کار جان ونزبرو در کتاب مطالعات قرآنی بنا شده است.۱ کالدر تحلیلی توصیفی از ویژگیهای موجود در نظام مَدرَسیِ تفسیر ارائه میکند:
الف) تبعیت از متنِ کُراسه [[=قرآن]]: «سورهها و آیات به ترتیب مصحف رسمی تقطیع میشوند، و سپس هر قطعه جداگانه تفسیر میشود»؛۲
ب) نقل اقوال مراجع مشهور توسط جامعه (چندظرفیتی[[بودن متن و قابلیت برداشت چندین معنا از آن]])، عقل، و متنِ (مُنزَل) (حدیث: نقل از مراجع مشهور با نام)؛ مراجع مشهور و نقل از آنها همیشه در اختیار نویسنده است که هم میتواند گزارشها را پنهان کند (تا تنوع را کم کند) و هم اولویتها را بیان کند (تا تنوع را کنترل کند) ـ همه اینها «حاکی از تعلق هستند: این معرف سنتی است که شخص در آن کار میکند».۳
تفسیر از نظر کالدر یک فرایند، و نمودی در یک ژانر ادبی، از «سنجیدن متن قرآن با» دو عنصر بنیادینِ زیر است:
۱. ساختارهای آلی: املا، واژگان، نحو، بلاغت، نماد/تمثیل
۲. ساختارهای عقیدتی: سیره، کلام، فرجامشناسی، فقه، تصوف.۴
از نظر کالدر، ایجاد تعادل میان همه این عناصر نشاندهنده هنرمندیِ نویسنده است.
1.. John Wansbrough, Quranic Studies: Sources and Methods of Scriptural Interpretation (Oxford, ۱۹۷۷); repr. with Foreword, Translations and Extended Notes by Andrew Rippin (Amherst, NY, ۲۰۰۴).
2.. Calder, ‘Tafsīr’, p. ۱۰۱. [[ب.ت: کالدر، تفسیر از طبری، ۱۶۳]]
3.. Ibid., p.۱۰۳. [[ب.ت: کالدر، تفسیر از طبری، ص۱۶۷]]
4.. Ibid., pp. ۱۰۵-۱۰۶. [[ب.ت: کالدر، تفسیر از طبری، ص۱۶۹]]