231
تاریخ حدیث شیعه در ماوراء النهر و بلخ

حضور ترجیح دادند. در دورة سامانیان، شیعیان از احترام ویژه‌ای برخوردار بودند. برای نمونه، امیر اسماعیل، املاكی را برای آنان وقف كرد كه از پرداخت مخارج معاف بودند. حتّی نصر بن احمد و گروهی از درباریان و دیوانیان او به دعوت شیعة اسماعیلی پیوسته بودند.۱

در زمان قراخانیان نیز اوضاع شیعه، مساعد بود. برخی از مستشرقان (پریستاك و مادلونگ) بر این باورند كه نفوذ تشیّع در این مناطق، فراتر از ماوراء النهر بوده است و حداقل در میان یكی از شاخه‌‌های قراخانیان، امام علی علیه السلام و علویان، مورد احترام بودند. آنان تكرار نام‌‌های علی، حسن و حسین در میان قراخانیان را نشانة علی‌دوستی آنان شمرده‌اند.۲

از سوی دیگر، درگیری‌‌های نظامی گسترده از میانة سدة چهارم به بعد ـ كه سبب افول حكومت سامانی شد ـ و همچنین تلاش‌‌های نظامی قراخانیان و تحرّكات سبكتگین، و جنگ‌‌های داخلی این سه حكومت،۳ همگی در مهاجرت دانشیان شیعه از این مناطق به مغرب‌زمین و دیگر بلاد اسلامی، مؤثّر بوده است.

1.. فرهنگ و تمدن اسلامی در ماوراء النهر، ص۳۹۵.

2.. مكتب‌ها و فرقه‌ها، ص۴۱.

3.. ر.ك‌: فرهنگ و تمدن اسلامی در ماوراء النهر، ص۱۱۵ ـ ۱۷۰.


تاریخ حدیث شیعه در ماوراء النهر و بلخ
230

حدیث و ارتباط فعّال و دو‌سویه با مراكز حدیثی آن روزگار ـ بویژه قم ـ، همگی نشانگر آن است كه ماوراء النهر، در تاریخ حدیث شیعه، حوزة حدیثیِ فعّالی بوده و چه بسا به عنوان یك مدرسه و مكتب حدیثی نیز شناخته می‌شده است. متأسفانه آثار بسیار كمی از محدّثان آن دیار باقی مانده است و اگر این آثار، قابل توجّه بودند، می‌توانستیم با بررسی آنها به اندیشه‌های حدیثی و چه بسا مكتب‌گونه و اختصاصی آن خطّه نیز پی ببریم. شاید همین رونق زاید الوصف این منطقه در سدة چهارم بود كه سبب حضور چهار سالة شیخ صدوق در ایلاق و بستری مناسب برای تدوین كتاب من لا یحضره الفقیه شد.

به هر تقدیر، دو شهر سمرقند و كش در دو سدة یاد شده، منشأ دگرگونی‌های عظیمی در شرق بلاد اسلامی شدند و بزرگ‌دانشمندی چون عیّاشی با جهاد علمی خود، خدمت ‌‌پُر‌‌بركتی را به جامعة حدیثی شیعه روا داشت.

نگارندة این سطور، بر این باور است كه بازخوانیِ تلاش‌های حدیثی شیعه در خراسان، نیازمند بررسی‌ها و مطالعات گسترده‌ای است كه این نوشتار، تنها به سانِ درآمدی بر شروع پژوهشی بنیادی در بازشناسی حدیث شیعه در خراسان قدیم است؛ چه این که بایسته است پژوهشگران برای ده‌ها سؤال در بارة خراسان، پاسخی در خور بیابند. چراییِ باقی نماندن صدها كتاب حدیث شیعی در ماوراء النهر و چرایی رو به افول نهادن یك بارة حوزة حدیث سمرقند در قرن پنجم، از این گونه پرسش‌هاست كه می‌توانند هر کدام، موضوعی برای پژوهه‌ای مستقل باشند.

بازخوانیِ تاریخِ سیاسی ماوراء النهر، بی‌تردید می‌تواند پاسخ بخشی از این سؤالات را بر نماید. شیعیان در دورة حكومت‌‌های سامانیان(۲۶۰ ـ ۳۸۹ ق)، و پس از آنان قراخانیان (۳۸۹ـ ۶۰۹ق)، در بخش‌‌‌هایی از این مناطق به آسودگی و امنیت می‌زیستند؛ امّا با ظهور حكومت‌‌های متعصّب غزنویان(۳۹۰ ـ ۵۴۵ ق) و تركان سلجوقی (۴۵۵ـ ۵۳۳ ق) بسیاری از شیعیان، هجرت از این منطقه را بر

  • نام منبع :
    تاریخ حدیث شیعه در ماوراء النهر و بلخ
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی غلامعلی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 39874
صفحه از 356
پرینت  ارسال به