دیدگاههای ابن عباس و سایر اصحاب متقدم پیامبر[[ص]] صورت میگیرد، اما اهمیت آنها در درجه دوم قرار دارد. ازاینرو میتوان نتیجه گرفت که مخاطبان مورد نظر برای چنین آثاری همکیشانِ شیعی هستند، نه اهل سنت (یا شیعیانی که در جستوجوی استدلالهایی ضد اهل سنت هستند)، زیرا در آنها بر نقش امامان تأکید میشود و اصحاب صرفاً پس از آنها ذکر میشوند؛ خصیصهای که چنین آثاری را از آثار «کلاسیک» پیشگفته متمایز میکند.
دومین نکته قابل ذکر در مورد این سه اثر این است که بیان سلسله سند تمامی اَخبار از طریق اِسناد و ذکر مجموعههای روایی ( اَخبار) که مأخذ این اخبار هستند، با نهایت دقت صورت گرفته است. این نویسندگان از «چهار کتاب» معتبر اَخبار شیعی ( الکتب الاربعة)،۱ و نیز از سایر منابع (مانند تفسیر عیاشی) بهره میبرند؛ و همین نکته موجب تمایز این آثار از تفسیرهای اولیه است که در آنها به نظر میرسد منابع اَخبار عمدتاً شفاهی است، و اِسنادها نیز بهندرت ارائه میشوند.
همان گونه که گذشت، مخاطبِ مورد نظر این آثار احتمالاً شیعیاند؛ اما گزارشهایی نیز وجود دارند که بهروشنی به خاطر ارتباطشان با اهدافِ ضدسنّی گزینش شدهاند:
از کلینی، از علی بن ابراهیم، از پدرش، از ابن ابی عَمیر، از علی بن حسن، از حَریز، از عبد الرحمان، که گفت: ”شنیدم ابوحنیفه از ابو عبدالله [امام صادق]... در مورد متعة سؤال کرد. وی [امام] گفت: «در مورد کدام یک از دو متعة سؤال میکنی؟» [ابوحنیفه] گفت: «در مورد متعة الحج قبلا از شما سؤال کردهام. از متعة النساء برایم بگویید. آیا مجاز است؟» [امام] پاسخ داد: «سبحان الله، آیا کتاب خدای عزّ و جلّ را نخواندهای که فما استمتعتم به منهنّ... [بخش (ب) از آیه ۲۴ سوره نساء، بدون زیادة]؟» ابوحنیفه گفت: «قسم به خدا، این آیهای است که هرگز آن را نخواندهام»."۲ ۳
ابوحنیفه، که نام یکی از مذاهب فقهیِ اهل سنت از نام وی گرفته شده، غالباً در حال بحث با امام صادق[[ع]] به تصویر کشیده شده، و همواره شکست میخورد؛ و در اینجا بیاطلاع از متن قرآن معرفی میشود.