خطّى و ناياب

۱ . شرح دعاء الصَنَمين
اين كتاب ، نگاشته على عراقى ، معاصر على بن هلال جزائرى است كه آن را به سال ۸۷۸ ق ، در قصبه جاجرم ، به فارسى نگاشته است . صاحب رياض ، نسخه اين

1.ر.ك: ميراث حديث شيعه ، دفتر سوم، ص ۱۹۲.

2.ر.ك: نهج الحق، ص ۵۸ .


تاريخ حديث شيعه در سده هاي هشتم تا يازدهم هجري
226

نظر اسناد و اعتبار مى پذيرد و ثانياً به متن روايت چندان علاقه مى يابد كه به شرح و تبيين مضمون آن در قالب رساله ، اقدام مى كند . با توجّه به اين نكته ، گفتنى است كه حديث معروف به «حقيقت» ، در آثار شناخته شده علاّمه نيامده و از اين رو ، دليلى بر عنايت خاصّ علاّمه به آن در دست نيست .
۲ . همچنان كه شيخ آقا بزرگ نيز تفطّن يافته و تذكّر داده اند ، متن شرح ، مشابه ديگر آثار علاّمه نيست . در تعبير كلّى بايد گفت كه شرح مورد بحث ، رويكرد عرفانى به حديث دارد و در آن ، مطالبى يافت مى شود كه با مبانى كلامى علاّمه حلّى ناپذيرفتنى است . براى نمونه ، در رساله «شرح حديث حقيقت» ، در شرح فقره «جذب الأحديّة بصفة التوحيد» نوشته است :
معناه ان من هتك ستره من غلبة السرور و سكر من شراب الوجد الحقيقى، ثمّ نفس من سكره ويجلس على سرير الصحو و يعلم أن ليس فى الوجود إلاّ اللّه و ينتفى إلاثنينيّة بالكليّة؛ تمكّن من التوحيد الحقيقى وهو أن لايجرى فى الوجود الاّ اللّه الواحد الحق مع وجود كثرة المكوّنات.... ۱
با مقايسه مطالب ياد شده با سخن علاّمه در نهج الحق ، در اين باره مى توان به اختلاف مبنايى دو كلام پى برد . در مبحث پنجم كتاب نهج الحق ، پس از ضرورى شمردن بطلان اتّحاد خداوند متعال با ماسِوا مى نويسد :
وخالف فى ذلك جماعة من الصوفية من الجمهور، فحكموا بأنّه تعالى يتحد مع أبدان العارفين، حتى أن بعضهم قال إنّه تعالى نفس الوجود، و كلّ موجود هو اللّه تعالى وهذا عين الكفر والإلحاد. ۲
۳ . نيز در بخشى از «شرح حديث حقيقت» ، با اشاره به شطحيات صوفيه در حال وجد ، آمده است :

1.ر .ك : ميراث حديث شيعه ، دفتر سوم ، ص ۱۹۳.

2.نهج الحق وكشف الصدق، ص ۵۷ .

  • نام منبع :
    تاريخ حديث شيعه در سده هاي هشتم تا يازدهم هجري
    سایر پدیدآورندگان :
    علی نقی خدایاری و الیاس پور اکبر
    تعداد جلد :
    5
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1385
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 5277
صفحه از 461
پرینت  ارسال به